تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
طارق خراسانی

به گسل های ناشکیبایی، به غم آوازه های این گردون من و این زخمه های رنگارنگ، من و یک دل، تمامِ آن از خون گفته بودی سکوت می باید، چه بگویم؟ خدای من، اکنون تشنه ام...مثل خاکِ نخلستان،به نفسهاى آبىِ...

ادامه شعر
روح الله اصغرپور

چیزی که شبیه من و او بود نبود عشق تا بود چنین بود در این بود نبود عشق در پیش من آرام ورق کردن دیرین صد بار برون آمد و موجود نبود عشق یادآمد و در فکرِ منِ غمزده از دوست زلفش همه تار است فقط پود نب...

ادامه شعر
مرتضی (اشکان)  درویشی

خواستم از تو بگویم غزل اما کم بود و قصیده فاقدِ ظرفِ اَبَر آدم بود دلِ من مست شد و باز زمانم گم شد باز دیوانگی ام نُقل شبِ مردم شد عقرب در قمرت پاک مرا ریخت بهم سرخوشم یار که این تاک مرا ریخت بهم...

ادامه شعر
روح الله اصغرپور

من شگفت انگیزم.... ولی از مرگ به بعد !!!!!! و تو خواهی فهمید........

ادامه شعر
قاسم افرند

شاید شبیه قایقی در دست طوفانم وقتی که از موج نفسهایت گریزانم کاهم ولی عمری لباس کوه پوشیدم بیدم ولی پشت نقاب سرو پنهانم چون طعمه ای که فکر صید قلب صیاد است خود را اسیر دام دامان تو می دانم ...

ادامه شعر
اصغر  چرمی

گفتم بعد از سی سال بغلت می کنم آروم می شم غافل از این که دریا وقتی باد رو در آغوش می گیره تازه نا آروم می شه

ادامه شعر
علی صمدی

در صفحه ی لرزان دلم نقش تو پیداست هنوز دستت سر دیوار نگاه من هویداست هنوز رندانه نشستی به تماشای دلم فصل بهار در سایه ی گیسوی نهالی که چه زیباست هنوز رقصید به صحرای دلم دختر عشقت لب حوض افتاد نگا...

ادامه شعر
زهرا نادری بالسین شریف آبادی

بی لالایی عشق قلم سرگردان است درپس کوچه های واژه ها برای شعر رنده ی تنهایی میتراشد تابوت دل را می افتد قمر ازقدم وماه دیگر دردانه ستاره ها نیست بی لالایی عشق نمیرویدبه بام دل گل سحر نمیر...

ادامه شعر
روح الله اصغرپور

آب دهید آب ، مرا آب ، آب از عطشم شعله کشد آفتاب واقعۀ سلسلۀ زلفِ پیچ نیست در آن حالت اندوه هیچ گر تو در آرامش خود زیستی کیستی...

ادامه شعر
اصغر  چرمی

فرصتی تا سجده بگزارند اهل این دیار لطف کن سجاده را بعد از نمازت بر ندار عر ش خالی می شود هنگام قامت بستنت تا که بگزارد ملک با تو نمازی ماندگار سجده گاه توست یا میخانه ی اهل ولا یک...

ادامه شعر
محمدرضا حلاج

مهربانم ، هیچگاه نفهمیدی که چشمان من به آسمان پرستاره ی تو روشن بود و شکفتن دانه های انار بر لبان خندانت برایم مهری به زیبایی مهر مادر داشت و لبخند کودکانه ام شوقی عاشقانه بود که نه تنها در...

ادامه شعر
حمیدرضا نادری

قلبی که در آن حس تردید تو جاری است املاک بنگاهی برای واگذاری است بعضی فقط در زندگی شان سود بردند من کارهای زندگیم افتخاری است یک پادگان سخت گیر فصل سردم سرباز صفر دلخوشی هایم فراری است قلب...

ادامه شعر
حسین دلجویی

...... بعد او گردیده ام هر شب اسیر کوچه ها همچو مجنونی غزلخوان در کویر کوچه ها . هر شبم باید حساب چشمهایش پس دهم در سکوت حس و حال سخت گیرکوچه ها . رفته ای دارم که از امواج گیسویش هنوز قصه ها...

ادامه شعر
مریم  شجاعی

شهر تو شب ، بر سرمان آمده ، دستان دعا نیست. نقاره نزن ، پنجره افتاد شفا نیست . حالا که تو قادرشده ای ، رستم و قاهر سهراب دلم مرده ، معین الضعفا نیست . شایدبخری فیش حج عمره شیطان حاجی نشوی.،« س...

ادامه شعر
روح الله اصغرپور

ببین سراب اشک من چه ساده آب می شود.ترانه های خواب من چه ساده خواب می شود. نشسته بر شقیقه ام علاقه های دور دست.نشان به دیده گر دهم چه انقلاب می شود. تو گونه گونه احترام واجبی برای من.حضورت اعتماد عشق...

ادامه شعر
اعظم  جعفری

به خاطراتت بگو دست از سرم بردارند مدتهاست دلم آلزایمر گرفته است...! 2- سهم من از تو صدایی ست که نه میشود بوسید و نه در آغوش گرفت..!!!! ...

ادامه شعر
حسین دلجویی

... وقتی کسی درون دلم جا نمی شود یعنی بیا که بی تو دلم وا نمی شود / هر چاله ای که یوسف کنعان نمیدهد هر دیده ای که چشم زلیخا نمی شود / دیگر فریب هیچ نگاهی نمی خورم یعنی نگاه غیر ، فریبا ن...

ادامه شعر
دادا بیلوردی

1 - خطا * شاید که رسی پیشِ خدا بـا چنـد خطا شوی تـو از خـدا جـدا یک نقطه ی زیــر رو شده بـه هم زنـد عالم را یک حرف کند تو را به نفسِ خود گدا یک جمله به غیر حق فدا * 2 - هنر...

ادامه شعر
احمد الماسی

اسیر تنهایی دلگیری شده ام یادم می دهی چگونه از مسیر خزانی ِ دل راهی ِ بهار شوم؟.... احمد الماسی 94/3/22

ادامه شعر
عباس خوش عمل کاشانی

از همـه خستـــه ام ، از خودم بیشتر شادیـم هر چه کم ، رنج و غم بیشتر هستــــی جانگـزا ، می کشانــد مرا بی که پرســــم چـرا ، تا عدم بیشتر در دل بـادهــــا ، محــو فریادهــــا رفتـم از یادهــــ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا