3 Stars

باران

ارسال شده در تاریخ : 21 خرداد 1402 | شماره ثبت : H9425189

باران
باز باران... آمده با صد ترانه،،
با ترانه،، بی ترانه،، ، میزند
بربام خانه،،، خانه ام کو،،،،، کو ترانه؟
کو کجاست ان عاشقانه، آن دل دیوانه ام کو؟
بزم شور خانه ام کو؟کو پدر، آن یار خانه
مادرم، پس کو کجا رفت؟
آن صفای بی ریا کو
کو نسیم صبح گاهی
ترنم باد بهاری
کو دو دست کودکانه؟
کو نگاه عاشقانه؟
کو سلامی بی بهانه؟
دل خوشی های جوانی
روز های کودکی کو
، پس چه شد آن جمع یاران
دل شکسته،قد خمیده،آخر دنیا رسیده.
بی کسی تنها رفیق است،
دلخوشی با ما غریب است.
چشم در چشمان باران.
مانده، است، زار و پریشان
هیچ کسی جز غم نمانده.
رخت بست آن دل خوشی ها
از میان جمع یاران باز باران.
یکه تازاست، میزند، بر بام خانه
با دوصد اندوه و ناله،،
میزند بربام خانه
باز هم دستخوش به باران
بی ریا و بی بهانه
میزُداید رنگ غم را..،،

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 104 نفر 116 بار خواندند
امیر عاجلو (21 /03/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (21 /03/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا