?..görüyormusun rüyalarim yalan olmadi' Seni benden' ,Beni senden alan olmadi kendimi öldürmüšüm ben' Senin icin istar inan Sen ,Beni benden öldürürken alan , olmadi bizi ayri Salan olmadi...

شعرهایم  تکه لباس هایی ست  چروک  آویخته  بر  چوب لباسی  مادر بزرگ ! دگمه های پیراهنی ست خردلی  که یکایک  رو به سینه ی سپیدم  باز می شوند ! لخته هایی  خون است  خام  خام که از سُرخرگ  گاوی...

وقتی دیوار باورت فرو ریزد تهی می شوی تن ات را خواب می گیرد و در سکوت زاری بی رمق در پی نمی دانم چیست هایت حیران .... این انتخاب تو نیست این سرنوشت توست این گنداب دانستن و ندانستن ها ..... ا...

مانند سگ های سورتمه در این کویر یخ سرگردان، در پی کمال لنگ می زند تمام من کمال، رفیقی بود در سالیان پیش یک آرزو، که، مُرد ..... ر.ف.لنگرودی 94/7/21...

بیرگون ساتاجاغام شه هه ر لی اولموش اورگیمی بیر اؤووج آنا یوردومون قیزیل توپراغینا، بیر داملا تارلا اورتاسیندا اویوغون نیگران باخیشینا، بیر نفس یاماج دا گویئرن کهلیک چیچکلرین عطرینه، بیر گون ت...

یاغیش یاغیر سیلیر دووارلار اوستونده داغا بنزر نیسگیل لری یولون آجی توز توپراغین پنجره نین گوزلرینده اینتیظارین ماهنی لاری یاغیش یاغیر اورییمده گوزلریمده کوچه میزده یاغیش یاغیر دامجی د...

هان ای شاعران مکر و غرور ! ای آسیاب های بلغور واژه های تنگ و نمور ! شمایان ذوق آمده از آمدن کدامین بهار می سرایید در چله زمستانی که _ هیچ _ نپوشانده اید یخ زده در سرمایی تاکنون ؟!...

باران .. گاهی نشان رحمتی گاهی عذاب به کدامین چهره ات نام زندگی باید داد باران ؟ 18/7/94 یک بار تو هم فریب مارا بخور ابلیس از بس به تو لعنت گفته اند به خود، مشکوکم... 19/7/94 #ر.ف.لنگر...

هبوط : "افتادن از چشمان تو بود..." درست مثل شوق پریدن با بال های شکسته...... ... ... .... درست مثل آن روزهای سخت پدرم "آدم"... ... ..... گاهی در عشق ،،، تاو...

گئجه قادینی سریر شه هه رین یورغون چیین لرینه قارا ساچلارین، شیرین یوخودا بوتون قونشولار بیر من اویاغام، بیر " آی" بیرده دووار اوستونده ساری سارماشیق گوز تیکه رک سون سوز یول لارا، کوچه ایتگین بی...

گریه امانم را بریده بود وقتی پشت سر هم سیب می گفتم می خواستم خنده ای باشم در قاب عکس ات و پای این آسمان کبود به کوچه آفتابی ات نرسد باران یکریز و بی ملاحظه می بارید و من پشت سر هم ...

جهان خوابی ست با تعبیری وحشت ناک یوسف ها یی در چاه یا زندان گاوهایی لاغر گرسنگانی چاق خوشه هایی سبز پوسیده و... سیلوهایی خالی از رویا . . . جهان خوابی ست با تعبیری وحشتناک......

ترسم که سرانجام خودش را به نخ قرقره ای حلق آویز کند شاعری که قمقمه اش را در کربلای پنج گم کرده بود ! مردی که تمام خیابان انقلاب را برای یافتن میدان آزادی ...

پاییز صبور نیست با اولین نسیم تن جنگل میلرزد ========= ساعت تیک تاک لحظه ها بیمکث میدوند شاید پایان ساعت به تو برسم ======== تنها نبودم تنها ماندم حس نبودنت تنهایی را چن...

Kışdayız şimdi Ama ben üşümüyörüm Çünkü Güzel Allahım Senin sevginden Isınır canım Ne kadar güçlü Senin bu sevgin Kalbim ısındı şümine sankı _____________________ 1394/7/17 ترجمه الان در ز...

خسته ام ، مثل ساعتی زنگ خورده که هر صبح با سرفه و خمیازه تو را به یاد من می اندازد. با ده انگشتی ، که فقط تو را آرزو می کند، به این در و آن در می زنم کهکشان کوه، دریا همرنگ مسیرها و راههای...

اولدوزلارین سورگونلوگونده دان سوکولور، گونش دوغولور بولودلار بیر ائتک ایسلاق اوپوش سه پیر داغ لارا آلما چیچکلری عطیر له نیر یئدی گؤیین ماوی باخیشلاری سلام سؤیله ییردنیزلره، دالغالانیر ساحیل ...

خواب دیده ام بانو ! - خوابی عجیب - خواب دیده ام که خواب هایت را دزدیده اند ! نگران دزدیدن خواب های تو نیستم ! دلواپسم که از میان خواب هایت فقط مرا بدزدند !!! ...

پرنده ی کوچکِ تنها هراس نداشته باش، اتفاقِ طبیعی است ،فراموشی آری ! تجسم کن بعد از چند روز در کنارِ رودخانه که زندگی کُنی صدای آب را نخواهی شنید دیگر از صدای آب لذت نخواهی بُرد، اما اگر می خو...

قرار ما وقت طلوع انار در باغ های پاییزی