3 Stars

زن شمالی

ارسال شده در تاریخ : 20 مهر 1394 | شماره ثبت : H941462

هان ای شاعران مکر و غرور !
ای آسیاب های بلغور واژه های تنگ و نمور !
شمایان
ذوق آمده از آمدن کدامین بهار
می سرایید
در چله زمستانی
که _ هیچ _
نپوشانده اید
یخ زده در سرمایی
تاکنون ؟!

گرفتاری در دام کدام خال لب را
شاه بیت غزل هایتان کرده اید
در دیار گریسته زنانی
که گم کرده اند
رقص و عشوه های از یاد رفته شان را
زیر تیغ آفتاب ؟!

تا نشا کنند
سیاه بذر بخت ها شان را
در گِل و لای «بیجار»های صاحبان جار و جنجال !

دنبال کرده اند
گرسنه این زنان
نیافته اما
_ هنوز _
ظرافت زن بودن را
در آینه ی جهیزشان
که دفن گردیده
نازک خیالی هایشان
_ عشوه ها و شهوت زن ماندن شان _
زیر صدها خط سوخته از برق آفتاب !

از لرزش بلورین و مرمرین سینه ی زنان
در کدامین دیار
_ هرزه _ می نگارید
در خلوت شب های شعرتان ؟!
که سینه ای مانده اگر هنوز
نمانده
چکه شیری در آن
که سرخی بدواند
گونه های زردِ نوزادانِ بسته بر پشتِ مادرانِ کمر تا شده یِ پای در گِل را !

کلید واژه هایتان را
_ اعتراف کنید _
دزدیده از کدامین کتاب است
_ عتیق _
که سالیان سال
هَجی کرده اند این زنان
بند بند واژه هاتان را
لابلای آوازهای دسته جمعی شان
_ حزن انگیز _
هنگام نشا
هنگام وجین
هنگام درو کردن درد و زخم و فقر و سکوت !

شرم را آخر
در انتهای کدام قافیه تان
چپان کردید
تا ردیف _ردیف
بنگرید
که به خاطر نمی آورند
گرسنه این زنان
نانی به دندان سپرده باشند
بی آهی
بی بُغضی
بدون خشمی
هنوز !

عارتان باد ای شاعران نیرنگ !
صاحبان فخر و فیس و افاده و خدنگ !



تاریخ سرایش : ۲۰اردیبهشت ۹۴ گیلان
تاریخ باز ویرایش : ۲۸مرداد ۹۴ تهران

پی نویس :
بیجار : زمین شالیزار

همزمان با نشاکاری برنج در گیلان در ۲۰ اردیبهشت ، نوشته ی فوق ، ایستاده بر کنار شالیزارهای در حال نشا و پس از شنیدن درد دل زنان شالیکار نگاشته شد که مجددا باز نویسی شد . این شعر ادای دین به قشری از ضعیف ترین زنان کشورمان است که اکثر مردم ، بیشترین سطح شناخت شان از این قشر ، لذت بردن از پوستر عکاسان حرفه ای از فعالیت آنها بوده است !

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 254 نفر 404 بار خواندند
طارق خراسانی (20 /07/ 1394)   | مبینا مطلوبی (20 /07/ 1394)   | مسعود احمدی (20 /07/ 1394)   | آرزو حاجی خانی (20 /07/ 1394)   | زهرا نادری بالسین شریف آبادی (21 /07/ 1394)   | بهناز علیزاده (21 /07/ 1394)   | علی روح افزا (21 /07/ 1394)   | منوچهر منوچهری(بیدل) (21 /07/ 1394)   | مهدی صادقی مود (21 /07/ 1394)   | دادا بیلوردی (21 /07/ 1394)   | محمد جوکار (22 /07/ 1394)   | تبسم عبداله زاده (22 /07/ 1394)   | محمد ترکمان(پژواره) (22 /07/ 1394)   | کرم عرب عامری (23 /07/ 1394)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :7


نظر 9

  • طارق خراسانی   20 مهر 1394 20:48


    شرم را آخر
    در انتهای کدام قافیه تان
    چپان کردید
    تا ردیف _ردیف
    بنگرید
    که به خاطر نمی آورند
    گرسنه این زنان
    نانی به دندان سپرده باشند
    بی آهی
    بی بُغضی
    بدون خشمی
    هنوز !
    عارتان باد ای شاعران نیرنگ !
    صاحبان فخر و فیس و افاده و خدنگ !

    applause applause applause applause applause
    applause applause applause applause applause

    درود ها بر شما شاعر
    سلام مسعود عزیزم

    نمی دانم چه بگویم ؟ حیرت زده از این سنسور قوی حساس بر درد که در ذهن شما اکتیو است...
    دست و قلمت را از راهی دور می بوسم
    جامعه ی ما به این شعر ها نیاز دارد
    حداقل دردمندان بخوانند تا کمی آرام شوند
    تا بدانند در بین مردگان متحرک زندگان درد آشنا هنوز هستند...


    در پناه خدا شاعر شریف


    rose rose rose

  • زهرا نادری بالسین شریف آبادی   21 مهر 1394 00:23

    درودبرژرفای احساس وقلم متعهدتان واقعا درد را زیباتر از تصویربه تصویر کشیدید ماناونویسا مانید لب مریزاد applause applause applause rose rose rose

  • بهناز علیزاده   21 مهر 1394 15:45

    درود بر شما جناب احمدی بسیار عالیست rose rose rose rose rose rose rose

  • منوچهر منوچهری(بیدل)   21 مهر 1394 16:49

    سلام بر شاعر گرانمایه بسیار زیبا سرودید ممنونم rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose

  • مهدی صادقی مود   21 مهر 1394 20:52

    بسیار زیبا
    rose

  • دادا بیلوردی   22 مهر 1394 00:00

    درود بر جناب احمدی
    احساستان بجاست
    قلمتان جاوید rose

  • محمد جوکار   22 مهر 1394 01:25

    درودها بر تعهد شاعرانه و احساس سرشارتان
    تصاویر بکر و تعابیر عالی تان ، دعوتی است برای پرواز به لایه های درونی غم زیبای نهفته در اندیشه ی مهربانتان
    آفرین تان باد و قلمتان نویسا و مانا


    rose rose rose

  • تبسم عبداله زاده   22 مهر 1394 13:10

    درودها... بسیار عالی به تصویر کشیدید...
    عمق بغضهای بانوان شمالی را.....قلمتان مانا

  • کرم عرب عامری   23 مهر 1394 22:12

    جناب احمدی خوش آمدید
    هروقت بشمال میرفتم و میروم قهوه خانه هارا پر از مردانی میدیدم که قلیان میکشیدند تا صدایشان کلفتر شود و مردانهتر وزنانی هیزم بپشت وگاهی در سرما پابرهنه ازتقابل اینها داستان شیر نر شیر ماده رانوشتم نمیدانم درست است یا خطا کردم فکر کنم در وبلاگ غزالهای وحشی گذاشتمش اگر وقت داشتید بخوانید وخطایم را بگویید.
    واما شعر زیبا وتاثر بخشتان خوب بود وراهی هم باید برای برون رفتش نوشت روزی .....
    خوشحالم که باهم زخمهارا میبینیم چه زخم کهنه ای!

    rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا