اسبی افسار شده ،
برف
در هر دو رِکاب
『بوسون』
✓ اگر فرض را بر این بگذاریم که اسب یک جا ایستاده و بارش برف هم قطع شده است ما با یک تصویر تقریباً راکد روبه روییم ، اما اگر برف ، در حالت بارش و اسب ، در حالت بی قراری باشد ، نبودِ سوار ، دل آشوب تر و گزنده تر به نظر می رسد .
✓ برفِِ درونِ دو رکاب ، علامتی است از غیابِ یک سوار . و نشانه ای از این که سوار ، مدت زمان زیادی است که از اسب ، پیاده و دور شده است . برفِ درونِ دو رکاب ، حکایت از این دارد که اسب ، در مکانِ سرناپوشیده ای قرار دارد . مکانی که معلوم نیست کجاست .
✓ آیا برفِ درونِ دو رکاب ، اشاره غیر مستقیمی است به سرنوشتِ تلخِ آن سوار ، و یا فقط نشانه ای است از شرحِ یک انتظار یا یک دل نگرانی از غیابِ آن سوار؟
✓ به راستی سوار ، بابتِ چه کاری ، اسب خود را افسار کرده و در آن هوایِ برفی از خانه خارج شده است ؟ آیا سوار بر می گردد و یا اسب همچنان بی صاحب ، یله و رها خواهد ماند ؟
✓ گویا این تصویر تا به ابد ، بین پیاده شدنِ سوار و برنگشتنِ او معلق خواهد ماند .
✓ چه نیکو گفته اند که : «حضورِ عینیِ انسان نمیتواند با سایهٔ درخشانی که در نبودش ایجاد شده برابری کند»
احمد آذرکمان ـ حسن آباد فشافویه ـ سوم خرداد ٩٨