- لیست اشعار
- مناسبت
- عمومی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
بهجت مهدوی
در15 /02/ 1350 -
ناهید زرین نگار
در15 /02/ 1365 -
حنظله ربانی
در15 /02/ 1367 -
صمد حسین پور
در15 /02/ 1373 -
محمد حسین ناطقی
در15 /02/ 1356 -
احسان عرب
در15 /02/ 1368 -
مهدی علی زاده اصل
در15 /02/ 1369 -
رضا زمانیان قوژدی
در15 /02/ 1348 -
مهسا ایمانی (ماه)
در15 /02/ 1378 -
فرشته امامقلی
در15 /02/ 1367 -
احسان رمضانی
در15 /02/ 1370 -
محبوبه تاجمیری
در15 /02/ 1372
پیر روشن به ضمیرش زِ خود اسرار بِهِشت دانشی را زِ ضمیرش به کتابی بنوشت پیر دانا به ضمیری که نـهفتند به خاک مرقدش ثابت و واضح شدومخفی نگذشت ٭٭٭ در نزد سخن چینا...
ادامه شعرمن از امرار سختی های زیستن گویم من از پیوسته زخم بر جان میهن گویم بدون دغدغه به احوال گهر خاک سقوط و آخرین فرصت سخن گویم سکوتی که بی انجامد به نابودیاش فرار هر پرستویی از وطن گویم من از بیداری کف...
ادامه شعرانگار آب چشمم جوی مزار می شود. انگار در این حوالی کس انتظار می کشد. دشمن ز کینه و قهر کشته جوان مردم. لاله بروید از خاک چون شاخه های گندم. آن کس که خوب رویست کمتر دوام دارد. این قبر پر فروزش عطری مدا...
ادامه شعرمن روو به پایانم، دارم میرم اینجا دیگه واسم تهِ راهه آینده ام تاریک و غمگینه دنیای من یکسر غم و آهه اینجا توو هر آغوش، یک دامه هر بوسه ای یک بمبِ آتش زاس دستای من بی وقفه می گِریَن روو کاغذی که آخر...
ادامه شعر* انگیزه عبث * دراین چرخه معیوب همواره انگشت به دندان..! وقت رنگین شدن سبابه به استامپ آلوده بزه... هرباردراثنای سبابه هاکه با تمنای ضیافت خلاف عرف بامضیقه رنگ شدند.. درپس آن صورتک هاهنگا...
ادامه شعرآدم اگر از دانش کُـرکُـر زِ هنر باشد از جهل کج مردم در موج خطر باشد جهل است که کارکج خواهد بِبَرد در پیش بر فـرد نکوکاران هر چند ضرر باشد ٭٭٭ آدم به ...
ادامه شعردرگذرگاهی به ایام شباب خسته و تشنه به زیر آفتاب سایه ای زیردرختی یافتم بر درخت آنگه نگه انداختم در هوای غفلت وبی حاصلی ...
ادامه شعردر مُلک حق شناسی خلقی که راه پویند باید به راه پویند ، تا راه حق بجویند آن راه حق پرستی کـی باشدش نهایت هرکس که هرقدر رفت تا حد رفته گویند ٭٭٭ در راه حق...
ادامه شعربشنو این زجه و فریاد تن مام وطن با زبان خشم خود از زخمهایی که به تن چون شکسته از سکوتش در پی بی حرمتی می خروشد همچو سیلابی سدا دشمن شکن بهر بیداری سرای کوروش و اسفندیار بر سر پیمان ایثار قسم خورده س...
ادامه شعرگویا که جنگ خیر و شر تا ابد امتداد دارد. جنگی که یک طرف ظلم و دیگر طرف داد دارد. من کوله بار خود جمع نموده ام تا جنگ ظالمان. گویا که انتظار دارد جنگ از دانش عالمان. فریاد بر نبرد ظالمان جهان که غافل ک...
ادامه شعرجواب به شعرپریا محرمی شاعر شهیر وهنرمند اذربایجان که سروده با این مطلع"سینه ام دکان عطاری است دردت چیست. ..................................................................................................
ادامه شعرآنچه در مذهب رندان به نظر می رسدم با تکامل به سوی علم و ادب می بردم تا نسیم ادب از مذهب آنهـا بِـوَزد همچنان مُشک خُتن روی بدن می وزدم ٭٭٭ آدم ...
ادامه شعرواکسن و پاس و گذر بازی بین الملی ست کربلا رفتن ما دست حسین بن علی ست واکسن و ماسک و همش شستن دستها یعنی چه درد و درمان به خدا، عشق حسین ابن علی ست وزیر جاهل ما گریه بر آن شاه جهان علت حزنی و ا...
ادامه شعرهر دل دانا که شد ، آیینه دار حرف دوست درهمان آیینه می بیندکه حرف آن نکوست گوییـا شب زنده داری در دل بیدار ما می شود آیینه گردان از برای حرف دوست ٭٭٭ در همه اشیاء عالَ...
ادامه شعر《دنیای بکر》 خو کرده ام به زیر سایه اَت همچون دلداده ای تنها بدون چتر زیر باران بنویس مرا؛ با نوازش رقص انگشتانت مثل شعری نیمه تمام بخوان مرا؛ مثل واژه ای ابتر در دنیای بکر بنوش مرا؛ مثل استکان خُمارِ...
ادامه شعرروزگاری بود که انسان ها صفایی داشتند عهد و پیمانی که می بستند وفایی داشتند بچه ها در بچگی بودند و در حرف پدر دختران با دختران بودند و مردان با پسر روسری از بچگی بر دختران بود تاج...
ادامه شعربر من برادر آنکه شعورم غنی کنـد ترک غـرور مردم شُوم دنـی کنـد آمد نـدا به گوش من این دَم برادران نَبـوَد برادر آنکه به من دشمنـی کنـد...
ادامه شعرباز باران با ترانه این ترانه درد داره آمد و کرد ویرانه طاق و دیوار همسایه باز آب و باز سیلاب گریه جای خنده در باغ من دعا بر تو، تو بر من رحمت ایزد، به میهن کاش این رحمت ببارد باز به شادی، باز به ل...
ادامه شعرخیس بود سقف فرو ریخت دویدم حیاط خیس بود کوچه خیس بود خیابان خیس بود بیابان خیس بود چشمان مادر علی اکبر خیس بود. آسمان و زمین خیس بود یکی داشت ابرها را می چلاند باران می شست صورت زمین تشنه را . ...
ادامه شعرعشق عجول است و تقدیر صبور رفاقت با تقدیر رهایی است ز گیر به دوستی بگیرید و عاشق نشید که عاشق شوید دائم هستید اسیر اسارت یقین بند و در بند شدن بِماند به قندان و قند بند شدن به دندانی باشدکه پشت ل...
ادامه شعر