مثل مانکنی
پشت ویترین ساده گی ام
ایستاده ام دنیایی را به نظاره
که فروشنده اش،تقدیر است
و هر روز کلاهی بر سرم می گذارد
بس گشاد
و مشتری هایش
با لبخندی کلاهم را بر میدارند
و با پوزخندی
در آینه ی زنگار زده ی نیرنگ پُُرُوَش میکنند
و هر بار
دخترک یکرنگ وجودم
با انگشت حماقت نشانه ام میگیرد
و صدایش بر سرم آوار
در دنیایی که در آن
حتی مترسک ها هم کلاه دارند
تو چرا سرت بی کلاه مانده است؟!
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 41
طارق خراسانی 27 تیر 1394 06:39
با سلام و درود
مانند همیشه بسیار زیبا با صور های خیال بکر
عیدتون مبارک
در پناه خدا
هما تیمورنژاد 28 تیر 1394 11:03
درود بر شما استاد گرانقدرم
سپاس از نگاه و حضور زیبایتان
عید شما هم مبارک
بهناز علیزاده 27 تیر 1394 10:44
درود بر شما بانو بسیار زیباست
هما تیمورنژاد 28 تیر 1394 11:04
درود بهناز عزیز
خوش آمدید
سپاس از نگاه زیبایتان
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 27 تیر 1394 11:31
درود ولب مریزاد زیباسرودید
تمام ماه
روزه سیب گرفتم
دیگر افطار نخواهم کرد
هیچ ماه ی نمیبینم
عیدسعید فطر برشما شاعر گرامی وخانواده محترم مبارک
هما تیمورنژاد 28 تیر 1394 11:05
سلام خواهر عزیزم
خوش آمدید
از حضور و نظرات ارزشمندتان سپاسگزارم
هما تیمورنژاد 28 تیر 1394 11:06
عید شما هم مبارک
ممنون بابت شعر زیبایتان
کرم عرب عامری 27 تیر 1394 13:53
زیبا بود
روزگار زیبایی براتون آرزومندم
درود بر شما
مهدی نجفی 27 تیر 1394 17:40
سلام هما خانوم هنگامی که شعرتونو می خوندم خیلی لذت بردم خیلی لذت بخش بود
هما تیمورنژاد 28 تیر 1394 11:07
درود بر شما جناب نجفی
خوشحالم که شعرو دوست داشتین
از حضور پر مهرتان سپاسگزارم
مهدی نجفی 27 تیر 1394 17:40
سلام عید تون مبارک
هما تیمورنژاد 28 تیر 1394 11:08
عید شما هم مبارک
نیلوفر فراهانی 28 تیر 1394 00:34
مثل مان کنی
پشت ویترین سادگیم
ایستاده ام دنیایی را بنظاره
که فروشنده اش تقدیرست
و هرروز کلاهی بر سرم میگذارد
بس گشاد
و مشتریهایش
بالبخندی کلاهم رابر میدارند
و با پوزخندی
در آینه زنگارزده نیرنگ پورویش میکنند
و هر بار
دخترک یکرنگ وجودم
با انگشت حماقت نشانه ام میگیرد
وصدایش برسرم آوار
دردنیایی که درآن
حتی مترسکها هم کلاه دارند
توچراسرت بیکلاه مانده است!
سلام شعر هایت را می نویسم تا بهتر بیاموزم
در نحوه تایپ شاید تفاوت هایی باشد از این بابت عذر خواهی می کنم
هما تیمورنژاد 28 تیر 1394 11:21
سلام نیلوفر عزیز
خوش آمدید
از آشنایی با شما بسیار خرسندم
شما لطف دارید عزیزم
یاسر شفیعی ( تائب ) 29 تیر 1394 13:20
با عرض سلام و خسته نباشید و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما بزرگوار خواهر عزیز و ارجمندم
عیدتون مبارک باشه روز و روزگارتون شاد به فضل کرم یزدان
شعر زیبای شما منو یاد شعر دلقک پیر انداخت و کلی لذت بردم
محتوایی بالا داشت این شعر و چون در بطن موضوع به تفکر بنشینی خواهی دید
حر کتی بزرگ و سخنانی جکیمانه پر پند و اندرز در این نوشته شعر عزیز جای دارد .
و جای بسی شادمانیست همچون شاعرانی فهیم با درایت و آگاه در این مرز و بوم اندک نیستند .
سرزمینمان به شما بزرگوارن شاعران عزیز می بالد و رو سفید است در تمام ملل و اق.وقوام تاریخی
و تائب افتخار میکند در همراهی با شما قلمی می فرساید .
برایتان شادی سرور کامیابی و عافیت
آرامش باطن آرزومند است
پاینده و پیروز مهربان خواهر گرانقدرم ادیب و فرزانه شاعر عزیز و عالی مقام
خوش باشید و سلامت
هما تیمورنژاد 29 تیر 1394 19:45
هزاران درود بر ستاد بزرگوارم
چقدر حضور و نظرات زیبایتان انرژی بخش است
همراه همیشگی شعرهایم
سپاسگزار لطف و عناییتان هستم
هما تیمورنژاد 29 تیر 1394 19:57
منوچهر منوچهری(بیدل) 29 تیر 1394 15:26
سلام بر شما بانو سلام بر احساس زیبای شما سلام بر قلم توانای شما چه شیرین وزیبا وظریف درود بر شما همیشه لذت میبرم از توانائی
های شما
هما تیمورنژاد 29 تیر 1394 19:47
هزاران درود بر شما استاد بیدل عزیز
این نگاهتان است که لطیف و زیبا میبیند
سپاسگزار حضور پر مهرتان هستم
روح الله اصغرپور 29 تیر 1394 15:51
درود بانو بسیار زیبا بود
هما تیمورنژاد 29 تیر 1394 19:45
درودبر شما
خوش آمدید
سپاسگزارم
مهری خسرو جودی 29 تیر 1394 16:03
سلام عزیزم بانو گرامی
درود و احسنت بسیار زیبا و پر محتوا بود
هما تیمورنژاد 29 تیر 1394 19:40
درود بر شما
خیلی خوش آمدید
سپاس از نگاه و حضور زیبایتان
کریم لقمانی سروستانی 30 تیر 1394 15:59
سلام خانم تیمورنژادگرامی
مترسکی که پای درگِل قفل کرده چه نیازش به کلاه
آسمان هم برسرش سنگینی میکند
درودتان باد
ازاندیشه واحساس نابتان لذت بردم
بسیار زیبا
شادزی
هما تیمورنژاد 31 تیر 1394 11:10
هزاران درود بر شما استاد گرانقدرم
قدم رنجه فرمودید بزرگوار
بابت حضور و اندیشه ی والایتان بسیار سپاسگزارم
کلاه مترسک سر اوست
و بدون کلاه صلیبی بیش نیست
در پناه حق
نگار حسن زاده 30 تیر 1394 22:05
سلام بانو همای عزیز
شعر بسیاااار زیبایی بود
تصویرسازی تون فوق العاده بود
لذت بردم
درود بر شما و قلم هنرمندتون
هما تیمورنژاد 31 تیر 1394 11:11
سلام نگار عزیزم
خوش اومدین نازنین
خوشحالم که مورد پسند طبع لطیفتون قرار گرفت
از حضور و نگاه زیبایتان سپاسگزارم
در پناه حق
نسیم محمدجانی 01 امرداد 1394 14:06
سلام هما جان
بسیار زیبااااااا
و مرحباااا
هما تیمورنژاد 02 امرداد 1394 10:03
سلام نسیم عزیزم
خیلی خوش اومدی
ممنون از نگاه زیبات
منیژه رستم پور 01 امرداد 1394 17:56
عالی
هما تیمورنژاد 02 امرداد 1394 10:52
سلام مهر بانو خوش آمدید
سپاسگزار نگاه زیبایتان هستم
علی اکبر سلطانی 02 امرداد 1394 00:27
سلام خواهرم ...
خواندن این اثر زیبایتان
چند باره نیز لذت خاص خود را دارد..
دلانه قلم زدین و هربار با خواندنش به دل می نشیند ..
موفق باشین و بی غم ..
هما تیمورنژاد 02 امرداد 1394 10:54
هزاران درود بر مهربان برادرم
خیلی خیلی خوش اومدین
خوشحالم که دلنوشته ام مورد پسندتون قرار گرفت
سپاس گزار لطف و نگاه پر مهرتان هستم
مرضیه فریدونی 03 امرداد 1394 11:02
درودها بانو
انصافا شعر زیبایی بود
سلبی ناز رستمی 10 امرداد 1394 20:04
درود
و هر بار
دخترک یکرنگ وجودم
با انگشت حماقت نشانه ام میگیرد
و صدایش بر سرم آوار
در دنیایی که در آن
حتی مترسک ها هم کلاه دارند
تو چرا سرت بی کلاه مانده است؟!
قابل تعمق بود