زیباترینِ زنها
در قواره ی تو نیست پسر !
زیباترین ِ زنها ،
نه در هماغوشی چشمهای بسته زیبا شد
که او...
آتشی ست شعله ور بر چشمهای خیره ی بهت
تا تب ریزد بر عصبهای یخ زده
و به انزوا کشد تپشِ دل را
درست در معبر نفسهای بی هدف ...
اگر که بدانی ... !!
زیباترینِ زنها ،
حسرتی ست ریخته بر پوچهای تو
تا بودنت را معنی دهد
دستانت را بگیرد و همراهیش کنی
به مغز قلبِ روشنا
تا شناورت سازد در بیکرانِ تکاملی
و آنگاه زیبایی را
برایت تفهیمی باژگونه نماید
که آن ...
نه ذاتی فرم گونه ،
که ماهیتی از جنسِ رهایی
از جنسِ زن است !
1394/4/17
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 3 از 5
نظر 28
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 18 تیر 1394 17:26
درود بسیار زیباقلم زدیدنویسامانید
علیرضا امیرخیزی 19 تیر 1394 13:05
سلام خانم نادری گرامی
ممنونم از حضور ارزنده شما . سپاس
پاینده باشید
علی اصغر اقتداری 18 تیر 1394 17:30
علیرضا امیرخیزی 19 تیر 1394 13:05
سلام جناب اقتداری عزیز
نگاهتان گلباران . ممنونم که حضور دارید .
سرافراز باشید
طارق خراسانی 18 تیر 1394 17:50
با سلام و درود
شعری زیباست
چیزی که ششدانگ حواس مرا به خود جلب کرد فلسفه ای که در این شعر است
هنوز دارم فکر می کنم
در پناه خدا
علیرضا امیرخیزی 19 تیر 1394 13:07
سلام استاد طارق عزیز
ممنونم از حضور گرم و نگاه ارزنده شما . سپاس
و البته باید درک و نگاهی دیرگونه داشت به ماهیت و موجودیت زن و این شعر نیز ...
بله ! نگاهی دیگرگونه ولی از منظر مردانه است به زن و ماهیت وجودی آن و ...
پاینده باشید استاد
منوچهر منوچهری(بیدل) 18 تیر 1394 19:32
جناب امیر خیزی مثل همیشه زیبا مهرت به دل
علیرضا امیرخیزی 19 تیر 1394 13:08
سلام استاد منوچهری عزیز
ارادتم را می دانید استاد . سپاس که هستید .و می تابید .
سلامت باشید
حسین دلجویی 18 تیر 1394 22:22
درود بر استاد گلم جناب امیرخزیزی بزرگ...
علیرضا جان من با برخی قالب ها نمیتوانم ارتباط برقرار کنم
اما از کنار زیبایی ها و زیبا اندیشی ها هم براحتی نمیتوان گذشت
لب مریزاد ، بزرگمهرم...
علیرضا امیرخیزی 19 تیر 1394 13:11
سلام بر استاد دلجویی عزیز
البته این طبیعی ست که بسیاری از سروران کلاسیک گوی ما نمیتوانند راتباط با سپید برقرار کنند ولی نگاه مهر شما نسبت به این کمترین همیشه بزرگوارانه و شاگرد نوازانه بوده است
در مورد اندیشه این شعر نیز فقط این را باید بگویم که باید رهانید ذهن مردسالارانه را از زنجیرها تا رها شود زن در ذهنیت خودش و مرد تا رها شود زن و در نتیجه به رهایی رسد خود مرد نیز
تندرست باشید استاد
حسین دلجویی 19 تیر 1394 16:22
به به....
به به....احسنت
و چه زیباست وقتی خود شاعر به سخاوت ذاتی اش کلید واژه ای را در اختیارت بگذارد تا بگشایی مبهم های ذهنی ات را...
استاد جان
این پند گونه ی شما که علاوه بر کلید سروده ،بل سرشار از پیامی عرفانی تجربی و اخلاقی بود باعث شد که مجددا چند بار سروده فوق را با لذتی افزون و شوقی لبریز ،مرور کنم...
درود بر شهد کلام و صبوری و صعه ی صدر استادی تان...
ای که شمع و فروغ انجمنی
همچو مهـــتاب در نگاه منی
تو همان ابتـــدای هر ادب و
تو همان انتهای هر سخنی
ای که در باغهای ســبز غزل
گل یاس شکفته در چمنی
آمـدی تا دل مـــرا ببری
آمدی تا طلسم غم شکنی
بس که باخود شمیم گل داری
گوییــا از ولایـــت ختنی
چشم کنـــعان این غزل روشن
تا تو بـــوی شفای پیرهــنی
گفته بودم همیشه شاگـردم
تا امیر الــــغزل برای منی
روز میــلاد تو مبـارک شد
تو مبارک تر از همین شدنی
راستی یک کلام مانده هنوز
ای که روح کــلام در بدنی
گر چه گاهی فرشته ها مردند
من که بودم،تو آمدی چکنی؟
حسین دلجووو
علیرضا امیرخیزی 20 تیر 1394 18:08
ارادت دارم استاد دلجویی عزیز
مهر بیکرانتان را سپاس
شعر بی اندازه زیبایتان را سپاس
شاگرد نوازی بی اندازه مهربانتان را درود
تندرست باشید همیشه
نگار حسن زاده 18 تیر 1394 23:56
سلام و عرض ادب و احترام
بسیار بسیار زیبا بود
درود بر شما
علیرضا امیرخیزی 19 تیر 1394 13:12
سلام خانم حسن زاده گرامی .
ممنونم بزرگوار از حضور مهرتان و سپاس بیکران
پاینده باشید
کرم عرب عامری 19 تیر 1394 02:12
علیرضا امیرخیزی 19 تیر 1394 13:13
سلام استاد عرب عامری عزیز
ممنونم که حضور مهرتان را دارم . نگاهتان گلباران باد
سربلند باشید
حامد زرین قلمی 19 تیر 1394 14:59
استاد امیر خیزی سلام
زیبا و پر احساس
هزاران درود
علیرضا امیرخیزی 20 تیر 1394 18:09
سلام استاد زرین قلمی عزیزم
ممنون هر مهرتان هستم بزرگوار . سپاس بیکران
پرتو.ان باشید
دادا بیلوردی 19 تیر 1394 15:03
درود بر احساس جناب امبر خیزی عزیز
علیرضا امیرخیزی 20 تیر 1394 18:11
سلام استاد دادای عزیز
نگاه مهربانتان را سپاس استاد عزیزم . ممنونم
پاینده باشید استاد
سید محمد میرسلیمانی بافقی 19 تیر 1394 17:06
درودها بر شما.....زیبا بدل نشست استاد
علیرضا امیرخیزی 20 تیر 1394 18:12
سلام جناب میر سلیمانی عزیز .
بزرگواری حضور و مهر نگاهتان را سپاسگزارم . سپاس بیکران
سرافراز باشید
کریم لقمانی سروستانی 20 تیر 1394 16:11
سلام براستادگلم
جناب امیرخیزی گرانقدر
چه سعادتی امروز بما روکرد تا باز هم بیاموزیم ازقلم همیشه ارزشمندتان
بسیار بسیار ناب وزیباوستودنی
لذت بردم
شادزی
علیرضا امیرخیزی 20 تیر 1394 18:27
سلام استاد لقمانی عزیزم
سعادت برای بنده است استاد که مهر حضورتان را دارم و شاگرد نوازی همیشگیتان را که انگیزه ام می بخشد و دلگرمم می کند
ممنون و باز هم ممنونم
پرتوان باشید استادم
کرم عرب عامری 20 تیر 1394 21:41
گاهی باید سلام کردو رفت برسم ادب و احوالپرسی را گذاشت برای وقت مناسب
ودوباره سلام مرا یاد رمان ابله از داستا یوسکی انداختید وقتی جئان بودم خواندم هنوز باخر نرسیده دلم میخواست ابله که مرد خوبی بود با اناستازیا که زیبابود ازدواج کند چون زیبایی آناستازیارا پاداش روح زیبای ابله میپنداشتم جلور که رفتم دیدم نویسنده اورا لایق قمار باز دانست راستش اناستازیا با زیباییش کاسبی میکرد من این را در ابتدا ندیدم
شعرتان مرا یاد این داستان انداخت درود بر شما عزیز و گرامی موفق باشید
فاطمه اکرمی 22 تیر 1394 10:48
سلام استاد بزرگوار
زیباوپر از احساس
افرین زیبا نویس شاعر توانا
همیشه موفق و پیروزباشید
مرتضی فصیحی 24 تیر 1394 12:25
درود مانا باشی