3 Stars

فسقلی و اجاق گاز

ارسال شده در تاریخ : 14 آذر 1399 | شماره ثبت : H9413931

بچه های خوب من
گلهای خندون من
شاپرکهای سفید
پر ز شادی و امید
دخترای گل به سر
پسرای شور و شر
میخوام امروز براتون
بگم از فسقلی جون
با بابا و مامانش
خواهر و برادرش
توی خونه ای قشنگ
توی این شهرفرنگ
با خوشی و سادگی
بودن گرم زندگی
مردم محله شون
راضی بودن ازشون
یه روزی از این روزا
فسقلی، شوخ و بلا
خواست که تو کار خونه
به مامان کمک کنه
ولی فسقلی ما
که یه کم بود ناقلا
نمی دونست که باید
به مامان بگه ، شاید
کاری که اون دوست داره
تنهایی انجام بده
خطری داشته باشه
آخرش غصه باشه
بله بچه های خوب
فسقلی با سه تا چوب
چوب کبریت قشنگ
که قوطیش بود آبی رنگ
رفت پیش اجاق گاز
شیر گاز رو کردش باز
بعدش با چوب کبریت
کنار جعبه اش کشید
تا که آب جوش بیاره
چایی رو دم بزاره
ناگهان با یک صدا
شعله ور شد همه جا
تو هوا پخش شده بود
گازی که تو خونه بود
خلاصه بچه ها جون
نکنم من خسته تون
روز بعد تو رختخواب
چشاشو باز کرد ز خواب
بابا و مامان رو دید
رنگ و روشون چه سفید
از غم فسقلی جون
نبود حالی بهشون
خواهر و برادرش
بودن بالای سرش
همه جای بدنش
باندپیچی، حتی سرش
رفته بود بیمارستان
جای رفتن دبستان
باید اونجا بمونه
خوب بشه، بره خونه
می خواست که بلند بشه
بغل مامان بره
ولی افسوس بچه ها
نمی شد پاشه ز جا
فسقلی گریه می کرد
مامانو صدا می کرد
خواهرش هم همصدا
شد با اون تو گریه ها
باباشم بود ناراحت
چون بچه اش شد اذیت
راستی بچه ها بگم
غصه میخورد داداش هم
کنار دست بابا
دیده می شد یه آقا
آقایی بود مهربون
نه پیر بود نه بود جوون
لباس زرد قشنگ
با کلاهی قرمز رنگ
صورتش خندون و باز
کارش تو شرکت گاز
مامانش با گریه گفت
خودتو سوزوندی مفت
آخه ناز نازی من
کاش میگفتی تو به من
که میخوای چکار کنی
آتشی بر پا کنی
پدرش ادامه داد
خونه زندگی فدات
پسر دلبند من
گوش بده به حرف من
بچه زبل و زرنگ
عاقل و ناز و قشنگ
سراغ گاز نمیره
هیچوقت یادش نمیره
که اجاق خطرناکه
شاید یکهو بپکه
خونه رو ویرون کنه
آدمو حیرون کنه
بعد از حرف باباجون
آقاهه اومد میون
با یه لبخند قشنگ
بعد لحظه ای درنگ
گفت که ای فسقلی جان
راست میگن بابا و مامان
این دفعه شکر خدا
شانس آوردی تو هوا
ولی معلوم نمی شه
همیشه اینجوری شه
آتیشه اگه بیاد
همه چی میره به باد
من هستم آقای گاز
به تو میگم مثل راز
پسرم تو هر خونه
هر کسی کاری داره
کارهای پر از خطر
نیست کار تو ای پسر
باید از بزرگترا
کمک خواست توی کارا
تا اینجور گریون نشی
همیشه خندون باشی
با چیزای پرخطر
می افتی تو دردسر
خوب بخواب آروم بگیر
تا قوی شی مثل شیر
آره بچه های من
این بودش قصه من
مراقب باشید زیاد
سرتون بلا نیاد


کودکان و خردسالان به واقع گروه مهم و کثیری از جامعه را تشکیل میدهند که چون آینده متعلق به آنان است و کشور در دستشان اداره خواهد شد قطعا باید در برنامه ریزی ها و محاسبات دیده شوند. متاسفانه مثل اغلب حوزه های فرهنگی چون تئاتر یا موسیقی ، در زمینه شعر و ادبیات کودک هم این گروه از مخاطبین معمولا جدی گرفته نمی شوند. شعر حاضر حدود دهه هفتاد با هدف خلق یک شخصیت کودک که ماجراهای بسیاری را از سر می گذراند توسط بنده سروده شد اما چون نیاز به همکاری تیم گرافیست و نقاش کودک و ناشر داوطلب و خیلی موارد دیگر بود، متاسفانه تا کنون موفق به انتشار این اثر در قالب کتاب کودک نشدم. خواستم ضمن یادآوری اهمیت گنجاندن عنوان شعر کودک در بین اشعار کلاسیک یا نو در نوارابزار انتخاب، از هر عزیزی که مایل باشد و توان یاری بنده را در رسیدن به این هدف دارد و دغدغه قشر خردسال جامعه را هم داشته باشد دعوت کنم برای کمک به انتشار این داستان و سری ماجراهای فسقلی بعد از آن.
حتی اگر مدیران و گردانندگان سایت هم دراین رابطه همت و اراده همیاری داشته باشند صمیمانه پذیرای آنان خواهم بود.
یقین نتیجه اخروی و مادی کار نیز برای همکاران محفوظ می باشد.
یا علی مدد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 6 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 174 نفر 467 بار خواندند
امیر عاجلو (14 /09/ 1399)   | محمد مولوی (14 /09/ 1399)   | رویا امامی (14 /09/ 1399)   | کرم عرب عامری (15 /09/ 1399)   | بهنام حیدری فخر (15 /09/ 1399)   | مسعود مدهوش (15 /09/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (15 /09/ 1399)   | منصور آفرید (15 /09/ 1399)   | کاویان هایل مقدم (15 /09/ 1399)   | علی احمدی (15 /09/ 1399)   | مجید ساری (15 /09/ 1399)   | آرمان پرناک (15 /09/ 1399)   | محمد رضا درویش زاده (15 /09/ 1399)   | علی معصومی (15 /09/ 1399)   | مرضیه نورالوندی (15 /09/ 1399)   | علی رفیعی (18 /09/ 1399)   | شکوفه دهقان (05 /12/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (14 /09/ 1399)  محمد مولوی (14 /09/ 1399)  کرم عرب عامری (15 /09/ 1399)  بهنام حیدری فخر (15 /09/ 1399)  مسعود مدهوش (15 /09/ 1399)  ولی اله بایبوردی (15 /09/ 1399)  منصور آفرید (15 /09/ 1399)  علی احمدی (15 /09/ 1399)  مجید ساری (15 /09/ 1399)  آرمان پرناک (15 /09/ 1399)  محمد رضا درویش زاده (15 /09/ 1399)  علی معصومی (15 /09/ 1399)  مرضیه نورالوندی (15 /09/ 1399)  علی رفیعی (18 /09/ 1399)  
تعداد آرا :14


نظر 26

  • امیر عاجلو   14 آذر 1399 21:16

    .مانا باشید و شاعر rose

    • کاویان هایل مقدم   15 آذر 1399 09:34

      درود بر شما جناب عاجلوی عزیز
      درخواستی هم داشتم اگر امکان دارد با مسئولین سایت در خصوص کمک در پروژه کتابسازی کودک (تصویرگری و انتشار) صحبت بفرمائید شاید منشاء خیری شود برای کار کودک از طریق این سایت.
      ممنون از حمایت همیشگی شما
      rose rose rose

  • رویا امامی   15 آذر 1399 00:07

    عالی .موفق باشید

  • کرم عرب عامری   15 آذر 1399 00:14

    درودها عزیز
    rose rose rose

  • بهنام حیدری فخر   15 آذر 1399 00:48

    درود بر شما جناب استاد هایل مقدم ادیب و شاعر ارجمند و فرهیخته
    بسیار زیبا و دلنشین سرودید گرامی
    شعری از جنس ظرافت درباره کودکان
    انتخاب موضوع و نیت شما قابل تقدیر است
    راهتان پر رهرو باد applause applause applause rose rose rose

    • کاویان هایل مقدم   15 آذر 1399 09:37

      تشکر فراوان از دید لطف آمیزتان استاد
      بله همواره در طی زندگی دغدغه کودکان همراهم بوده و هست.
      ولی متاسفانه نتوانستم انطور که باید عملا در این راه کاری انجام دهم و یکی از حسرتهای زندگی بنده همین است.
      rose rose rose

  • مسعود مدهوش   15 آذر 1399 03:37

    درود بر استاد هایل مقدم فرهیخته applause applause

    تصویر سازی دوران کودکی و برای کودکان بسیار پر اهمیت و زیباست،افرینها applause rose rose rose

    • کاویان هایل مقدم   15 آذر 1399 09:40

      سپاسگزارم از درک بالای موضوع
      اغلب این گروه در همه برنامه ریزی ها کنار دیده می شوند. این کار اخیر بنده امیدوارم گشایشی شود برای دوستانی که مایلند شعر کودک را هم ارائه کنند.
      نیازمند پشتیبانی های همیشگی شما سرور ارجمند در این راه هستم.
      rose rose rose rose

  • ولی اله بایبوردی   15 آذر 1399 08:12

    سلام و درود

    بیان واقعیت های اجتماعی برای کودکان در قالب ثصّه گویی....

