من به درگاه توای حق به نماز آمده ام
از سرعشق توباعجزو نیاز آمدهام
ساقی کوثرت ای دوست دهد شرب مدام
شکرت ای حق که به خلوت گه راز آمده ام
شبنم عشق تو بر دیده خونبارم زند
زین هنر های تو با قلب گداذ آمده ام
چشمه اشگ من از موج به محراب زند
از خیال است که با روی تو باز آمده ام
درگهت خانه عشق است زمهمانی تو
زین سبب بر در بازتو به آز آمده ام
نغمه خلو تیانت زندم تیغ خیال
زین سبب در ره عشقت به حجاز آمده ام
این گدائ بیدل از رونق درویشی نیست
لطف عام تو چنین است که باز آمده ام
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 10
طارق خراسانی 08 خرداد 1394 02:28
با سلام و درود بر حضرت استاد منوچهری
بسیار زیبا و دلنواز و عارفانه است
دستمریزاد
در پناه حق
احمد الماسی 08 خرداد 1394 08:17
نفس
اگرهوس قفس می کند
می داند هم راز قفس باید شدن
وانگاه به سلامت
هوای آزادی کردن ....
احمد الماسی
بداهه
94/3/8
دروود استاد بیدل گرامی
علی اصغر اقتداری 08 خرداد 1394 09:35
اله یار خادمیان 08 خرداد 1394 16:21
موفق و موید و منصور در پناه حق باشی و بسرایی تازه ی دلت را
نگار حسن زاده 08 خرداد 1394 21:44
شکرت ای حق که به خلوت گه راز آمده ام
سلام و عرض ادب و احترام
بسیار زیباست
شاد وسلامت باشید
کرم عرب عامری 09 خرداد 1394 00:30
مرا تو نمازی مرا تو نیازی
تو روزی تو رازی
سپاس ودرودتان گرامی
دادا بیلوردی 09 خرداد 1394 10:35
درود بزرگوار
کریم لقمانی سروستانی 10 خرداد 1394 19:29
سلام استادمنوچهری گل وگرامی
همون شاگردقدیمیتان هستم درکوچه باغهای قصرالدشت شیرازکه درکنارتان درس می آموختم هرچندکاهل بودم
درودبراستادبا این سروده ی ناب .دلپسندوارزشمندوزیبا
لذت بردم
شادزی
علی معصومی 11 اردیبهشت 1399 22:07
درود بر شما ارجمند
☆☆☆☆☆
امیرحسام زمانیان 04 شهریور 1399 12:55
هزاران درود
زیبا و دلنشین سرودید
مانا باشید