3 Stars

معشوق

ارسال شده در تاریخ : 05 مهر 1400 | شماره ثبت : H9418317

یک آن به ذهنم اوفتاد معشوق کردستم رها
دیدم اشاراتی عجین امیخته با الضّحا
گفتا:قسم بر روز و شب ترکت نکردم من یقین
ای جان جان ارام شو ،من نیستم از تو جدا
در بحر ما هرکو شنا کرده است او جان یافته
هر لحظه بر گوشش رسد از عالم غیب این ندا
من از رگ گردن به تو نزدیکم از چه غافلی
رو کن به سوی من اگر صد بار هم کردی خطا
گفتم : حبیبم مضطرم آرام از روحم شده
از بس که دیدم در قفا از مردمان صد نوع جفا
گفتا : الم نشرح لک صدرک؟! چرا دل بسته ای
خسته مشو زین سان بیا راضی بکن دل برقضا
گفتم"غریب"م منعما یاری ندیدم از کسی
رحمی به حال زار من عبدم مکن دستم رها

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 71 نفر 108 بار خواندند
امیر عاجلو (05 /07/ 1400)   | حسین یوسفی رزین (06 /07/ 1400)   | دادا بیلوردی (08 /07/ 1400)   | سعید نادمی (21 /07/ 1400)   | امیر وحدتی (02 /09/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (05 /07/ 1400)  دادا بیلوردی (08 /07/ 1400)  سعید نادمی (21 /07/ 1400)  امیر وحدتی (02 /09/ 1400)  
تعداد آرا :4


نظر 3

  • امیر عاجلو   05 مهر 1400 09:44

    سلام ودرود rose  rose  rose

  • دادا بیلوردی   08 مهر 1400 01:56

    درود بر جناب زرین. زیبا سروده اید . عالیست. از احساستان لذت بردم applause applause applause applause rose rose rose rose rose rose

  • امیر وحدتی   02 آذر 1400 11:48

    شیوا سروده اید استاد.مرحبا.
    ????????????????????????????

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا