//کوتاه//
یک روز
آسمان
خالی بر لب گذاشت
همانجا
که کلاغی پر زد!
..........................
همیشه
در هر کوچ
هم می روند و هم می آیند
پرندگان
رمه ها
حتا انسان
بجز رود!
.............................
سرخ می شود
حتا
در تاریکی شب
نام پسر عمویش که می شنود.
.......................
سفر یعنی همین
فرقی نمی کند
صبح باشد یا شب
خدا کند
برسیم!
.......................
سایه ات را دوست می دارم
که برای رسیدن به من
هر روز
بلندو بلندتر می شد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 11 اردیبهشت 1402 09:53