خسته ام خسته بگو تو نفس آب کجاست
سجده گاه من غمدیده به محراب کجاست
همه شب تا به سحرحس شکفتن دارم
آنکه آید چو زند حلقه براین باب کجاست
دردلم خون و جراحت همه از زخمه شده
آسمان ، ابر، ستاره ، همه مهتاب کجاست
دل شوریده و دیوانه و محنت کش من
بارش اشک من و اینهمه سیلاب کجاست
قصه های من افسرده تو میدانی و بس
دلم آخرشده بیغوله که بیتاب کجاست
همه روزو همه شب شکوه کنم تا به سحر
یک بغل عطر شقایق غزل ناب کجاست
دلت (عرفان) زازل بوده همه دم سردار
تابش و روشنی لحظه آفتاب کجاست
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 10
محمد جوکار 14 تیر 1395 23:36
درودها مهربانو عرفانی عزیز
خرسندم که اولینم در خوانش غزلی زیبا از احساس سرشارت
مانا مانی به مهر تا مهر
معصومه عرفانی 15 تیر 1395 00:29
سلام جناب جوکار ممنونم از شما زنده باشید
حمیدرضا عبدلی 15 تیر 1395 09:10
با سلام بانو بسیار زیبا موفق باشید
معصومه عرفانی 15 تیر 1395 11:57
سلام ممنونم از شما زنده باشید
معصومه عرفانی 15 تیر 1395 19:21
سلام استاد بزرگوار منمنونم از شما
علیرضا خسروی 16 تیر 1395 09:56
درودها بانوی ارجمند
معصومه عرفانی 16 تیر 1395 11:30
سلام ممنونم از شما بزرگوارید
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان) 16 تیر 1395 11:06
سلام و درود
زیبا و دلنشین
موفق و پیروز باشید
معصومه عرفانی 16 تیر 1395 11:31
سلام بزرگوار ممنونم از شما زنده باشید و سلامت
سیدمحمدجواد هاشمی 22 تیر 1395 17:45
با سلام بانو بسیار زیبا ودلنشین موفق وپیروزباشید