    دست مریزاد جناب استاد عزیز

    قلمتان نویسا و مانا

    rose rose rose

  • منصور آفرید   15 آذر 1399 09:25

    سلام و درود بر استاد هایل عزیز
    واقعا بسیار زیبا بود دستمریزاد
    rose rose rose

    • کاویان هایل مقدم   15 آذر 1399 09:41

      در ظل توجهات دوستان و عنایت حضرت حق ان شاء الله بتوانیم قدمی در این راه برداریم.
      ممنون عزیز
      rose rose rose

  • علی احمدی   15 آذر 1399 10:44

    درود استاد گران ارج احسنت . چه زیبا و به موقع بود در حضور خواهر زاده شیرین زبان و عزیزم با همان زبان کودکی خواندم بسیار تصویری زیبا خلق نمودید شاد زی

    rose rose rose rose

    • کاویان هایل مقدم   15 آذر 1399 11:07

      ممنون دار مهرورزی و بنده نوازی شما عزیز گرانقدر
      جای بسی خوشحالی و خرسندی است که به دل عزیزی مثل خواهرزاده جنابعالی نشست و با آن ارتباط برقرار کرد. فی الواقع در راه رسیدن به این هدف در حال حاضر تنها هستم. نیازمند همراهی شما و هر بزرگواری که بتواند شرایط را تسهیل کند هستم. زنده و مانا باشید
      rose rose rose

  • مجید ساری   15 آذر 1399 12:47

    فریهیخته ادیب نازنینم استاد هایل والا اندیش و والامهر و والانگار
    درود بیکرات تقدیم تا ن باد
    عجب شعری فوق العاده زیبا سروده بود در آنزمان
    در قالبی شیرین
    و به اصطلاح خودم تو دل برو بر دل نشست

    ترانه ای روان با آهنگ و ریتمی بسیار زیبا عالی
    افسوس ناشران کتاب حوزه کودک و نوجوان ازین شعرتان والبته ارزشمند غافل شده اند
    حقا و حقا که والایی و والا استادین به تمام معنای خودش

    راستی استاد یک شعری داشتم ناقص بود
    چون خیلی در شعر حساسیت و وسواس دارم
    هرچه ویرایش میکنم باز به دل خودم نمینشیند
    از همان زمستان پارسال انداخته ام دارد دفتر خاک میخورد

    اجازه میخواهم جسارت کنم تقدیم شما کنم
    تا نفس طلایی تان کمی
    آنرا تغییر دهید
    تا موجب تشویق و شوق ما گردد انشالله

    ذهنم دیگر قفل میکند وقتی میخواهم همپای شما بزرگان شعری بسرایم

    بینهایت ممنون میشوم استاد هایل عزیزم

    قلم زرین تان همیشه مانا وماندگار در عشق و مهر و خواستنها

    سعادت مرور یافتم

    • کاویان هایل مقدم   15 آذر 1399 13:26

      عزیز گرامی، برادر ارجمندم و یار شفیق
      بنده مستحق فرمایشاتت نیستم. شما علو طبع داری و این سرمایه ادب در دوران شباب بسیار در رشد و بالندگی انسان تاثیرگذار خواهد بود.
      دیروز حکایتی از باب تواضع از بوستان سعدی علیه الرحمه را تورق می کردم در فضایل امیرالمومنین بود که در جمعی سوالی از حضرتش شد و پاسخ آن پرسش بداد، شخصی از میان حاضرین گفت این پاسخ که تو دادی من نیکوتر دهم! حضرت فرمود: گر بهتر دانی بگو! سپس او جواب داد و حضرت در اوج فروتنی فرمودند: او از من بهتر و نکوتر گفت. نه تنها او را خاموش نکرد بلکه از وی تمجید نمود با آنکه خود عالم به مجهولات بود.
      لذا این حکایت از آن باب گفتم که "در نیستی کوفت تا هست شد" چون سرلوحه کار باشد، به اعلی درجه خواهیم رسید و شما به نهایت این خلق پسندیده را در خود پرورانده ای.
      از فرمایشی که درباره سروده قدیم فرمودی، بنده که صلاحیت داین امر را در خود نمی بینم که در اندیشه شعرای دیگر ورود کنم، آموزش نظام مند آکادمیک این رشته را نیز ندیده ام، اما خوشحال میشوم اگر بتوانم کوچکترین کمکی در این راه بکنم. لذا اطاعت امر می نمایم.
      در پناه پروردگار متعال باشید
      rose rose rose

  • محمد رضا درویش زاده   15 آذر 1399 14:03

    هزاران درود بسیار زیبا رفیق ادیب و هنرمندم applause applause rose rose

    • کاویان هایل مقدم   16 آذر 1399 14:13

      دیده بر دیدار یار روشن بشد
      سپاس بی اندازه از بنده نوازی تان استاد
      rose rose rose

  • علی معصومی   15 آذر 1399 17:49

    rose rose rose
    عرض سلام و ادب
    حضرت دوست

    • کاویان هایل مقدم   16 آذر 1399 14:14

      بر این مژده گر جان فشانم رواست
      درود همیشگی بر شما جناب معصومی جلیل القدر
      rose rose rose

  • مرضیه نورالوندی   15 آذر 1399 20:46

    بسیار عالی، درود بیکران برشما، پایدار باشید

    • کاویان هایل مقدم   16 آذر 1399 14:16

      مشحون نفحات گرم و روح افزای دوست
      مهربانوی گرامی، مقدمتان عزیز
      rose rose rose

  • علی رفیعی   18 آذر 1399 11:11

    سلام و ارادت استاد بزرگوار
    دستمریزاد...عالی بود
    در پناه خدا
    rose rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا