3 Stars

کوچه باغ

ارسال شده در تاریخ : 02 شهریور 1395 | شماره ثبت : H943889


صدای برگ می آید ، گِل از دیوار می ریزد

صدای پای میراب و شب از انگار میریزد

اذان صبح از لولا به غژغژ درب را بگشود

سلام کاهگل از در به دست افزار می ریزد

به پشت و شانۀ دهقان شمارش میکند ساعت

تلألؤ از لبِ شمس و گُل و اشجار می ریزد

هنوز از باغ بی برگی صدای میوه می آید

هنوز آواز شهریور ز بغض سار می ریزد

نبردی مملو از مهر و صدای رزم پاییزان

ز تابستان تابشگر غنیمت بار می ریزد

عقاب از روی تبریزی پرستوی مهاجر را

شمارش می کند مرگ از نوک منقار می ریزد

پرستو میکشد جیغی به لج از نوبت شادی

که ای سلطان ز چشم تو به من هشدار می ریزد

چه برگ زرد و خش خش زا ، و یا رگبار باران سا

چه گرما یا نسیم ای دل ، نه از آزار می ریزد

به قلب خانه می آید ، پس ار بذری ز دست ما

و یا خاکستری کو از نوک سیگار می ریزد

بیا اینک تو راحت کن ، دل ما را حمایت کن

که پاییز است و خرمنها ، ز کشت و کار می ریزد

علی سپهرار|
اثیر

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 253 نفر 317 بار خواندند
حسین خیراندیش (09 /06/ 1395)   | علی سپهرار (17 /10/ 1395)   |

رای برای این شعر
اولین نفری باشید که به این مطلب رای می دهید
تعداد آرا :0


نظر 2

  • حسین خیراندیش   09 شهریور 1395 23:02

    زیبا سروده اید استاد .برای شما ارزوی موفقیت دارم.

    • علی سپهرار   17 دی 1395 19:28

      سپاسگزارم جناب استاد خیراندیش . درود بی پایان بر شما . rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا