تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حمید انباز

ایندی منیم قدریمی بیل یاشیم یوزه دوننده یوخ کولگم دوشور یئره ایندی ایزیم ایزه دوننده یوخ یوردوم یووام ائلیم ایستی دانیشیرام دیلیم ایستی نه قدرکی الیم ایستی الیم بوزا دوننده یوخ آج دا منم توخ د......

ادامه شعر
زیبا  آصفی (آمین)

با یادت تمام شب خیابان ها را گریه کردم به آسمان پنجه کشیدم و ستاره ها چنگ زدم پَرِ دامن سپید ابر را فشردم و قطره قطره باران به چشم نوشیدم ابر به باد سپردم و گوشۀ هلال لب ماه بوسیدم تمام شب ، ......

ادامه شعر
حسین دلجویی

... ماجراهایی که ما یک عمر کتمان داشتیم بی هوا افشا نکن ما راز پنهان داشتیم / در هوای دل سپردن ها به غـوغای حرم نه دلی درسینه و نی سربه سامان داشتیم / پای یک گلدسته امضا گشت تا پیمان عشق ......

ادامه شعر
علی صمدی

دوست دارم بروم گوشه ی یک باغ بزرگ زیر احساس پر از سایه ی بیدی تنها تکیه بر ساقه ی نو رسته ی آن بید زنم و برای علف هرز حریص تشنه ی نور صحبت از نور دو چشمی بکنم که مرا ذوب شعاع دلفریب نگهش کرد و به......

ادامه شعر
طارق خراسانی

دوستان گرانقدر ابیاتی از کتاب چشم سوم تقدیم نگاه مهربانتان می شود هدف اینجانب صرفن معرفی شعر خوشه ای ست در شعر خوشه ای شاعر هیچ محدودیت به لحاظ قالب شعری ندارد و می تواند به هنگام سرایش مثنوی از غ......

ادامه شعر
اله یار خادمیان

تقدیم به دوستان ایمانی و رمضانی به مناسبت شهادت امام علی (ع) به علت طولانی بودن این مثنوی را در دوقسمت ارائه می دهم ......

ادامه شعر
علی اصغر  اقتداری

چهارده قرن انتظار امشب آهنگ جنون دارد دلم رنگ آتش بوی خون دارد دلم التهاب افتاده در جان و تنم شعله برمی­ خیزد از پیراهنم زخمِ خاموشم که لب واکرده­ ام محشری از ......

ادامه شعر
مرتضی فصیحی

خدای ما خداوند توانایی است که او سرشارازدرک وآگاهی است یکی رابیش دادست او یکی را کم بدادست رزق دراین کار او هم حکمتی جاری است خدای ما خدای بی همتایی است که حتی وصف او سخت است ستودن هم کم......

ادامه شعر
زهرا نادری بالسین شریف آبادی

ترسیدم مژگانم آزارش دهد روی سرم گذاشتم پرید به ترکی قورخدیم کلپیکلریم اینجیده اونی باشیم اوسته قویدیم اوچدی! به طبری بترسدمه مجه اذیت هاکنه وره شی سر بیشتم بَپٍرسته 1394/11/6 -----......

ادامه شعر
احمد الماسی

بی تو دل آفتابی ام سرد و یخی است ... بی تو هر حادثه اینجا تنهایی است ... بی تو هر قراری مرگ است و نفس هوس گرفتن دارد بی تو ای دوست خوب می دانی خبری هرگز نیست .........

ادامه شعر
فخرالدین احمدی سوادکوهی

1 ماه یک آه بود برخواسته از قلب خسته ام که سنجاق به آسمان اش کردم تا همیشه پیش چشمانت باشد و ببینی کبودی دلم را. 2 همه ی کولاک ها روزگاری سرشان، تو لاکِ خودشان بود. 3 ......

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

باخیر بیر قیز دولغون ( آی) یا سو ایچینده یارپاق دوشور... سو دیسکینیر آی بولانیر بیر( آی) دوشور گؤل ده تورا یئل اسه نده ته له سنده گئجه چاغی گوزلریمده آی بوغولور... منیم (آی) یم........

ادامه شعر
هما تیمورنژاد

با حضورتو شبم روشن تر از مهتاب شد عطر نگاه ات نازنین ، گلبوتر از گلاب شد چشم دو نرگس تو ، خنده ی دلربای او ؟ باده ی کهنه میشوی ،باده شراب ناب شد هر نفس ات فرشته گون ، می بردم به آسمان بی ......

ادامه شعر
طارق خراسانی

گلایـه دکتر شریـعتی از خـدا و جـواب سهراب سپـهری و گفتگوی حقیر با آن دو بزرگوار 1 - گلایه ای از خدا، منتسب به دکتر علی شریعتی خدایا کفر نمیگویم، پریشانم، چه میخواهی تو از جانم؟! مرا بی آنکه خو......

ادامه شعر
منوچهر منوچهری(بیدل)

شب تاریک اگر چون گرداب برسر بستر من میکوبید زوزه بادخزان شب سرد پشت دیوار اگر می پیچید بازم اون مونس شب های بلند شعله شمع روخم مادر بود اگر آن کودکیم زود گذشت بی غم و رنج و شب و بیماری سردی......

ادامه شعر
حسین دلجویی

... باد افتــاده لای موهـایت ، در شفق گون دشت انگاری برده گلبوته های روسری ات ، دیده با یاس خواهری داری / ای که خط شمال چشمانت ، شـده خـط تراکــم عشاق گل محبوبه عاشقـت شده است ،مطمئنم که دوستش ......

ادامه شعر
علیرضا امیرخیزی

شاعر ! واژه هایت را برون آر از کما که شب ... دکان زده بر چارسوقِ کابوس ها نوحه می فروشد . اینک گشاد کن حدقه ی قلم ! تا بتابد خیره گی اش بر سندانِ اندیشه که بر سخت سری آن چکشِ خرافه ... در......

ادامه شعر
علی صمدی

دلم بسیار تنگ است و نگاهی با دلم در حال جنگ است و نمی دانم بساط عاشقی را ضمیر ارتباط عاشقی را در کجا  پیش چه کس ﭐرام و تنها گسترانم و اسب عشق را آهسته رانم تا دیار سبز رویاها کنار بستر نرم و......

ادامه شعر
محمد جواد  صابری

زیر آوار چشمهایت گیر کرده ام پلکی بزن و رهایم کن *** گوشه کنج اتاق می نشینم تا صبح تا بیایی آرام دوستت می دارم از صبح تا هر شام *** دلخوشی های من اینست که هی دور شوی من هی نگاهت ب......

ادامه شعر
محمد طربناک بخشایش

مادر در مسمار پای نجار شهر در میان است اصلا مسمار به آن بزرگی با پهلوی مادر ها سازگار نیست و جنینی که تشخیص نمی‌دهد چیزی که رحم را از بین میبرد کار مادر است یا مسمار......

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا