از تمامی شاعران بزرگوارم خواهشمندم اگر شعر بنده را هم مطالعه نفرمودند حتما متن پایین شعر را مطالعه فرموده و نظرات خود را اعلام فرمایند.
به گام گامِ خیالم سپاهِ غم حاضر
نشانی از تو نشد، آه ِ غـــم حاضـــر
به سوگواریِ تو شامی از غریبان نیست
و در حضور نبودن، سیـــاه غم حاضـــر
زمین به زُلْزِلَتِ الْأَرْضِ شهر می لرزد
طنیـــنِ منظره های نگـــاهِ غم حاضــــر
مسافری که به اجبار قهر کرد وگذشت
همیشگی ست زمزمه اش راه غم حاضر
ر.ا.راجی 1391
رباعی
امشب شب خواب آرزو هاست
پایانِ جدال گفتگـــو هاسـت
امشـــب همه اشکبار و غمگین
محکـــوم به حفظ آبروهاســت
فلک دَرَنده گوللری....
قوشاندا نغمه بولبوله «سار» آغلادی من آغلادیم
الیمده ساز چالیر «کرم» تار آغلادی من آغلادیم
دئدیم یاواش بیر آز دایان، الیمدن آلدیلار سنی
هاییم گئدیب هایانلارا! جار آغلادی من آغلادیم
سالاندا رختیخوابیمی گوروردوم آیریلیق توزون
داخی اوتانما سؤیله کی عار آغلادی من آغلادیم
آخار داشار دنیزلریم ، جلوسو یوخدو سؤزلرین
فلک درنده گوللری خار آغلادی من آغلادیم
هارای هارای سسین سالوب اویاتما، سان کی دای یاتیب
سوروم سوروم یاتانلارا یار آغلادی من آغلادیم
«اهر»، «هریس» له «ورزقان» یاناندا ائل اوبام منیم
آراز عزایه چولقانیب زار آغلادی من آغلادیم
ر.ا.راجی 1391
پس مویه های زلزله ارسباران تالیف حسین دوستی به سال 1393 می باشد .
91 شاعر در این مجموعه در مصائب زلزله وحشتناک منطقه ارسباران (21مرداد1391 ه. ش) مرثیه سرایی کرده و در سوک جان باختگان آن حادثه اندوهبار غمنامه ها سروده اند. بیاد روزی دردناک و پر اندوه که خشم زمین ، تعداد زیادی از هموطنمان را در دل خاک فروکشید و قلب مردم ایران زمین را داغدار ساخت .
دو غزل و یک رباعی از اینجانب نیز در این کتاپ چاپ گردیده است که به مناسبت همزمانی با سالگرد زلزله ارسباران تقدیم حضورتان می گردد.(در ضمن متن پیش گفتار و مقدمه کتاب پس مویه های زلزله ارسباران در وبلاگ اینجانب در بالای صفحه درج گردیده است.)
لذا از علاقمندان که در این زمینه شعری دارند یا خواستار همدردی با زلزله زدگان ارسباران می باشند تقاضا دارم اشعار خود را به ایمیل یا وبلاگ این بنده ارسال فرموده تا در اثری دیگر تا با نام خودشان چاپ گردد. با تشکر روح اله اصغرپور
آدرس ایمیل و وبلاگ اینجانب جهت ارسال اثرهای شما عزیزان:
sheroghazal2010@gmail.com
http://royayepanjareh.blogfa.com
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نقد 2
حسین دلجویی 31 امرداد 1394 00:50
درود بزرگوار
همه جای ایران سرای من است
چ ارسباران چ بم
همه مصیبتی ست ناشی از کف دادن عده ای مردم محروم و بیخبر که بیشتر بخاطر ضعف مادی در منازلی غیر استاندارد و نا مهندسی زندگی میکنند که بیشتر شبه الونک ست تا منزل و بیشتر همین امر باعث افزایش امار تلفات در چنین حوادت غیر مترقبه ای میگردد
درود بر شما و ذهن پویای شما
قلم شما و تعهد شما
سخاوت پیام شما و رسالت قلم شاعرانه ی شما در انعکاس درد های پیرامون خود....
سپاسگزارم...
پنجم دی چرخ دگرگونه شد
تابع یک چرخش وارونه شد
/
دست اجل خیمه ی ماتم کشید
خیمه ماتم به سر ، بم کشید
/
چشم قضا عمر قدر را گرفت
عمر پدر، جان پسر را گرفت
/
شهپر نفرین چو کمی پر گشود
خواب بَم و خطّ ی کرمان ربود
/
زلزله از چشم جهان خون گرفت
خون زمین دامن گردون گرفت
/
خیز که ما همّت والا کنیم
بغض فرو خورده ی دل وا کنیم
/
خیز زجا دست ابوالفضل باش
کانی جود و عَلَم بذل باش
/
خیز که امداد دمادم کنیم
داغ دل غمزده ای کم کنیم
/
خیز که سرمای زمستان بلاست
بر غم بم، دست من و تو دواست
/
ما همه اعضای یکی پیکریم
ما همگی اخگر یک گوهریم
/
حیف بود شیعه ی ناب علی
در صف امداد کند کاهلی
/
پیش بیا تا که کلیدت دهند
جلوه ی فرودس نویدت دهند
حسین دلجووو
روح الله اصغرپور 31 امرداد 1394 11:35
درود استاد عزیز بابت همنوایی تان