غوغای اشک

نظر 31

• 

  بهناز علیزاده   16 امرداد 1394 19:52

  درودهاا بر شما جناب حسینیان ارجمند بسیار غزل زیبایی بود
  • 

    کمال حسینیان   16 امرداد 1394 23:05

    درود تان باد بانو علیزاده ی گرامی
    و مهر حضور تان را سپاس
    
• 

  هما تیمورنژاد   16 امرداد 1394 22:55

  درود بر شما استاد بزرگوار
  
  غزل دلنشینی قلم زده اید
  
  دم مریزاد
  • 

    کمال حسینیان   16 امرداد 1394 23:14

    سلام و درود بانو تیمور نژاد گرامی
    میزبانی از شما در این صفحه، مایه ی مباهاتم هست
    حضور مهربارتان را سپاس
    
• 

  عرفان ویسی (هستیار)   16 امرداد 1394 23:40

  سلام استاد.
  شاعر که شما باشی شعر زیباست به خودی خود
  • 

    کمال حسینیان   17 امرداد 1394 19:33

    سلام داداش عرفان عزیز
    ممنونم که هماره همراهی ام می کنید
    و از بذل مهرتان هم سپاسگزارم
    
    
• 

  طارق خراسانی   17 امرداد 1394 08:37

  ز لب هایت گُهر ریزد، ز چشمانت دوصد ناوک
  دلم آماجِ آن چشم و، خودم در حسرتِ لب ها
  
  اگر روزی رِسم بر تو، به رقص آرم«حزینت»را
  به شورو شوقِ بی وصفی،شبِ عشقی کنم برپا
  
  
  
  
  
  
  با سلام و درود بر حضرت کمال شاعر خوب سرزمینم
  مرد عشق و صفا
  تصدقت
  
  
  خواندم و لذت بردم
  
  
  
  در پناه خدا
  
  
  
  • 

    کمال حسینیان   17 امرداد 1394 19:38

    سلام و درود بر استاد عزیزم
    در صفحۀ شما از کلام و هنر تان می آموزم و در اینجا از مرام و بزرگواری هایتان
    این جوانان عزیز که به شما لقب بابا طارق رو دادند می دانم چه لذتی می برند، وقتی با این همه خلوص و بزرگواری در پای شعر اکثر دوستان حاضر می شوید و به یک یک دوستان سر می زنید، شور دلِ دریایی تان پیداست، وقتی که بی دریغ محبت می کنید، آینه ای تمام نما از مهر و مهرورزی می شوید، و الحق که این بابا طارق ستودنی و بی نظیر است
    دوست تان دارم به حق استادی تان قسم
    تمامِ خوبی هایتان را سپاس
    
    
• 

  زیبا آصفی (آمین)   17 امرداد 1394 10:54

  سلام و درود جناب حسینیان ارجمند
  نگاهم به ابیات زیبا و دل انگیز روشن شد
  لذت وافر بردم از شیوایی و سحر قلمتان
  کلک قلمتان مانا و استوار
  شرمنده که زیاد پای اشعارتون حضور ندارم مدتیه که خیلی گرفتارم
  و کمتر میتونم کنار دوستان ادیب باشم
  • 

    کمال حسینیان   17 امرداد 1394 19:41

    سلام و درود بانو آصفی گرامی
    بودن تان در این صفحه افتخاری ست بر من، این روزها می دانم که گرفتاری ها همه گیر و عمومی ست و نهایت سپاس و امتنان را دارم که باز با این همه مشغله ، سری زدید و کلبۀ حزنم را منور کردید.
    آرزوی موفقیت در تمام مراحل زندگی تان را دارم
    مانا باشید
    
    
• 

  سلبی ناز رستمی   17 امرداد 1394 11:07

  
  درود
  اگر روزی رِسم بر تو، به رقص آرم«حزینت»را
  
  به شورو شوقِ بی وصفی،شبِ عشقی کنم برپا
  
  بسیارزیبابه یاد اشعار وحشی گون وحشی بافقی افتادم . قلمت پر توان و غزلت لبریز عشقباد.
  • 

    کمال حسینیان   17 امرداد 1394 19:47

    درودتان باد بانو رستمی گرامی
    منت دار حضورتان هستم، بله الگوی من در کلاسیک بیشتر شاعران سبک هندی هست و قرابت و سادگی کلام شان را دوست دارم و بدون اینکه از ترکیبات و واژه های پیچیده استفاده کنند ، به راحتی با مخاطب شعری شان ارتباط کلامی بر قرار می کنند
    قسمتی از یک غزل مثنوی را از همین سبک تقدیم تان می کنم :
    
