بعد از این با یار خود بیگانه خواهم گشت من
زیر سقف زندگـــــی بیخانه خواهم گشت من
من نه آن شمعم همیشه از غمش سوزان شوم
لیک قولی می دهـــم پروانه خواهم گشت من
عاقلان این را عجب پنداشتند اما چه ســــود
با همه دلدادگــــــی دیوانه خواهم گشت من
خورده ام می، دردم آرامش نمی خواهد بیا
رهسپار گریـــــــه تا میخانه خواهم گشت من
تا گناهم را نگویند از تو دستم کـــی کشـــم؟
گفت دستم : بهر زلفت شانه خواهم گشت من
زیر پا کردی غرورم تا که گفتی مســـت باش
با همه خودکامگـــی مستانه خواهم گشت من
راجی این گفتارها هرگز نمی گنجد به ظرف
روح بی چیــزم ولی فرزانه خواهم گشت من
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 21
طارق خراسانی 26 امرداد 1394 16:08
بعد از این با یار خود بیگانه خواهم گشت من
زیر سقف زندگـــــی بیخانه خواهم گشت من
من نه آن شمعم همیشه از غمش سوزان شوم
لیک قولی می دهـــم پروانه خواهم گشت من
.
.
.
.
روح بی چیــزم ولی فرزانه خواهم گشت من
سلام راجی جان
تو همه چیزی روح ناچیز وجود ندارد همه در عین کمال آفریده شده اند هر کس کسی را کوچک پندارد مشکل دارد
و خصوصاً راجی عزیز ما که شاعر و ادیب و عاشق و عارفی بی نظیر است...
در پناه حق شاد زی
روح الله اصغرپور 26 امرداد 1394 17:31
سلام استا عزیز عزیز حتما همینطور هست که می فرمایید.
در بحث فلسفه اگزیستانسیالیستی ژان پل سارتر که نماد عصیانگر و بی چون و چرای آن است.
می گوید وجود انسان متقدم بر ماهیت اوست:یعنی انسان رفته رفته ماهیت خود را شکل می دهد.بر عکس اشیاء غیر جاندار که اول ماهیت آن در ذهن انسان شکل می گیرد بعد به وجود می آید.
در بیت آخر می خواستم به این موضوع بپردازم،: یعنی رفته رفته ماهیت اصلی خودم را پیدا خواهم کرد.
درود و ممنونم که اشعار بنده را مورد لطف خودتان قرار می دهید.
شرمنده که سرتان را درد آوردم.
عرفان ویسی (هستیار) 26 امرداد 1394 16:34
سلام به برادر خوبم
زیبا مثل همیشه
روح الله اصغرپور 26 امرداد 1394 17:26
سلام عرفان جان درود از مهرت
نگار حسن زاده 26 امرداد 1394 17:13
سلام و عرض ادب
درود بر شما
بسیار بسیار زیبا بود
موفق باشید
روح الله اصغرپور 26 امرداد 1394 17:26
سلام ممنون که آمدین.
منوچهر منوچهری(بیدل) 26 امرداد 1394 17:42
سلام بروی ماهت چه زیبا سرودید عالیست براستی لذت بردم احسنت بر این قلم شیوا میبوسمت چه احساس زیبائی دارید
روح الله اصغرپور 26 امرداد 1394 19:30
سلام استاد بیدل عزیز ممنون از مهر و محبت بی پایان شما.
مانا باشید و سرفراز
بهناز علیزاده 26 امرداد 1394 17:54
درودهاا بر شما بسیار عالیست
روح الله اصغرپور 26 امرداد 1394 19:31
ممنونم خواهر عزیز از لطف پر مهرتان
روح الله اصغرپور 26 امرداد 1394 20:42
ممنونم از حضورتان بانو
سلیمان حسنی 26 امرداد 1394 21:13
سلام:خیلی قشنگ بود.ایزدسبحان یارتان باد
روح الله اصغرپور 27 امرداد 1394 10:35
سلام ممنونم از حضور پر مهرتان استاد
سمانه تیموریان (آسمان) 27 امرداد 1394 01:50
سلام
چقدر زیبا می سرایید و البته بسیار پرمفهوم
در پناه حق
روح الله اصغرپور 27 امرداد 1394 10:36
سلام ممنونم خانم تیموریان از حضور پر مهر همیشگیتان.
مانا باشید
مرضیه فریدونی 27 امرداد 1394 10:07
درود بر شما و روح لطیفتون
خدا قوت
زیبا سرودید
روح الله اصغرپور 27 امرداد 1394 10:37
سلام ممنونم خانم فریدونی عزیز بابت حضورتان مانا باشید.
آرزو حاجی خانی 27 امرداد 1394 18:19
سلام
لذت بردم از قلم خوبتون
آوردن ردیف /من/
که منجز به تکرار /من / شده است
قابل تامل است
به نوعی خستگی شاعر رو از "من" وجودش برای من القا می کنه
چون با فشار هم خونده می شه و روان نیست خوانشش
تضاد زیبایی بود بین سقف زندگی و بی خانه شدن
...
لیک قولی می دهم
بهتره بعد از این بند
سه نقطه بیاد
بعد
پروانه خواهم گشت
تا ارتباط بهتری از لحاظ دستوری برقرار بشه
نظرتون چیه؟
...
بازم ممنون از احساس خوب و شاعرانگی زیبا تون
روح الله اصغرپور 27 امرداد 1394 18:49
سلام خواهرم ممنون از وقتی که گذاشتین.
به واقع درست می فرمایید.
خوشحالم که جز اولین نفرها هستید که به این مسایل دستوری دقت می فرمایید.
این غزل در سال 83 نوشته شده و چاپ شده لیکن دوباره آن را تغییر دادم به
بعد از این با یار خود نامهربانی می کنم
افسوس که هیچ کدام به دلم ننشست و دومی جای اولی را هرگز پر نکرد.
مانا باشید
کرم عرب عامری 29 امرداد 1394 00:26
درود بر شما گرامی
لذت بردم
استاد اگر با یار بیگانه میشید پس چرا پروانه میشید؟
مگر اینکه بر خلاف خواسته مجبور ببیگانگی شده باشید
مانا باشید سرورم
روح الله اصغرپور 29 امرداد 1394 10:21
سلام و درود استاد عزیز.
مجبوریم که ....