بعد از مدتی یک ناغزل
بی خیالم شدی و برگشتی لا اقل لطف کن حلالم کن
من همینم همین که می بینی فکر اندیشه ی زلالم کن
به تو گفتم که عاشقی سخت است عاشقی کوره راه یکطرفه ست
کوچه ها را نبند بعد از این رقص آئینه در قبالم کن
آنقدر با خودم گلاویزم که مسیرم اسیر تنهایی است
قبل از این که به خواب خوش برسم شعله شو در دلم زغالم کن
هرچه هستم قبیله ام شعر است عشق آئینه ی خیال من است
روزگارم که در خیال گذشت مابقی را تو بی خیالم کن
گرچه از من توقعت بالاست سایه ی من همیشه کوتاه است
باغ احساس من تورا گل کرد پس برو با خودت جدالم کن
###
مربع
بغض هایم برای من کافیست اشک ها بی دلیل می بارند
کار دیوانه ها همین بوده است بشکنند و دوباره برخیزند
#جابرترمک
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 27 شهریور 1399 08:03
درود و سلام موفق و مانا باشید
مینا یارعلی زاده 27 شهریور 1399 16:01
هرچه هستم قبیله ام شعر است عشق آئینه ی خیال من است
روزگارم که در خیال گذشت مابقی را تو بی خیالم کن
به به! درودها بر جناب ترمک شاعرو ادیب گرانقدر
علی مزینانی عسکری 27 شهریور 1399 20:57
درود برشما شاعر گرانقدر
بسیار زیباست
دستمریزاد
کرم عرب عامری 28 شهریور 1399 00:02
عباس ذوالفقاری 28 شهریور 1399 00:29
سلام.......خوبید استاد؟ عالی .بیت هر چه هستم چقدر عالی و محکم .....فقط اخرش رو که قافیه عوض شد را بنده متوجه
نشدم جسارتا...