امروز اگر خسته از این قصه ی تکراریم
از این همه حیله و نیرنگ بسی
سخت گرفتار خودآزاریم
پوسیده دلم در قفس خاطره گر بی دلیل
هر نفس از زندگی ار
شیفته ی عشق و وفاداریم
هستم اگر واله و عاقل نشوم زین غمم
خسته ز بیماری و محتاج پرستاریم....
در سفر روح ترک خورده ام
از گذرِ جمله ی اموات نفس دار جمع
تیره دل و رفته ز خویش و گُم و پوشالیم
حبس در این تُنگ تهی ز آبم و پرپر زنم
چون که خرد نیست، به هر در زنم
بسته همه در به من بینوا
در عطش آب، به خون، تن زنم
روزی همه بچه ی "آدم" بَُدیم
از یک پدر و مادر و با هم بُدیم
چون حسد و کبر و نفاق ره نمود
لحظه ی مرگ دلمان،
ما همه یک جا ولی جمله زِ هم کم بُدیم
دل که سیه شد، شدیم عاقبت
فرد و زِ هم رانده و بی منزلت
هر که گرفت راه بیابان خویش
خانه شد از فرط تشتت
چو کُنامی پریش
باری چنین شد که ز هم دور شدیم
عمر، زیان داده، سوی گور شدیم
نیست جز از همدلی، مرهم به زخم
آن دم اگر بوف بخواند به اخم
کار تو و من نشود باز اگر
خود نکنیم از خودمان دفع شر
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 18
امیر عاجلو 22 دی 1399 19:16
درود بزرگوار ا
کاویان هایل مقدم 23 دی 1399 09:07
پاینده باشید عزیز
مسعود مدهوش 22 دی 1399 21:06
درود بر استاد هایل مقدم ارجمند
قدری روش کار بفرمایید،ترانه ای زیبا میگردد گرچه الانم بسیار زیبا و با معناست،به به ها،افرینها،دستمریزاد عزیز
کاویان هایل مقدم 23 دی 1399 09:12
عرض ادب
خیلی ممنونم از نظر ارزشمندتان، بنده سررشته کافی در ترانه سرایی ندارم هرچند در سایر قالبها هم ادعایی ندارم و این صحنه را عرصه کشف و شهود دیده ام بنابراین اگر بتوانم کمی از وقت ارزشمندتان را داشته باشم تا در خصوص تبدیل این اثر به متن مناسب ترانه از دانش حضرتعالی بهره مند شوم، بسیار سپاسگزار خواهم بود.
در هر حال از اینکه در زمره آن دسته از افرادی هستید که به دیگران انگیزه تلاش می بخشند، بدانید که عنایت خاص پروردگار را همراه دارید.
کرم عرب عامری 23 دی 1399 01:43
کاویان هایل مقدم 23 دی 1399 09:12
درود عزیز
ولی اله بایبوردی 23 دی 1399 10:19
سلام و درود
درد دلی با حال ترانه ....
خداوند زمینیان را از اهریمنان حفاظت بفرمایند .....
آمین یا رب العالمین .
دست مریزاد جناب استاد
کاویان هایل مقدم 23 دی 1399 10:27
مرحمت عالی مزید استاد
البته نیتم از ابتدا ترانه نبود اما استاد مدهوش بنده را نسبت به این جنبه اثر آگاه فرمودند که از ایشان سپاسگزارم.
دعای زیبایتان مستجاب
منصور آفرید 23 دی 1399 13:18
درود بر استاد و ادیب فرهیخته
واقعا زیباو دلنشین
کاویان هایل مقدم 24 دی 1399 13:27
بنده نوازید استاد معزز
آرمان پرناک 23 دی 1399 13:18
روزی همه بچه ی "آدم" بَُدیم
از یک پدر و مادر و با هم بُدیم
چون حسد و کبر و نفاق ره نمود
لحظه ی مرگ دلمان،
ما همه یک جا ولی جمله زِ هم کم بُدیم
درود بر استاد مهربان و عزیز و درود دگر بر اندیشه سبزتان
زیبا نگاشتید. بخصوص این بخش که انتخاب کردم. اگر همه این طرز فکر را داشتند و به یکدیگر
مثل اعضای یک خانواده نگاه می کردند چقدر دنیا زیباتر و قابل زندگی می شد. حداقل خیالش شیرین بود
ممنون بابت اثر زیبایتان
کاویان هایل مقدم 24 دی 1399 13:36
سپاس فراوان از نگاه سراسر مهر شما دوست خوبم
بله گاهی درد دل های درونی را با زمزمه های بیرونی واگویه می کنم.
مشکل انسان عصر ما مشکل گم شدن از اصل خود است و بس....
علی آقا اخوان ملایری 24 دی 1399 00:11
درودها بر شما بزرگوار، زیبا و دلنشین سروده اید
قلمتان نویسا، شاعرانگی هایتان مستدام باد
کاویان هایل مقدم 24 دی 1399 13:37
دلشاد و سرزنده و بالنده باشید ای عزیز
حسن مصطفایی دهنوی 24 دی 1399 08:40
سلام و درود استاد
عالی است
سربلند و پاینده باشید
کاویان هایل مقدم 24 دی 1399 13:38
ملالتان مباد استاد
برقرار بمانید
محمد رضا درویش زاده 24 دی 1399 12:46
هزاران درود بر استاد و رفیق هنرمند و ادیبم تندرست باشید
کاویان هایل مقدم 24 دی 1399 13:40
شادزی دوست هنرمندم
برخاسته از خاک خوب جنوب
و نخلهای استوار
در افق ساحل آرام و گرم خلیج تا ابد پارس