3 Stars

بغض قلم

ارسال شده در تاریخ : 10 آبان 1394 | شماره ثبت : H941650

کمکم کن ، فقط همین بارو
بغلم کن ، بریز دیوارو
باغبان شو بیا و خوشه بچین
از لبم بوسه های تب دارو
با دو چشمِ خمارِ یوسفی ات
کور کردی منِ زلیخا رو
به تنم فرصت وصال ببخش
بیش از اینم دگر میازارو
تا دخیلِ تو شد شفاش بده
این منِ مستِ بی تو بیمارو
قمری در مدارِ خورشیدم
تنگ تر کن دهانِ پرگارو
غزلی عاشقانه می شنوم
از لبِ تو سپیدِ نیما رو
.................................
.................................
گفتنی نیست این دو مصرع شعر
قلمم بغض کرده اینجارو !
باز هم بابِ دل نشد غزلم
بلدم من فقط همین ها رو !

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 269 نفر 468 بار خواندند
مهدی صادقی مود (11 /08/ 1394)   | علیرضا خسروی (11 /08/ 1394)   | زهرا حسین زاده (12 /08/ 1394)   | مسعود احمدی (12 /08/ 1394)   | کرم عرب عامری (12 /08/ 1394)   | امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) (12 /08/ 1394)   | منوچهر منوچهری(بیدل) (12 /08/ 1394)   | زهرا نادری بالسین شریف آبادی (12 /08/ 1394)   | جواد صارمی (14 /08/ 1394)   | علی اصغر اقتداری (15 /08/ 1394)   | امیر عاجلو (16 /08/ 1394)   | نسرین قلندری (09 /09/ 1394)   | مجتبی جلالتی (21 /01/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :6


نظر 20

  • علیرضا خسروی   11 آبان 1394 20:57

    زیبا سروده اید rose rose rose
    احسنت applause applause

  • زهرا حسین زاده   12 آبان 1394 00:39

    rose rose rose rose rose

  • مسعود احمدی   12 آبان 1394 01:02

    غزلترانه ی زیبایی بود استاد صادقی . دروووووووود.

  • کرم عرب عامری   12 آبان 1394 01:31

    درود بر شما هر چه هست خوبست
    درود بر شما

    لذت بردم


    rose rose rose

    • مهدی صادقی مود   12 آبان 1394 21:06

      سلام بر جناب عامری عزیز
      نگاهتان خوب می بیند مهندس
      rose rose rose

  • امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی)   12 آبان 1394 02:52

    rose rose درود دوست خوبم...................سبز بمانید

  • منوچهر منوچهری(بیدل)   12 آبان 1394 10:49

    بسیار زیبا درود بر شما عالی بود ممنونم rose rose rose rose rose rose laughing

  • زهرا نادری بالسین شریف آبادی   12 آبان 1394 12:07

    با دو چشمِ خمارِ یوسفی ات
    کور کردی منِ زلیخا رو
    rose rose rose
    درودبرلطافت احساستان rose

    • مهدی صادقی مود   12 آبان 1394 21:10

      سلام بر سرکار خانم نادری عزیز
      rose rose rose
      ممنون که همراهید
      لطف شما مستدام

  • مهدی صادقی مود   13 آبان 1394 21:13

    با سلام و درود مجدد خدمت دوستان و اساتید عزیز

    *چندبار با این موضوع مواجه شدم که اساتید بزرگوار در نظرات مربوط به این شعر یا اشعر دیگر لطف کردند و یادآوری کردند که ترانه است*

    بنده حقیر هم به رغبت ساختاری شعرم نسبت به ترانه واقفم اما اگر در گزینه های ارسال سایت نوع شعر غزل یا چهارپاره یا ... را انتخاب میکنم به این دلیل است که :

    یه توپ دارم قل قلیه
    سرخ و سفید و آبیه
    میزننم زمین هوا میره
    نمیدونی تا کجا میره...
    به احتمال زیاد نسل من و شما با این ترانه ی کئودکانه با فرمت ترانه آشنا شده

    یا :
    من هنوزم مترسکت موندم
    تو هنوزم کلاغ من هستی
    مثل عطری که دیوونم میکنه
    همه جای اتاق من هستی
    من هنوزم شبا نمی خوابم
    رژه میرم تو چاردیواریم
    اشکامو تو گلوم میریزم
    ریه هامو تو زیر سیگاریم

    یا :
    یک روز به شیدایی...در زلف تو آویزم خود را چو فرو ریزم...با خاک درآمیزم و گرنه من همان خاکم که هستم
    یک روز سر زلف بلوندت چینم بهر دل مسکینم اینم...جگرم...اینم...اینم یک روز که باشم مست...لایعقل و ترد و سست

    *خوب هرسه این اشعار ترانه است و بسیار هم زیبا و خاطزره انگیر.اما ایا همین که هرسه را ترانه بنامیم کفایت میکند ؟ چه شباهتی بین این اشعار هست غیر از وجود واژه های محاوره و آهنگ و ریتم درونی؟ این سه ترانه سه قالب جدا دارند یکی به مثنوی میماند دیگری به چهارپاره و سومی هم نیمایی! *

    اساتید عزیز و بزرگوار من هم به همیل دلیل در قسمت نوع شعرِ سایت قالبی که نزدیکتر به ترانه ام باشد را انتخاب میکنم

    یک مقاله هم در همین رابطه به لطف گوگل عزیز پیدا کردم که اگر لطف کرده و مطالعه بفرمایید *حداقل بخش های ستاره دارش را* منت سر بنده گذاشته اید.


