3 Stars

غم دل

ارسال شده در تاریخ : 18 اسفند 1402 | شماره ثبت : H9428571

گفتے بنویسم غم دل را وَنوشتم
از طالع تاریکم و از بخت و سرشتمذ

صدبار نوشتم غم هجران و جدایے
اما نشنیدم ز تو من هیچ صدایی

عمریست چو مجنون‌ شده‌ام در پے اویم
دلسوخته‌ از داغ جوانم‌ چه بگویم

اے خالق ایوب دگر صبر نمانده
دل خسته شد از بس به رهش‌ چشم پرانده

چون مرغم و در دام به دل حسرت یڪ دار
این زخم مرا مے برد آخر به سر دار

شاعر شده یڪ شهر ز افسانه‌ے تلخم
از سوز و گدازِ شبِ تارم‌ شده‌ام خم

آن قدر زنم زار به درگاه تو یا رب
تا این که به پایان برسد سرخی این شب

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 24 نفر 31 بار خواندند
امیر عاجلو (19 /12/ 1402)   | مجید ساری (19 /12/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (19 /12/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 2

  • امیر عاجلو   19 اسفند 1402 08:55

    درود و سلام موفق و مانا باشید rose rose rose

  • مجید ساری   19 اسفند 1402 11:27

    درود برشما بانوی شعر
    ابیات تلخ ولی زیبای تان را خواندم
    و بر دل نشست
    آنچه از دل برخواسته بود applause applause applause

    شاعر شده یک شهر ز افسانه تلخم

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا