تو زیبایی و زیبایی در اینجا کم گناهی نیست

نظر 24

• 

  حسین دلجویی   01 تیر 1394 23:57

  درود بر شما جناب طارق والاتبارم..
  شاهد زیبا نگاری و درافشانی قلمتان بودم
  
  تا باد چنین بادا....
  
  
  
  امشب غزل با نام باران مینویسم
  با جوهر اشک فراوان مینویسم
  
  امشب تمام خاطرات رفته ات را
  بر گونه های خیس ایوان مینویسم
  
  امشب تمام دردهای مانده ات را
  بی واسطه بی اسم و عنوان مینویسم
  
  امشب به یاد رفتنت از این حوالی
  ابیات خیسم بر خیابان مینویسم
  
  امشب که در چشم شما پیداترینم
  از چشم باران تو پنهان مینویسم
  
  رنج گذشته در سرم سخت است ،اما
  من در نهایت سهل و آسان مینویسم
  
  یادم نمی آید تو اینم بوده باشی
  پس بعد از این نام تو را آن مینویسم
  
  از دست تا دادم همه دیروز هایم
  امروز خود را غرق تاوان مینویسم
  
  امشب به شبهای پر از یلدا بیندیش
  چون نام تو باخط الوان مینویسم
  
  تب کرده ام لبخند هایم می گریزند
  من امشبم با چشم گریان مینویسم
  
  با اینهمه بغضی که مانده درگلویم
  امشب غزل با نام باران مینویسم
  
  ====
  دلجووو
  
  • 

    طارق خراسانی   02 تیر 1394 08:57

    امشب تو را آن تابان می نویسم
    آری امیرِ شعر ایران می نویسم
    
    سلام و بس درود بر حضرت استاد دلجویی
    
    
    سپاس از حضور پر مهرتان
    
    
    در پناه خدا
    
    
    
  • 

    طارق خراسانی   02 تیر 1394 23:13

    امشب تو را آن ماه تابان می نویسم
    آری ... امیرِ شعر ایران می نویسم
    
• 

  زیبا آصفی (آمین)   02 تیر 1394 02:39

  درود جناب خراسانی گرامی
  بسیار زیبا بود و بهرمند شدم از شیوایی قلمتان
  کلک قلمتان پویا و سبز
  • 

    طارق خراسانی   02 تیر 1394 08:57

    با سلام و درود بی حد
    
    
    سپاس از حضور پر مهرتان
    
    
    
    در پناه خدا
    
    
    
• 

  روح الله اصغرپور   02 تیر 1394 10:10

  با سلام و عرض ادب خدمت استاد طارق.
  لذت فراوان بردم.
  چه اقوامی که با دردند و جمعی در رفاه اینجا
  عصر چون دوره بابی و بهائیت هاست / شادی زندگی از آن اقلیت هاست ر.ا.راجی
  • 

    طارق خراسانی   02 تیر 1394 21:23

    با سلام و درود
    
    سپاس از حضور پر مهرتان
    
    
    در پناه خدا
    
    
• 

  علی صمدی   02 تیر 1394 13:43

  درود بیکران بر جناب خراسانی عزیز
  بسیار زیبا بود و با مفهوم
  لذت بردم
  شادمان باشید
  • 

    طارق خراسانی   02 تیر 1394 21:23

    با سلام و درود
    
    سپاس از حضور پر مهرتان
    
    
    در پناه خدا
    
    
• 

  سمانه تیموریان (آسمان)   02 تیر 1394 14:02

  شهر ما را جز تو ماهی نیست
  
  سلام و درود استاد عزیزم
  به به مثل همیشه عالی
  قلمتون همیشه سبز
  • 

    طارق خراسانی   02 تیر 1394 21:22

    با سلام و درود
    
    سپاس از حضور پر مهرتان
    
    
    در پناه خدا
    
    
• 

  منوچهر منوچهری(بیدل)   02 تیر 1394 19:29

  سلام بر استاد گرانقدر قلمت چه شیرین است اشعار شما همیشه درسی بوده برای این پیر واژه هارا شیرین انتخاب میکنی خواننده همیشه دوست دارد اشعارت تمام نشود همیشه به پیر شعر قبولت دارم
  • 