    مقاله:
    آیا ترانه نوعی شعر است؟ یا به بیان دیگر، آیا می توان ترانه را هم زیرمجموعه ی شعر در نظر گرفت؟

    برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید دید که شعر بر چه اساس طبقه بندی می شود. طبقه بندی شعر یا بر اساس سبک است (خراسانی، عراقی، هندی و…) یا بر اساس دارا بودن یا نبودن و چگونگی وزن و قافیه (کلاسیک، نیمایی، سپید…) و یا مثلا بر اساس قالب (قصیده و غزل و…) و شاید مواردی دیگر. اما ترانه را نمی توانیم به هیچ یک از این طبقه بندی ها محدود کنیم.

    جالب تر این که *این تقسیم بندی ها را به نحوی در مورد خود ترانه هم می توان به کار برد؛ ترانه های موزون و بی وزن را می توان با اشعار کلاسیک و نیمایی و سپید(البته فارغ از بحث محتوایی) مطابقت داد. *

    *از سوی دیگر، ترانه به عنوان قالب مطرح نیست، بلکه خود از قالب های شعری استفاده می کند و ترانه های موزون و مقفی بر اساس جای قرار گیری قافیه، لباس غزل، چهارپاره و… را به تن می کنند*

    اگر بخواهیم به عقیده ی برخی، نوع دیگری از تقسیم بندی بر مبنای زبان (رسمی و محاوره ای) را به کار ببریم تا از این راه برای ترانه، در زیر چتر شعر جایی باز کنیم، باز هم صحیح به نظر نمی رسد، زیرا نمونه های نه چندان اندکی داریم که با وجود عدم استفاده از زبان محاوره ، آنها را نیز ترانه می دانیم. نیازی به جست وجو نیست. احتمالا حافظه ی اکثر ما چند نمونه سراغ دارد

    از لابه لای آنچه که گفته شد می توان به تعریفی هر چند دست و پا شکسته از ترانه رسید. جمع بندی آنچه که گفته شد را می توان به این صورت خلاصه کرد که ترانه کلامی است گاه شاعرانه و گاه غیر شاعرانه، گاه موزون و گاه غیر موزون، که در بسیاری از موارد در جنبه هایی مانند استفاده از قافیه و یا قالب، با شعر مشترک است.

    یکی دیگر از معیارهای شناخت ترانه قابلیت تلفیق با موسیقی است یعنی همان چیزی که ایرج جنتی عطایی از آن تحت عنوان «خاصیت زمزمه پذیر بودن» یاد می کند.ترانه صرف نظر از موزون بودن یا نبودن، دارای نوعی آهنگ و ریتم است که آن را با موسیقی پیوند می دهد. حتی با بررسی ترانه های موزون درمی یابیم که بیشتر آنها در چند وزن خاص سروده شده اند.

    اما باید توجه داشت که منظور این نیست که هر کلامی که اکنون با موسیقی همراه است را ترانه بدانیم و بقیه را مستثنی کنیم. همان طور که گفته شد، مهم، داشتن آن «قابلیت» است که ترانه ی مکتوبی که هنوز آهنگی برای آن ساخته نشده هم می تواند دارای آن باشد.

    *شاید ساده ترین شیوه ی شناخت این باشد که وقتی بارها بر یک وزن و ریتم خاص موسیقی قرار گرفته، پس آن وزن این قابلیت را دارد (البته باز هم باید به تفاوت اوزان عروض کلاسیک و اوزان ترانه توجه داشت). *

    پس از آشنایی با تعریف ترانه، خوب است بدانیم ترانه در کدام قالبهای شعری جای میگیرد. به همین دلیل، باید قالبهای شعری را بشناسیم. *غزل، قصیده، مثنوی، رباعی، دوبیتی، چهارپاره قالبهای سینمایی، قالبهای شعر پارسی هستند. ترانه را میتوان در هر یک از این قالبهای شعری گنجاند، ولی به طور کلی، ترانه بیشتر در قالبهای چهارپاره، غزل و مثنوی نمودار میشود. *


    ارادتمند شما دوستان و اساتید بزرگوار
    مهدی صادقی مود
    rose rose

  • جواد صارمی   14 آبان 1394 16:03

    rose rose

  • علی اصغر اقتداری   15 آبان 1394 15:43

    بسیار زیبا وبی نقص بود
    از سپیدهاتون به مراتب بهتر

    • مهدی صادقی مود   17 آبان 1394 21:34

      درود بر جناب اقتداری عزیز
      سپاس
      لطف شما مستدام
      rose rose
      من فقط دوتا سپید توی این سایت گذاشتم بقیه رنگیه winking

  • مجتبی جلالتی   21 فروردین 1399 02:54

    rose rose

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا