((تقدیم به تمامی عزیزان کاربر سایت «شعـــــر ایران» و مدیران گرامی))
کاش می شد ...
در این بهار
اشک هایم را
شبنمی سازم
بر گلبرگ شانه هایت
کاش می شد ...
در این بهار
تمام سبزه ها را
به یاد موی پریشانت
شانه کنم
کاش می شد ...
در این بهار
شوره زار قلبم را
دشت شقایقی سازم
برای رمیده ترین
غزالِ عشق گریزم
کاش می شد ...
در این بهار
گیسوانِ شبگونت را
با زیباترین ستاره ها
بیآرایم
کاش می شد ...
کاش می شد ...
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 9
قاسم پیرنظر 29 فروردین 1394 14:39
عرض سلام ودرودها دارم استاد بزرگوار و ارجمندم جناب حسینیان عزیز بیکران درودها بر جولان قلم شیوایتان بسی زیباست نگارشش عااااااااااااااااااااالی ودلچسب بود احسنت لذتی وافر نصیبم شد
مانا ونویسا در پناه حضرت دوست باشید استاد کرامی .
ایامتان بکامتان باد ........................................
کمال حسینیان 29 فروردین 1394 20:24
هر چه دارم به یُمن هم کلامی با شما بزرگوارانست
مهر حضورتان را سپاسگزارم
به تقدیم بهترین آرزوها و
علیرضا امیرخیزی 30 فروردین 1394 18:17
درود و صد درود بر شما جناب حسینیان عزیز
کمال حسینیان 30 فروردین 1394 19:23
مهر حضورتان را سپاسگزارم استاد
همیشه مدیون الطافتان بوده و هستم
محمد جوکار 01 اردیبهشت 1394 01:09
کاش می شد کاش های زندگی
گم شوند پشت نقاب زندگی
=======================
درودها بر استاد دلم جناب حسینیان عزیز
سبزترین و همیشگی ترین بهارها را برایت آرزومندم
اعظم جعفری 01 اردیبهشت 1394 10:09
درووووود جناب حسینیان عزیز
زیباست بهارانه اتان...همیشه شاد و بهاری باشید.
در پناهش
کرم عرب عامری 02 اردیبهشت 1394 12:04
با صدایت برگشتم
اما
نمیدانم چرا چشمانم پراز اشک شد؟
از آن وقت
این شوق این اشک همچنان ادامه دارد
اصغر چرمی 18 خرداد 1394 09:14
کاش می شد
بسیار زیبا سرودید