غزل " سرکوب کردی با سکوت " از کتاب " هیجان آبی"
________________________________
شیدا شدم بر چشم تو، آشوب کردی با سکوت
دیوانه ات را بی جهت سرکوب کردی با سکوت
از رنگ و رخسارت هلند آموخت گلکاری کند
کندی تو از من غنچه ام، گلروب کردی با سکوت
کی میکنی یادآوری ، دور از تو حیرانم به شهر
بر تخت ناچاری دلم منصوب کردی با سکوت
فکری نشاندم پیله تا پروانه از باور شود
عیسای احساسم ولی مصلوب کردی با سکوت
ماه از تردد خسته شد، شب را سپردی موی خود
در شرح ِ شبها چشم ِ دل مرطوب کردی با سکوت
باید بیابی اصل ِ خود، ای رمز ِ خوشحالی به دل
صندوق غالب باز کن، مغلوب کردی با سکوت
با یک سلام از جنس آب آهسته چشمم را بشوی
از درد دوری خون به دل مطلوب کردی با سکوت
امشب به خوابم سر بزن در چاه ِ یوسف مانده ام
کردی تو نابینا مرا یعقوب کردی با سکوت
مشروح ِ احوالم بخوان شاید سخن سنجی کنی
دیوانه ات را بی جهت سرکوب کردی با سکوت
_________________________________
مطلوبی(سخن سنج تبریزی)
بحر رجز مثمن سالم
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 7
علیرضا خسروی 17 دی 1394 20:26
خواندم و لذت بردم
درود استاد
مسعود احمدی 17 دی 1394 20:29
درود بر شما استاد مطلوبی عزیز
طارق خراسانی 17 دی 1394 20:53
سلام و بس درود برحضرت امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی)
مانند همیشه زیبا و فاخر و دلنشین سروده اید.
در پناه حق شاد زی..............................................................................................
حسن کریمی 18 دی 1394 08:24
جناب مطلوبی بسی زیبا ودلانگیز سرچدید احسنت
حسن کریمی 18 دی 1394 08:26
ببخشید اشتباه تایپی « سرودید»
کرم عرب عامری 18 دی 1394 14:11
درود بر استاد در نو گویی و نو سرایی
اله یار خادمیان 20 دی 1394 22:22
درود سلام بر شما برادر ارجمند زیباست زنده باشی و بر قرا ر