خاک بر سرت
فرق است بین حال دلم با هوای تو
توصیف داستان من و ماجرای تو
من گریه کرده ام به همانیکه میشود
گاهی بهانه ای به سر خنده های تو
این روزگار سفله چها می کند! ببین
در امتداد کلبه ی ما تا سرای تو
درمان درد کهنه ی مادر نمی شود
یک نیمه از هزینه ی روزی برای تو
من با تو فرق دارم و حتی خدای من
روزی نمی دهد به مرام خدای تو
از لحظه های اول عمرم گره زده
زلف مرا به خاک گل افشان پای تو
بابای تو مدیر فلان منصب و من...
توی سرم تمامی درد و بلای تو
وقتی پدر به شغل شریفی نمی رسد
راهی دگر نمانده به غیر از دعای تو
این آستین پاره به دادم نمی رسد
تا از غبار چکمه بجوید جلای تو
سطل زباله کعبه ی آمال من شده
در کوچه های شهرک نام آشنای تو
قوت من و تمامی همسایگان ماست
پس مانده های سفره نان و غذای تو
تشویش کفش پاره رهایم نمی کند
مانند بزم جشن تولد برای تو
هر گوشه دلم شده لبریز غصه ای
شادی اگر رسد، بگذارم کجای تو
گفتم بسرنوشت خودم خاک بر سرت
رنگ خوشی ندارد از این پس حنای تو
باید مسیر طالع خود را عوض کنم
با آسمان آبی چون و چرای تو
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 9
امیر عاجلو 29 آبان 1400 19:37
محسن جوزچی 29 آبان 1400 23:18
درود جناب معصومی ،چه زیبا اختلاف طبقاتی جامعه را به تصویر کشیده اید
جسارت بنده را به بزرگی خود ببخشید ،چند نکته
۱ - بالای تو مدیر فلان منصب است و من
۲ -چون لحظه ها دلم شده درگیر غصه ای
۳-شادی اگر رسد،بگذلرم برای تو
باز هم جسارت بنده را ببخشید استاد ،تامل بفرمایید چند مصرع بالا را اگر صلاح دانستید جایگزین بفرمایید
علی معصومی 01 آذر 1400 04:20
محسن جوزچی 29 آبان 1400 23:19
بابای تو مدیر فلان منصب است و من
خسرو فیضی 30 آبان 1400 12:34
. با درودم نیک
. هر گاه به این صفحه ی بلند و ژرف می آیم
. و سروده هایت را می خوانم
. آموختن کمترین چیزی هست که دستاورد و بهره ام می شود
. استاد مهربان بنویس و بیاموز
امیر وحدتی 30 آبان 1400 15:18
لذت بردم و تاسف خوردم.
آمد به دست من اندک حال و هوای تو
دلگویه ها که چه عرض کنم ! های های تو
طوفان حادثه ای گر بگیرد وزیدنی
آیا بَرَد به گوش بی خبران صدای تو؟
با این زبان فصیحی که غزلها سروده ای
روزی رسد که بریزند غزالان به پای تو
ما را فریفت حیله روباه پر فریب
شاید که قصه اش را بفرستم برای تو
علی مزینانی عسکری 30 آبان 1400 18:44
سلام و عرض ادب
در اشعار شما کمتر گلایه و شکایت دیده بودم ولی این اعتراضیه خبر از دردی نهان می دهد که به زیبایی سروده اید
دستمریزاد استاد
محمد مولوی 30 آبان 1400 22:50
درودها برشما
لیلا سعیدی 02 آذر 1400 08:53