محبوب کسی باش که دلجوی توباشد
همچو صیاد به دنبال،، رُخ روی توباشد
محبوب دلی باش! که در وقت جدایی،،،؛
آسیمه سر از هجرتو چون شمع بسوزد،،،
آشفته به دنبال نگاهت
دایم به سر کوی توباشد
تو عشوه کنی، بوسه زند لعل لبانت
از باغ وجودت عسل وصل بنوشد
عاشق نـَبُوَد آنکه،فقط از سر لذت،،،،
گاهی گذرش سرزده، بر کوی تو باشد،، ،،
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
،پیوسته و آهسته هوا خواه تو باشد،،
هرگز نشوی عاشق آن کس که به رِندی،،
جای سخن عشق به تاوان تو باشد،،
(خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد،
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد،،)
شعر داخل گیومه از اقبال لاهوری
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 07 مهر 1402 09:43
لطیف و دلنشین
سیاوش دریابار 07 مهر 1402 10:28
عشق وقتی مستی میکند
جام را آغاز هستی میکند
عشق بیمار در بستر بود
عیسی مربم زندش نمود
عشق یعنی جمعه های انتظار
قلبها جمله ما قلب قرار
گفتم این اخرین بیت و غزل
عشق یعنی صاحب ما بود از ازل
عشق جمعه غوغا میکند
عصر جمعه را پیدا میکند
ما همه منتظر عشق اخریم
همچو کودک دنبال مادریم
سلام
شعرتان بسیار زیبا بود
مانا باشید
قلم سبزتان برقرار
حفیظ (بستا) پور حفیظ 08 مهر 1402 15:19
درودها بانوجُر
بسیار عالی ودلنشین بود.لذت بردم
سروش اسکندری 08 مهر 1402 15:21
درود بر شما ... بانو صدیقه جر ارجمند
بسیار زیبا و دل نشین سرودید
قلمتان ماندگار
پروانه آجورلو 10 مهر 1402 16:24
درود مهربانو
قلمتان نویسا