چشم دلم از آتش مهرت مذاب شد
از درد هجر تو قلبم کباب شد
نالم زدست چشم و بنالم زدست دل
کین هر دو دشمن صبح شباب شد
امید وصل به هر که ببستم بریده شد
دریای آرزو به دلم چون سراب شد
دادی دگر نمانده که به خواهم داد خواهی
چشمان داد تو گوئی امشب به خواب شد
بر خاک سیه خیمه مهری که ساختم
با د ستم وزید و بیک دم خراب شد
آتش افروختم به بیابان زمهر تو نازنین
نا گاه نا گشته گرم و گریزان شهاب شد
بیدل شکوه کم کن بنشین به انتظا ر ماه رخ
چون مهرو مه به پشت ابر ها حجاب شد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
اشرف السادات کمانی
-
narges omidi
-
علی احمدی
-
گوهر قوامی
-
فرزاد الماسی
-
مریم عرفانیان
نظر 12
کرم عرب عامری 19 تیر 1394 02:00
آفرین درود بر بیدل عزیز
حسین دلجویی 19 تیر 1394 02:52
درود بر نازنین بیدل دلدارم...
شمس عشقست و منم مولوی دیدارش...
نالم زدست چشم و بنالم زدست دل
کین هر دو دشمن صبح شباب شد
امید وصل به هر که ببستم بریده شد
دریای آرزو به دلم چون سراب شد
بیدل جان خدا سعادتی داده و امشب دو تا سروده زیبا و دلنواز ازتون خوندم
امید که همین روزی هر روز و شبم باشه...
گوش شیطون کر...انگار از ترانه به غزل کوچ کردین داداش...
شادی تونو میخام و خوشبختی و سلامتی تون آرزومه...
بازگل کـرده تنگ تابستان ، پا به پای شکـوفه ها، یادت
باز میخـواهم ای همیشه ترین،در بلنـدای یادهـا شادت
/
آنقدر درکمال رعنایی ، آنقــدر در خیــال والایی
که نشاید به چارچوب غزل ، وصف گلواژه های ابعـادت
/
کهکشان یاس تر می افشاند ، چشم ناهید روشنای رهــت
تا که در بزم ماه سر بزنـد، جلـوه ای از جمال شمشادت
/
در دلت چشمه ساری از احساس، درمرامت تلاقی گل یاس
شاکرم از خدای خوبـی ها ، که به اوصاف کبریـا زادت
/
تا همیشه دو چشم شیرازم، آبـی امتـداد دریــا باد
تا همیشــه طــراوت باران ، همنوای طلـوع اعیادت
/
تا ابد شعــرهای مجنونم ، بسته ی چشمــهای لیلایت
تا ابد واژه هـای شیرینـم،خسته ی بیستـون فرهادت
/
زد سروشم که هاتفی میگفت ، گاه گاهـی فرشته ها مردند
من به چشمان خویشتن دیدم ، که خدا هم فرشـته ای دادت
/
تا همیشه به عشــق میگـــویم،روز میـلاد تو مبارک باد
باز هـم ابتــــدای فروردین،باز هـم روز خوب میلادت
حسین دلجووو
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 19 تیر 1394 04:26
سلام سرایش نابی دارید لذت بردم بمانیدوبسراییدجناب منوچهری گرامی
طارق خراسانی 19 تیر 1394 04:54
چشم دلم از آتش مهرت مذاب شد
از درد هجر تو قلبم کباب شد
نالم زدست چشم و بنالم زدست دل
کین هر دو دشمن صبح شباب شد
این ابیات بی نظیر هستند
دستمریزاد جناب بیدل عاشق
در پناه حق شاد زی
علیرضا امیرخیزی 19 تیر 1394 12:49
سلام استاد عزیزم
شعر بسیار قشنگتان را سپاس .
و البته ارادتم را می دانید و به بزرگی می بخشید تنبلی این شاگرد ته کلاسیتان را .
درود و صد درود بر شما
دادا بیلوردی 19 تیر 1394 14:55
درود بر جناب بیدل بزرگوار
احساستان همیشه روان باد
حامد زرین قلمی 19 تیر 1394 14:59
استاد منوچهری
بسیار زیبا قلم زدید
هزاران درود
بهناز علیزاده 19 تیر 1394 16:24
درود بر استاد بیدل عزیز که همیشه بهترین است،
اله یار خادمیان 19 تیر 1394 22:12
سلام و درود سپاس نوشیدم ار عصاره اندیشه شما جناب بیدل عزیز دل انگیز و معرفت آ مبز بود
جاودانه بر قرار و بر مدار و بر مراد و پایدار باشی
کریم لقمانی سروستانی 20 تیر 1394 16:03
سلام استادمنوچهری گل
عجب عارفانه عاشقانه ای ناب ودلپسند
زیبا به تصویر کشیدید
لذت بردم
شادزی
منوچهر منوچهری(بیدل) 20 تیر 1394 19:17
استادم جناب لقمانی دوستت دارم وممنونم از لطف شما
علی معصومی 11 اردیبهشت 1399 22:14
درود بر شما ارجمند
☆☆☆☆☆