تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حسین دلجویی

.... دلم گرفته فقط یک بهانه می خواهم برای موج دو چشمم کرانه میخواهم / بیا و اسم قشـنگت به ساحلم بنویس برای صخره ی اشکم نشانه میخواهم / همیشه حس تو بودست عجز دستانم بیا که حس تو را عاج......

ادامه شعر
زهرا نادری بالسین شریف آبادی

بیرقاناتی باقلی قوشام الله (پرنده ای بال بسته ام خدا) ائلیمدن آیری قالموشام الله (ازهم ولایتی هایم دورافتادم خدا) بوکوبدی هجران بئلیمی هرگون (خم کرد......

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

بو قاریشمیش بازاردا کدرلی روزگاردا... اوتوزدوم وار یوخومو !! ساتدین منی ساده جه یالقیزلیق ال لیینه بورجلوسان بیر عومور... قان ایچینده بوغولان آجی قه هرلریمه دانی قارا گئیی نن یورقون سحر لری......

ادامه شعر
علی صمدی

زندگی درد قشنگی است که بر باور ما می بارد و سرانجام ظریفی است که در خاطر ما میماند. زندگی شوق گلی رنگین است روی سرشاخه ی امید بر ساقه ی دلتنگ نگاهی که زمان در باغچه ی بینش ما میکارد. زندگ......

ادامه شعر
حمید انباز

ترجمه ممکن نیست ولی تا آنجا که مقدور بود به هر حال ببخشید. تا هستم قدرم را بدان سنم به صد رسید نه سایه ام به زمین می افتد تا اثرم به رد پا تبدیل نشده نه تا خانه وکاشانه ام گرم است تا زبانم گرم ص......

ادامه شعر
حسین دلجویی

.... روزیکه برق چشمهای ما بهم خورد انگار تقدیرم به نابودی رقم خورد / سقراط دل این بی نوای دسـت پاچه یک استکان شوکران را جای سم خورد / حوا رسید و سیب سرخی داد دستم شیطان رسید و روی ایمانم ق......

ادامه شعر
پویا نبی زاده

برای چشم تو در این سکوت زهر آگین نوشته ام غزل از قامتت بیا بنشین در این گرانی بازارِعشق ناپیدا به جای نوش شرابی که خورده ام بنزین برای" ماه" شب هر شب شکیل وشادی بخش ترانه ی تو بخوانم" پلنگ "ع......

ادامه شعر
زیبا  آصفی (آمین)

1 ابرهای آسمان آبستن رازهای عاشقانه مجنونانه طوفانی شده اند ------------------- 2 طنازی ماه را ببین چه وسوسه انگیز در آغوش خورشید به سحر میرسد ------------------ 3 خنده هایم درد می کند ......

ادامه شعر
طارق خراسانی

پیشاپیش ضربه خوردن و شهادت مولای عاشقان حضرت علی (ع) را به تمام دوستدارانش علی الخصوص مدیران محترم وبسایت معظم شعر ایران و دوستان عزیز شاعرم تسلیت عرض می کنم. «کشـتند به شمشـیر جفا شــیرِ خ......

ادامه شعر
محمد ترکمان(پژواره)

پاهایش هرگاه - جا - می ماند! فرصتی بود برای طرح یک سوال بی جواب! . . . و من هر بار می پرسیدم در اندوهم بیشتر می شکست!. . . * * * * * - پژواره - ^ ^ ^ ^ ^ ^ ^......

ادامه شعر
دادا بیلوردی

چو روح آمد به آدم(ع)، یا خدا گفت به شور عشق، هر دم یا خدا گفت چو حیران گشت هنگام الستی ز مستی کلّ عالم، یا خدا گفت بزن پیمانه هرچه باد بادا که زان می، یار مستم یاخدا گفت تمامِ انبیا بر نشر......

ادامه شعر
مهری خسرو جودی

از امشب دگر مست "می" خواهم بود رانده از شهر ویرانه ی تو خواهم بود همان شهر پر از آشوب و دلتنگی بود همان مستی که آوازه ی عشقش را روزی به غزلی نو سرایی با شکوه خواهم بود در غزلهایت بگو هر آنچ......

ادامه شعر
احمد  رضایی پایدار

شخصی دروغ می گفت دروغ دروغ که فلانی مال حرام می خورد به سرور شخصی گفت ای بی خبر از خدا گیرم که مال حرام می خورد به جفا تو به چی می رسی از بهر این خطا ؟ ........................................

ادامه شعر
روح الله اصغرپور

از غم بسیار دنیا می نویسم مشکل این باشد که تنها می نویسم بر من انکار ستایش بسته چشمت خط ابروی تو را تا می نویسم بعد از این نام تو را در سطر اول چهره شیوا و ......

ادامه شعر
علی اکبر سلطانی

میانِ حادثه ایی، عَن قریب اُفتادم به دامِ زُلف و نگاهی نَجیب اُفتادم بَرای بُردن دل نامه های احساست به فِکر قاصدکی ، دِلفــریب اُفتادم خُدا، دوباره خواست که آدم شوم ، امّا به دست ســیبِ......

ادامه شعر
علی میرزائی وش

سلام باد تو را یار خستگان آقا امید تکیه گه دل شکستگان آقا ز راه دور به پا بوست، آمدم اما مرا تو دور تر از خویشتن ندان آقا تو کعبه فقرایی،تو ث......

ادامه شعر
اله یار خادمیان

قسمت دوم ناطق قرآن مطلق صورت آیینه وارو کرده اند شرم را در اصل جاروکرده اند + آب روشن داغِ را بر دل گرفت ختم برگ و باغ را در دل گرفت بر......

ادامه شعر
طارق خراسانی

دختر شرقی مخور غم، روز پیروزِ تو را دیده ام بعد از هزاران آهِ جانسوز تو را با نگاه شرقی ات غربی به آتش می کشی ای بنازم آن نگاهِ آتش افروزِ تو را با قلم موی خیالم روی بومِ دل زدم نقش لب های ......

ادامه شعر
فخرالدین احمدی سوادکوهی

کهنه چمدانم خوابِ سفر می بیند و سفر خوابِ مرا و من در خوابِ هردو ، چقدر بی قرارم!! ایستاده ام رو به دریای بی ریا. قایق پیر باران خورده ای هست!! و مرا خواهد برد تا دور دست ها، ......

ادامه شعر
زهرا نادری بالسین شریف آبادی

تو تنها نیستی ای غزه مشت های شعرم پرازسنگ است _______________ اهدا میکنم به شریان سنگهای فلستین خون شعرهایم را ________________ قلمم سنگ قبر میتراشد برای ضد بشریت _______________ ......

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا