تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف ناز تمام آرمیدی در کنار من تو با ناز تمام باز موج گیسویت بر راه من گسترده دام چشم هایت بسته اند و از نفس های تو عطر می تراود در اتاق و می کند مستم مدام می‌فزاید در دل پر خواهش من آرزو م...

ادامه شعر
کیانوش محرمی

خوشا آن لحظه ی شیرین که در دلم قند فراوان شد برای دفعه ی اول که اسم کوچکم صدا کردی ...

ادامه شعر
جواد ملکی

گفتند شکست مقدمه پیروزی است گاهی شکست مقدمه خود سوزی است اکنون که می خورم غمِ امروز و فردا این ها نشان از شکستِ دیروزی است گفتند غمین مباش که می رسد بهار اکنون غمِ رسیده به من نوروزی است گاهی د...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

امروز هم حال دلم بسیار طوفانیست ،، ماندم گرفتار واسیر واژه های گنگ، گیرکرده ام در کوچه ای بن بست و باریکی رو به دیواری بلند افتاده ام در بند دنیا برایم سرد وخاموش است مجنون ومحدود م به ...

ادامه شعر
شیما رحمانی

ای تنِ تو معبدِ هر ترانه ای برایم از ایوانِ نگاهت شعر بخوان

ادامه شعر
سروش اسکندری

آسمان؛تو چرا فکر پریشان داری تو چرا ؟ در نبودم،گاهی فکر باران داری آسمان؛تو چرا زلف پریشان داری تو چرا ؟ درون دل غمگین مرا جریان داری آسمان؛فکر چیدن آشیان داشتم در شگفتم،تو چرا ؟ در فکرت راه آشیان دار...

ادامه شعر
بهزاد غدیری

پزشک نیستم اما... لا به لای گیسوانت ، نسخه ی تمام دردهایم را پیچیده ام. #بهزادغدیری شاعر کاشانی

ادامه شعر
کیوان هایلی

بخوان تا بگویم برایت ز عشق ز جادو و غوغا و اعجاز عشق ز دُری که بر جان و دل افکند چو مهرش ببینی، زنی ساز عشق

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف قلب ناشکیب آتش عشقت به قلب ناشکیب افتاده است شعله تندش به شدت در لهیب افتاده است چند وقتی هست که حس می کنم در زندگی در سر سودایی ام شوری غریب افتاده است تشنه کامان می رسم از رهگذار عشق ...

ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

مریمانه (۲۷) اگرچه عشق برایم به جز شکنجه نخواست هنوز ناجی چشمم در این گرفته فضاست ببین که پنجه ی شب با دلم چه‌ها کرده است؟! غرورِ دستِ کریم و مقدَََّس تو کجاست؟ سپرده‌ام به تو دریا! جزیره ی دل خویش و...

ادامه شعر
کیانوش محرمی

ترسم از آن روز که دیوانه نباشم در عشق بیتاب چو پروانه نباشم

ادامه شعر
افسانه مهدویان

هر که آمد به دلم زخم ، فراوان زَدو رفت درد و رنجی به دلِ ریش چومژگان زَد و رفت هیچ کس با من دلسوخته همدرد نبود آمد و آتشِ غم ، ساده به سندان زد و رفت دلِ دیوانه ی من با همه ی سادگی اش ب‍َر کَمان ا...

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

" پنجره" هر جور که تو بخواهی نگاهت می کنم در این دو پنجره همیشه به روی تو باز است. شاعر: مرضیه رشیدپور(کیمیا)

ادامه شعر
شبنم حکیم هاشمی

نرو ای عشق پر از خاطره، از دست نرو! سمت تنهایی و بیراهه و بن‌بست نرو! بروی، دور شوی، گم بشوی، محو شوی یک نفر پشت سرت چشم به راهست، نرو! از همان ثانیه که آمدی به زندگی‌ام جان به جان تو و جانان تو ...

ادامه شعر
فاطمه شایگان

به پایان رسیدخمیازه ی ماه وقتی که قنوت مان از گریه نَشت کرد وَ تهِ بن بست سبابّه های پوشالی نای مُرده ای با لهجه ی مشقی سر داد فریاد را.. شب دهانش را گِل گرفت تا بادهای گرگینه روی نُت قلب ب...

ادامه شعر
شیما رحمانی

تو نباشی، شعرهایم بی کَس است هر چه گویم، مهملاتی بیش نیست شورِ شعرم از تو می گیرد نشان پس بتابان نورِ خود را بی امان...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

✍????دروره گردم،، اهل همین کوچه ی پایینی،، آمدم با بغلی از جنس های زیر خاکی، تو بیا جان دلم بهر تو یک سبدی از گل یاس، عطر و بویش به خدا معرکه است، جنس ها دارم من همه را گرچه گران میبین...

ادامه شعر
حشمت‌الله  محمدی

دمی رخ را نمایان کن، که این هجران رسد آخر پس از آن گو، نفس هایم، سرآید لحظه ای دیگر از این چشم انتظار ی ها، نحیف و ناتوان گشتم براین درمانده رحمی کن، نما رخساره در منظر اگر این درد هجران را سپارم ...

ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

مریمانه (۲۶) به وبرای مریم بانو! من آن عاشق ترین مردِ جنوبم رها ازعشق تو روبه غروبم یکی یکدانه ام زیباترینم مَهین بانویِ نازِ نازنینم عزیزی و دل انگیزی ونازی شرارِعشقی ودراهتزازی قلم دروصف عشقت ناتوا...

ادامه شعر
کیوان هایلی

به گیسوی عزیزی، دل مبتلا شد عزیز جان ما فهمید، غوغا بپا شد سخن از عشق گفتن بس حرام است بدینسان بهر دل، ای وای عزا شد ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا