بی شیله پیله چون رود در خویش رهسپارم
در سیرِ تا خود از خود، ره توشه ای ندارم
آری، برای رفتن باید گذشت از خود
از خود گذشته ام پس، از خود نه شرمسارم
آسوده خاطرم چون، بازارِ عشق گرم است
رد می شود نگاهت وقتی که از غبارم
در من مجوی جز خود کاین من نه جز تو چیزی ست
من با تو پر سرورم، من بی تو سوگوارم
با توست کیفِ من کوک، از بس پُر ابتهاجم
بی تو بدون تردید، آه است کار و بارم
در دل،_اگر نباشی_ کوهی ست کوه از اندوه
غم در دلم تلمبار، غم هست، غمگسارم
با من چه کردی ای عشق، کاشفته دل ترینم
پیوسته در تکاپو، در جستجوی یارم
جان آنچنان که پیداست، با تو فقط شکوفاست
انگار با تو دنیا، گُل می کند نثارم
پژمرده تر ترینم وقتی که بی تو، باید
باور کنی که با تو، سرشار از ازدهارم
در سر نباشدم جز سودای وصل دلبر
تا در من است جان، بر این عزم استوارم
نظر 18
-
-
ابراهیم حاج محمدی 03 امرداد 1399 19:56
درود و سلام و سپاس فراوان حضرت دوست و
زنده باشید و شاداب و کامیاب و پیروز آمین
-
-
-
ابراهیم حاج محمدی 03 امرداد 1399 19:58
درود و سلام و سپاس فراوان سرکارِ عالی را و
زنده باشید و شاداب و کامیاب و پیروز آمین
-
-
-
ابراهیم حاج محمدی 03 امرداد 1399 19:56
درود و سلام و سپاس فراوان حضرت دوست و
زنده باشید و شاداب و کامیاب و پیروز آمین
-
-
-
ابراهیم حاج محمدی 03 امرداد 1399 19:57
درود و سلام و سپاس فراوان حضرت دوست و
زنده باشید و شاداب و کامیاب و پیروز آمین
-
-
حسین یوسفی رزین 03 امرداد 1399 18:21
درود بر شما
پرده ی وصال را زیبا کنار زده و
اشتیاق عاشق و معشوق را زیبا قلم زدید
درود -
ابراهیم حاج محمدی 03 امرداد 1399 19:57
درود و سلام و سپاس فراوان حضرت دوست و
زنده باشید و شاداب و کامیاب و پیروز آمین
-
-
-
ابراهیم حاج محمدی 03 امرداد 1399 19:58
درود و سلام و سپاس فراوان حضرت دوست و
زنده باشید و شاداب و کامیاب و پیروز آمین
-
-
-
ابراهیم حاج محمدی 04 امرداد 1399 14:24
درود و سلام و سپاس فراوان حضرت دوست و
زنده باشید و شاداب و کامیاب و پیروز آمین
-
-
جمشید اسماعیلی 04 امرداد 1399 11:48
درود فراوان استاد حاج محمدی
غزل شیرین دیگری از شما خواندیم
احسنت دستمریزاد
از شما می آموزیم
-
ابراهیم حاج محمدی 04 امرداد 1399 14:24
درود و سلام و سپاس فراوان حضرت دوست و
زنده باشید و شاداب و کامیاب و پیروز آمین
-
علی معصومی 04 امرداد 1399 18:35
درود و عرض ادب
ارجمند
حضرت دوست
◇◇◇◇
سپس که سرودی این اثر زیبا را
و آفتاب وحود پر مهر
☆☆☆☆☆
در من مجوی جز خود من "زیرا که بی تو هیچم"-
ابراهیم حاج محمدی 04 امرداد 1399 20:14
درود و سلام و سپاس فراوان حضرت دوست و
زنده باشید و شاداب و کامیاب و پیروز آمین
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
ایرج قبادی
-
Moslem Ahangari
نقد 4
شهرام بذلی 03 امرداد 1399 17:43
سلام و درود ..
سپاس از این سروده و ساخته ی زیبا
در واقع حس مشترک بین عاشق و معشوق را میتوان دقیقا آنچه ک ملاحظه
و مشاهده نمودیم قلمداد کرد .عشقی که بی هیچ شیله و پیله ای باشد .
بهترین ها در انتظارش خواهد بود .و این رسیدن به تعالی خود باوری و بزرگ جلوه
دادن روح و کمال آدمیست ..مانا باشید
ابراهیم حاج محمدی 03 امرداد 1399 19:55
رضا زمانیان قوژدی 04 امرداد 1399 08:18
درودها بر حضرت استاد
از آنجا که اغلب غزلهایی که از این شاعر توانا خوانده ام در اوزان دوری سروده شده،
بد نیست ابتدا مروری داشته باشیم بر تعریف اوزان دوری؛
وزن دوری یا متناوب ، وزنی است که هر مصراع آن از دو قسمت تشکیل می شود
و قسمت دوم، تکرار قسمت اول است. به عبارت دیگر، در وزن دوری، هر نیم مصرع
در حکم یک مصراع است، مانند وزن شعرزیرکه مفتعلن فاعلن/مفتعلن فاعلن است:
بار غمت -UU-/می کشم -U-/ وز همه عا -UU-/ لم خوشم-U-
که هر مفتعلن فاعلن گر چه نیم مصراع است اما حکم یک مصراع را دارد.
مشخصات اوزان دوری:
1) بعد از پاره اول هر مصراع وقفه یا مکثی بالقوه یا بالفعل وجود دارد، چنان که در
شعر فوق بعد از "بار غمت میکشم" و "گر نکند التفات" مکثی می توان کرد.
2) وزن دوری از ارکان متناوب درست می شود نه از تکرار یک رکن ، مانند وزن
شعر فوق که از تناوب مفتعلن و فاعلن تشکیل شده است.
3) هجای پایانی نیم مصراع اول مثل هجاهای پایانی مصراع ها همیشه بلند است اما به
جای آن می تواند هجای کشیده یا کوتاه بیاید.
4) هجاهای هر مصراع اعم از کوتاه یا بلند زوج است و معمولا هر نیم مصراع هفت یا
پنج هجا دارد.
تعداد اوزان دوری زیاد است اما سه تا از آنها پر کابرد تراز بقیه هستند:
1) مفتعلن فاعلن//مفتعلن فاعلن:
صبح بر آمد ز کوه چون مه نخشب ز چاه // ماه بر آمد به صبح چون دم ماهی ز آب
2) مفعول فاعلاتن //مفعول فاعلاتن ( مستفعلن فعولن// مستفعلن فعولن):
دل می رود ز دستم، صاحب دلان خدا را // دردا که راز پنهان، خواهد شد آشکارا
3) مستفعل مفعولن// مستفعل مفعولن:
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند // دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
غزل زیبای شیله پیله در بحر ( مضارع مثمن اخرب ) و در وزنهای :
مفعول فاعلاتن// مفعول فاعلاتن
و
مستفعلن فعولن// مستفعلن فعولن
سروده شده است.بسیاری از غزل های معروف نام آوران ادب فارسی در ایت وزت است.
آن میوهٔ بهشتی کآمد به دستت ای جان // در دل چرا نکشتی از دست چون بهشتی(حافظ)
از بس که ریخت جرعه بر خاک ما ز بالا // هر ذره خاک ما را آورد در علالا (مولوی)
ماییم و بخت خندان، تا تو امیر مایی // ای شیوهات شیرین، تو جان شیوه هایی (مولوی)
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا // گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را (سعدی)
جانا شعاع رویت در جسم و جان نگنجد // وآوازهٔ جمالت اندر جهان نگنجد ( عطار)
در این
غزل، جز در دو یا سه مورد، از اختیارات شاعری استفاده نشده که این امر نشانۀ
آشکار تسلط شاعر بر عروض و قافیه است بحدی که بی نیاز از تعریف است.
اهتمام شاعر بر سبک آرکائیک و احیای واژگان فاخر و بعضا کم کاربرد، در این
غزل نیز بخوبی نمایان است.بعنوان نمونه "ازدهار" بمعنی درخشش و روشنی،
در بیت ماقبل آخر است.
این غزل فاخر با درونمایه ای عرفانی اخلاقی،و بدون لغزش وزنی، از آثار فاخر
و ماندگار ادبی است.
برای ایشان آرزوی سلامتی و توفیقات روز افزون داریم.
ابراهیم حاج محمدی 04 امرداد 1399 14:23
سلام و درود فراوان حضرت دوست جناب استاد زمانیان قوژدی عزیز را
از اینکه بر روی این سروده وقت گذاشتید و موشکافانه بررسی فرمودید سپاسگزارم . زنده باشید و شاداب