سخن از کشتن شوق علف نیست
گله از افتادن دریا ز کف نیست
نَقل خشکیدن آوند درخت نیست
صحبت از خاموشی آن ساز و دَف نیست
نیست اینجا حرفی از غوغای کولاک
یا ز پرواز قناری ها به افلاک
چرخش چشمان نمناک اقاقی
غرش ابر سیه بر کوچه باغی
کوچ دسته جمعی مرغان مأیوس
با وداعی تلخ و گُم در نور فانوس
باد گرم این بیابانِ پر از ریگ
هیزم مادربزرگ با آتش دیگ
نیست اینجا نغمه ی لالایی رود
بسته بار خود وفا با شعله و دود
رنگ زیبای محبت گشته بی رنگ
آن فدایت ها شوم من، گشته کمرنگ
آن صفا و صدق و قربانت شوم ها
جای خود داده به خودبینیِ تنها
گندمِ زرّینِ گندمزار ِدهقان
کرم ساقه خوار خورده، نرم و پنهان
شوره زار، گسترده چنگال تبه را
بر زمین کشتزاران، بسته ره را
دانه ها در زیر خاک پوسیده، ای مرد
سر برآوردن ز خاک گشته پر از درد
آفتاب هم، دیگر اینجا نیست رخشان
رفته از یاد، چای در قوری و فنجان
طعم و بوی کودکی در ما تلف شد
قسمت این نسل خسته، موج و کف شد
برده ما را خواب سنگین زمستان
چشم امیدی نداریم ما به بستان
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 30
امیر عاجلو 20 بهمن 1399 22:32
.مانا باشید و شاعر
کاویان هایل مقدم 21 بهمن 1399 12:35
در پناه حضرت حق باشید دوست منصف
رضا کاظمی اردبیلی 20 بهمن 1399 22:38
سلام درود خیلی زیبا بود واقعا لذت بردم
کاویان هایل مقدم 21 بهمن 1399 12:36
درود بر شما عزیز دل
ممنون از ابراز محبتتان
مجید ساری 20 بهمن 1399 23:19
درود بر جناب مقدم هایل عزیز
شما دیگر چرا استاد ؟
مگر خدای نکرده داخل کوچه و پس کوچه های ایران قدم برمیدارید
که چنین حس و حال مارا به تماشا میگذارید؟
انشالله حداقل حال شما بهترازماباشد
اگر تحسین و آفرینهای داخل ایران شمارا
خوبه خوب میکند
پس هزاران آفرین
آفرین
و آفرین
.
.
.
و تا شب نقطه ها ادامه دارد
وقتی تو نستی گله ها تازه میشود
لحن سکوت و حوصله ها تازه میشود
چیزی شبیه غده ناخوانده میشوی
وقتی خطوط فاصله ها تازه میشود
امشب که پاسبان دل و شاه دفترم
بازم سپاه مزبله ها تازه میشود
وقتی تو نیستی فقط این حرف آخر است
وقتی تو نیستی گله ها تازه میشود
بخشی از یک غزل که امید آنکه حال خوش شمارا تازه کند
کاویان هایل مقدم 21 بهمن 1399 12:54
صدها و هزاران سلام
و اما دوست خوبم:
اندوه و شادی دو حس متضاد ولی لازم برای انسان هستند خصوصا وقتی منبع الهام سراینده باشند. در حالت معمولی بنده به جهان با دید مثبت می نگرم و این گونه آثار در اوقات خاصی پدیدار می شوند.
خوشبختی به نگاه انسان ارتباط تام دارد نه آنچه بدان می نگرد، لذا جغرافیای زیستی به عقیده بنده چندان عامل سعادت نیست که طرز مواجهه ما با مسائل و مشکلات اطرافمان هست. در ضمن تصویر آرشیوی است، بنده در همین ده بزرگ تهران خودمان زندگی را سپری می کنم و از این بابت هم بسیار احساس راحتی دارم. البته به واسطه چند دهه مسئولیتهای کاری مختلف، توفیق سفر به ممالک بسیاری حاصل شد که بعضی از این مسافرتها دستمایه برخی از نوشته هایم شده که نمونه هایی را با دوستان در همین سایت به اشتراک گذاشته ام(در قالب سفرنامه کوتاه و تجربیات حقیر) و یا حتی به صورت کتاب منتشر گردید.
از سروده زیبایتان به دو علت ابراز تشکر می کنم:
1- زیبایی خود اثر و اینکه از عمق احساس شما بر آمده
2- اینکه نسبت به بنده لطف داشتید و چنین هدیه قشنگی را عنایت کردید که مایه افتخار است.
دوست جوان و زلالم، ما در مسیر اخلاق و تربیت سالهاست متاسفانه دچار هرج و مرج فرهنگی شدیم و ورود به این بحث هم مجال خود را می طلبد اما این نکته را از برادر خود که دورانی را سپری کرده به رسم هدیه بپذیر:
در این معرکه ی فقدان اخلاق و بحران بی بندو باری در کلام، آن که جانب اعتدال و انصاف را حفظ کند در قضاوت عامه، راه ثواب پیموده وگرنه سب و دشنام و حرمت شکنی که کار هر بی جنم و بی سر و پایی است.
ای خوش آنکه آلت دست نفس خود قرار نگیرد و بر آن افسار زند و فرصت آدم ماندن و آدم زیستن را از خود دریغ ننماید.
روز و روزگار بر همه مردم جهان خوش و خرم باد
علی آقا اخوان ملایری 20 بهمن 1399 23:25
هزاران درود بر شما استاد
عالیست
دستمریزاد
قلمتان نویسا، ایام به کام
کاویان هایل مقدم 21 بهمن 1399 12:36
مهرتان هماره مستدام باد حضرت دوست
محمد مولوی 21 بهمن 1399 01:24
کاویان هایل مقدم 21 بهمن 1399 12:37
سپاسگزارم جناب مولوی بزرگوار
محمد مولوی 21 بهمن 1399 01:24
کاویان هایل مقدم 21 بهمن 1399 12:37
ولی اله بایبوردی 21 بهمن 1399 09:43
سلام و درود
خاطراتی به زبان قلم...
دست مریزاد
کاویان هایل مقدم 21 بهمن 1399 12:38
استاد هم دوران و هم خاطرات
بسیار جای خوشوقتی است داشتن دوستانی که فارغ از هیاهوی زمانه بتوان دمی با آنها مرور گذشته کرد.
جواد مرادی 21 بهمن 1399 10:14
درود بر شما
بسیار دلنشین بود
کاویان هایل مقدم 21 بهمن 1399 12:39
سپاسگزارم جناب مرادی
پاینده باشید عزیز
کیوان هایلی 21 بهمن 1399 11:23
درودها بر شما استاد بزرگوار
بسیار بسیار زیبا سروده ای...
کاویان هایل مقدم 21 بهمن 1399 12:40
ممنونم از حضور قدوم مبارکتان جناب هایلی
و تشکر از حمایتهایتان
محمد رضا درویش زاده 21 بهمن 1399 11:55
هزاران درود استاد بزرگوار بسیار زیبا و استادانه تندرست باشید رفیق هنرمندم
کاویان هایل مقدم 21 بهمن 1399 12:41
عُلقه و حب خاصی به شما دوست صمیمی حس می کنم که روز به روز با بنده نوازی شما بیشتر می شود. امیدوارم شرایط اجازه دیدار را مهیا کند در اینده نزدیک.
ممنون از عنایتتان
محمد علی رضا پور 21 بهمن 1399 15:35
سلام و درود و ارادت
کاویان هایل مقدم 21 بهمن 1399 19:00
بزرگوارید جناب رضاپور
حسن مصطفایی دهنوی 22 بهمن 1399 08:49
درودها بر شما استاد
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
قلمتان نویسا، موفق باشید
کاویان هایل مقدم 23 بهمن 1399 14:14
سپاس مند مهر افزونتان استاد دهنوی
امیرحسین علامیان 23 بهمن 1399 17:13
درود بر شما
قلم زیبایی دارید
سبز و مانا باشید
کاویان هایل مقدم 25 بهمن 1399 01:10
درود بر شما که سرشار از لطفید برادر
مرضیه نورالوندی 24 بهمن 1399 00:42
درود بیکران بزرگوارقلمتان مانا ، پایدار باشید
کاویان هایل مقدم 25 بهمن 1399 01:11
اسباب بسی خرسندی است دیدن مرقومه سراسر مهر شما بر این صفحه ناچیز بانو
منصور آفرید 24 بهمن 1399 15:38
درود بر دوست بی بدیل و فرهیخته ام جناب هایل مقدم عزیز
سرتان سبز وملال از وجودتان بدور باد
کاویان هایل مقدم 25 بهمن 1399 01:13
ممنونم بزرگوار
خداوند ملالت روح و دنائت این جهان بی مدارا را از همه ما دور کند.
لطفتان پایدار