    
    از عشق تو حاصل بجز از دربدری شد؟
    
    رفتی که رها تر شوی آیا اثری شد؟
    
    
    
    ای آهوی وحشت زدۀ وحشیِ نازم
    
    عمرم همه در فکرِ شکارت سپری شد
    
    
    
    راهی که تو رفتی شده رودِ نمِ چشمم
    
    این رفتنت اکنون سببِ شور و شری شد
    
    
    
    از بسکه به دنبالِ تو من زار بگریم
    
    دریای سیا هم به نظر مختصری شد
    
    
    
    شاداب ترین جفتِ زمین بودی و بودم
    
    اقبالِ خوشِ عشقِ مرا بدنظری شد
    
    
    
    تو پاک و صمیمی و زلال همچو شرابی
    
    خوش بوی ترین باغِ جهان،لذتِ خوابی
    
    
    
    خواب، لعنت به همین خواب زدستم رفتی
    
    هر چه من پای دلِ خود به تو بستم رفتی
    
    
    
    بی وفا ناله زدم، داد کشــیدم رفتــی
    
    یک کلامی ز تو هرگز نشنیدم رفتی
    
    
    
    منِ ویرانه نشـــین این همـــه آوار چرا
    
    دمِ آخر ندهی فرصتِ دیدار ، چرا ؟
    
    
    
    من کی ازوصفِ جمالِ تودمی سیر شدم
    
    تو چه کردی که به یکباره چنین پیر شدم
    
    
    
    «ای که از کوچۀ معشوقۀ ما می گذری»
    
    جانِ من باز بیـــاور تو برایم خبــــری
    
    
    کمال حسینیان
    
    
    
• 

  روح الله اصغرپور   17 امرداد 1394 13:38

  درود استاد عزیز بسیار زیبا بود
  • 

    کمال حسینیان   17 امرداد 1394 19:49

    درود و سلام بر داداش روح الله عزیزم
    منت دار بذل مهرتان هستم
    پاینده باشید
    
    
• 

  نگار حسن زاده   17 امرداد 1394 22:56

  سلام و عرض ادب و احترام استاد حسینیان گرانمهر
  
  مفتخرم که امشب دو شعر بسیار ناب و زیبا از قلم هنرمندتون خوندم....یکی تو صفحۀ بابا ویکی هم همین حالا ... که از شانس خوبم در وزن مورد علاقۀ بنده هنرنمایی کردید
  
  بسیار عالی بود
  لذت بردم
  آموختم از هنرنمایی قلمتون
  
  شاد وسلامت باشید
  
  • 

    کمال حسینیان   17 امرداد 1394 23:29

    درود بر استاد واژه های ناب و شعر و ادب
    نگار بانو ممنون که مشق هایم را قلم توشیح کشیدید
    کاش می توانستم ذره ای از توان مندی های شما و استاد طارق را در سرودن داشته باشم، راستی بانو دوشنبه در انجمن، یک رونمایی کتاب داریم و مهمان های ویژه از اکثر نقاط ایران، رونمایی کتاب زنده یاد نیلوفر کرمی
    که خانم لشکری (راحیل) اولین استاد من در سرایش، آقای ترمک و آقای الماسی و جمعی دیگر که اگر امکان حضور داشته باشید بسیار مفتخر و خوشحال خواهم شد
    از بابت نظر مهربارتان هم منتدارم و هم سپاسگزار
    پاینده باشید
    
    
    • 

      نگار حسن زاده   19 امرداد 1394 14:41

      سلام و عرض ادب و احترام استاد حسینیان عزیز
      
      خیلی خیلی ممنونم از بزرگمنشی و کوچکنوازی تون
      
      استاد شرمنده می فرمایید و شاگردنوازیتون بزرگتر از لیاقت بنده ست
      
      ضمنا از دعوتتون بی نهایت سپاسگزارم و عذرخواهی می کنم که امکان حضور در رونمایی کتاب بانو نیلوفر عزیز(که روحشون قرین رحمت الهی باشه ان شاالله) رو ندارم
      امیدوارم پای جسارتم نذارید که خدا می دونه اینطور نیست و فقط عدم توانایی حضور باعث شرمندگیم شده
      ان شاالله که در برنامه های آتی خدمت می رسم برای آموختن و نشستن بر سر درس اساتید گرانقدری چون شما
      
      بسیار سپاس از مهرتون
      
• 

  احمد البرز   17 امرداد 1394 23:29

  سلام
  عزیز دلم برگ سبز سبز باغ های خوب شعر و دوستی
  جناب حسینیان از دل ما بود
  غزل شد حتما
  عصایت راهِ نیلم بست، چنان مردابِ بی روحم
  
  به اعجازت رهی بگشا، که اشکم می کند غوغا
  
  • 

    کمال حسینیان   17 امرداد 1394 23:33

    سلام و درود بر داداش و استاد عزیزم جناب البرز
    در محضر و مکتب تان، نوشتن سخت ترین کارست برایم
    ممنون که با بذل مهر و نظرتان همراهی ام می کنید
    امید که قدردان این دوستی و بزرگواری هایتان باشم
    دل تان کریم تر و بخشنده تر از هر دریایی ست
    پاینده باشید
    
    
• 

  علی اکبر سلطانی   17 امرداد 1394 23:36

  سلااااااااام عزیز دلم استاد نازنینم ..
  
  عصایت راهِ نیلم بست، چنان مردابِ بی روحم
  به اعجازت رهی بگشا، که اشکم می کند غوغا
  
  درودهاا نثارتان ..
  بسیار لذت برم ..
  مواظب سلامتیتان باشین ..
  
  • 

    کمال حسینیان   17 امرداد 1394 23:44

    درودتان باد جناب سلطانی
    خالق تصاویر ناب سرایش
    ممنونم داداش که همراهی کردید و مندار حضور مهربارتان هستم
    
    پاینده باشید
    
    
• 

  محمد جهانگیری   18 امرداد 1394 14:37

  قابل تقدیر و ستایش
  دستمریزاد جناب حسینیان
• 

  مرضیه فریدونی   18 امرداد 1394 16:10

  سلام و درود بر شما
  شعر زیبایی بود
• 

  دادا بیلوردی   18 امرداد 1394 18:56

  درود بر جناب حسینیان
  از احساستان بهره مند شدم
  قلمتان همیشه جوشانم
• 

  حسین دلجویی   18 امرداد 1394 20:30

  سلام بر استاد حسینیان گل و نازنینم
  یار قلم طلایی غزل آفرین...
  
  تمامِ هستیِ خود را ،چه خوش خرجِ دلم کردم
  خــراباتِ قمـــارِ تو، زمینــم زد در این سـودا
  
  اگر روزی رِسم بر تو، به رقص آرم«حزینت»را
  به شورو شوقِ بی وصفی،شبِ عشقی کنم برپا
  
  اگر میشد پنج بار رای میدادم به غزلت
  ایوووووول....بزرگوار...
  
  راستی بی نهایت ممنونم از تقدیمی زیبا و ناب سرایی محشرتون...بزرگوار..
  
  
  
  
  آنی که ز کف رفت همـانا دل ما بود
  اینی که بجا ماند همین حاصل ما بود
  /
  هر چند که طوفان زده گانیم و نگاهت
  فانوس ترین بارقـه ساحـل ما بود
  /
  غیر از تو کسی هیچ ردیف دل ما نیست
  تا ماه جمالت غــزل کامـل ما بود
  /
  در سایـه ی چشمان تو یک قافله ی آه
  از هرم غزل هـای شبم شامـل ما بود
  /
  مرداب سکوتیـم که از جذبه ی ماهت
  نقشی ز رخت شـامل آب و گل ما بود
  /
  بودیم و خیالات خوش داشــتن تو
  ارزنده ترین دایـره ی باطـل ما بود
  /
  از حاصل جمع تو همین بس که درآخر
  این دل که فنـا شد دل ناقابل ما بود
  /
  مجنون که به دیوانه گری شهره شهر است
  در دشت جنون همسـفر عاقل ما بود *
  
  حسین دلجووو
  بیت تضمین از فرخی یزدی
  
  
  
• 

  محمد جوکار   20 امرداد 1394 01:19

  همیشه درود بر استاد مهرم جناب حسینیان عزیز
  چکامه ای زیبا و دلنشین و الهام بخش از احساس و اندیشه ی نابت خواندم و لذت بردم
  قلمت نویسا و مهرت مانا
  
• 

  مرضیه فریدونی   22 امرداد 1394 12:39

  درووووود
  عالی بود
  بیایی گر به خوابِ من، ببینــم روی ماهت را
  
  همه روزم چو رستاخیز،بوَد هرشب، شبِ یلدا
  
• 

  سلیمان حسنی   28 امرداد 1394 04:31

  سلام سرورارجمند:خیلی لذت بردم ازشماممنونم.شادکام باشید