    طارق خراسانی   02 تیر 1394 21:24

    با سلام و درود
    
    پیر شعر و ادب حضرتعالی می باشید
    
    در کنار شما آرام آرام عشق را می آموزیم استاد گرانقدر
    
    سپاس از حضور پر مهرتان
    
    
    در پناه خدا
    
    
• 

  زهرا نادری بالسین شریف آبادی   02 تیر 1394 20:39

  تزریق شادابی میکند اشعار دلنشین شما رقص قلمتان انوشه
  
  
  • 

    طارق خراسانی   02 تیر 1394 21:22

    با سلام و درود
    
    سپاس از حضور پر مهرتان
    
    
    در پناه خدا
    
    
• 

  قاسم افرند   02 تیر 1394 23:45

  سلام بر حضرت خراسانی بزرگوار
  گرچه گفتن حرف های تکراری خوشایند نیست ولی چه کنم که چیزی جز زیبایی نمیبینم
  شاد باشید و سرزنده و شاعر
  • 

    طارق خراسانی   03 تیر 1394 12:34

    با سلام و درود بی حد بر فرزند شاعرم
    
    
    سپاس از حضورهمیشه گرمت
    
    
    در پناه خدا
    
    
    
• 

  محمد جوکار   03 تیر 1394 02:48

  درودتان باد جناب خراسانی عزیز
  مخمس زیبایتان را تحسین می کنم. شیوا و روان و نافذ است.
  پاینده مانید به مهر
  
  • 

    طارق خراسانی   03 تیر 1394 12:36

    با سلام و درود بر شاعر ادیب
    حضرت جوکار عزیز جانم
    
    
    سپاس از حضور مشوقانه ی آنحضرت
    
    
    در پناه دادار مهربان شاد و تندرست باشید مهربان
    
    
    
    
• 

  اصغر چرمی   03 تیر 1394 16:45

  درود فراوان بر طارق خراسانی عزیز
  حکاک باشید
  
• 

  کمال حسینیان   03 تیر 1394 19:49

  بنازم بر این رقص قلم که هر کسی را به وجد می آورد
  سلام و درود بر استاد نازنینم
  
  با اینکه دو روزی نیست که با شما افتخار هم صحبتی داشتم ولی باز دلتنگم
  ناب سرودۀ تان را محظوظ شدم
  
  برای مشتی از گندم، به نیرنگی، همه در جنگ
  همه عارف، همه زاهد، ولی در پرده ها نیرنگ
  چه باید گفت ازاین مردم ؟ به شادی ها بسی دلتنگ
  
  برای چرخش این آسیاب کهنه ی دل سنگ
  به خون خویش می‌غلتند خلقی بی‌گناه اینجا
  
  هنوز آن ماجرای سیب و حوا، خوشه ی گندم
  هنوز آن فصل های خسته، من دیوانه ی پنجم
  نشان از من چه می پرسی؟ که راهِ خانه کردم گُم!
  
  نشان خانه ی خود را در این صحرای سردَرگُم
  بپرس از کاروان هایی که گم کردند راه اینجا
  
  شدم مشهور غمخانه، به دل جز درد و حسرت نیست
  پریشان زادگی این است و چیزی غیر محنت نیست
  سراغ از من کجا شادی بگیرد؟ اینکه قسمت نیست
  
  اگر شادی سراغ از من بگیرد جای حیرت نیست
  نشان می‌جوید از من تا نیاید اشتباه اینجا
  
  
• 

  دادا بیلوردی   05 تیر 1394 01:32

  درود بر جناب خراسانی عزیز
• 

  اله یار خادمیان   05 تیر 1394 09:50

  سلام و درود و عرض ادب شاگردی و کوچکی خود را تقدیم می دارم استاد وسرور بزر گوارم بسیار بسیار
  ستوده و ارزشمند و با اقتدار و گیرا سروده اید این مخمس زیبا را از دور بر دست
  و بر قلم و اندیشه ی نافذ گیرا و اثر بخش شما بوسه می زنم طیب الله و تبارک الله
• 

  اله یار خادمیان   05 تیر 1394 10:00

  بار دیگر بر گشتم فراموش کردم عرض ارادت خویش را نسبت به غزل استاد نظری ابراز دارم
  واقعا این غزل یکی ازشاهکاری جاودانه است پاینده و بر قرار باشید هر دو بزرگوار در مسیر
  دوستی و محبت