من از آغاز فصل سرد بی آواز می گویم
و از شوق پریدن بی پر پرواز می گویم
در انبوه سکوت پنجره های پر از تشویش
من از تکرار بغض تلخ بی آغاز می گویم
حدیث ریزش خروارها آوار دلتنگی
صدای تیشه ها ، بر بیستون راز می گویم
چکیده اشک تنهایی ، ز ژرفای خیال من
و از اندوه جانسوز و غم دمساز میگویم
تمام دلخوشی هایم ، میان گریه ها گم شد
و از بغضی ، که از شعرم شده ابراز میگویم
تب حسرت ، نشسته گوشه ی چشمان غمگینم
و از تشویش چنگ و زخمه ی ناساز میگویم
میان انتظار پنجره ، نجوای دلتنگی
سخن در پرده ، مثل خواجه ی شیراز میگویم
میان واژگان من ، پر است از شور رسوایی
انا الحق و حدیث قامت طناز میگویم
من از فصل بلند انزوای محض میترسم
از اطناب تب آلودی ، که شد ایجاز میگویم
من از دلتنگی کوچه ، هزاران خاطره دارم
و از "یاس خیال " و حسرت پرواز میگویم
محمد جوکار " یاس خیال "
ویرایش 1396.01.28
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 10
علی اکبر سلطانی 30 فروردین 1396 02:22
سلاممممم حضرت استادم...
تمام دلخوشی هایم ، میان گریه ها گم شد
و از بغضی ، که از شعرم شده ابراز میگویم
غزل قشنگیست از قلم دلنشیتان....
قلمتان ماندگار..
محمد جوکار 01 اردیبهشت 1396 00:48
درودها دوست گرانقدرم جناب استاد سلطانی عزیز
چشم رنجه فرمودید و به کلبه ی احساس و اندیشه ام خوش آمدید
سپاس بر مهر حضورتان
حمیدرضا عبدلی 30 فروردین 1396 20:38
با سلام استاد بزرگوار بسیار زیبا
محمد جوکار 01 اردیبهشت 1396 00:49
درودها دوست گرانقدرم جناب عبدلی عزیز
مهر حضورتان را سپاس
حسین خیراندیش 30 فروردین 1396 23:03
زیبا سرودید استاد
موفق باشید و پیروز
محمد جوکار 01 اردیبهشت 1396 00:50
درودتان باد جناب خیر اندیش عزیز
سپاس بر مهرنوازی و حضور پر مهرتان
حسن کریمی 30 فروردین 1396 23:05
دلم درگیروداربرقِ چشمِ خانمانسوزیست
کبوتر بچه ای گشته اسیر باز میگویم
دوست عزیز جناب جوکار غغزلیات شما سُکر آور است ومن مست از خوانش غزل شما بیتی محقر تقدیم نمودم
شاید مقبول افتد
محمد جوکار 01 اردیبهشت 1396 00:51
درودها استاد کریمی عزیز
خرسندم که هستید و مینوازیدم به مهر
در پناه خدای خالق پروانه ها
مصطفی یزدانی 12 مهر 1396 08:24
سلام و دروود استاد بزرگوار بسیار درودتان باد
علی معصومی 27 اردیبهشت 1399 13:34
☆☆☆☆☆