نوشته های ادبی احمد آذرکمان

ـــــ مثل وقتی که تیتراژ پایانی فیلم مورد علاقه ات را هم می بینی و دستگاه را خاموش می کنی ازش جدا شدم . گاهی مثل هرزه ها نگاهش کردم ، گاهی مثل بچه ها . بدجوری وا دادم . تکه های زیاد و پراکنده ای از م...

در وصالت چرا بیاموزم در فراقت چرا بیاموزم یا تو با درد من بیامیزی یا من از تو دوا بیاموزم می گریزی ز من که نادانم یا بیامیز یا بیاموزم ... ــــ پی نوشت : ١. در بیت اول ، انگار راوی عامدانه راغب است ...

ـــــــــ ١. برفت یار و رَهی ماند در بیابانی. (#مانا_روانبد این بیت #دقیقی_توسی را از کتابی ویراسته ی #ژیلبر_لازار نقل کرد بود در صفحه ی اینستاگرام خود.) ـ چیزی که در این بیت برایم جالبِ دقت است...

ـــــ ١. در کنار خودم می خوابم. از یادداشت های روزانه ی #کافکا، ترجمه ی #بهرام_مقدادی، از صفحه ی اینستاگرام #مانا_روانبد ـــــ ٢. وَر نَبُوَد دلبرِ همخوابه پیش/دست توان کرد در آغوشِ خویش. #سعدی، #سایت...

ــــــ عشق را یا مالْ باید یا صبوری یا «سفر». ـ سفر انگار دراین عبارتِ سعدی، بیرون کشیدنِ آهسته آهسته یِ خود است از گودالی که به تعبیری، رویِ آن را با گُلِ سرخ پوشانده بودند و تو بی هوا درآن ا...

ـــــ مرده بُدم زنده شدم گریه بُدم خنده شدم دولتِ عشق آمد و من دولتِ پاینده شدم انگار هیچ چیز تازه ای به وجود نمی آید و هر چه هست فقط جابه جاییِ قدیم هاست. در این بیتِ مولوی انگار صفی از ...

ـــــــــــ (١) می ده ساله مرا منوشان ، آخر او هنوز جدایی اش را از تاک فراموش نکرده است . ● ابونواس اهوازی (٢) هر سال کوچک‌تر می‌شوم. من انگور دیوانه‌ای هستم که هنوز شراب نشده. ● لوریس چکناواریان ...

ـ ▣ دست هایم را در باغچه می کارم سبز خواهم شد، می دانم، می دانم، می دانم. ● فروغ فرخزاد، تولدی دیگر ▣ «تکاد یدی تندى أذا ما لمستها وینبت فی أطرافها الورق الخضر» آن‌گاه است که دست‌هایم باغی سبز شون...

(١) رفت و ترسم که او به «نادانی» به کسی دل به مِهر بسپارد. ● #مسعود_سعدسلمان، از بخش غزلیات (٢) میل به تحقیر ممکن است ماسکِ فریبنده‌ای به چهره بزند و آن این است که شخص به جایِ این‌که دیگران را تح...

ـــ (١) زهرِ غمِ روزگار خوردیم بسی از دستِ دلِ خویش ، نه از دستِ کسی. ● #ارزقی_هروی، از بخش #رباعیات (٢) من خود یگانه علت رنج هایم... ● #بودلر_شاعر_فرانسوی نقاشی #بهرام_هاجو...

ـــ ترا میان شبیه های خودت گم کردم وقتی که نمی شناختمت عشق معنای بیش تری داشت از وقتی که شناختمت بیش تر ترا شناختم تا عشق کناردستِ کارهای بیهوده زیر علف های بلندِ وقت های کُشته شده سکوتِ تو بچه...

ـــــــ ● نقاشی پوپوف لئونید لئونیدوویچ (1920-1976) ، ذوب شدن منبع : طوطی مگ ............................... ✓ غیاب انسان ↫ در تصویر و روایتی که بیشتر سر به بیرون دارد تا سر به تو. ✓ آن قدر که از بی...

● فرم و صورت قوری، بی شک به معنی و محتوای قوری غلبه دارد و به آن دست اندازی می کند. ـــــــ ▣ از یک منظر، تاکید فرم و صورت این قوری بر راه های از دست دادن معنی و محتواست. ✓ در کتاب هاگاکوره آمده است:...

ـــــــــ ▣ از فارسی هایِ دبیرستان، هنوز این جمله یادم است «در همه کارها ناتمامی!» درسِ بر دار کردن حسنک وزیر بود از تاریخ بیهقی ... برخاست نه تمام و برخویشتن می ژکید. خواجه احمد او را گفت «در همه ک...

ــــــــ ...از میان تو که می‌گذرم چندین زنم در میان خود که هرکدام راه های فرار را بر دیگری بسته است... ● #سمیرا_چراغپور ـــــــــــــــــــــــــــ از میان تو در میان خود ولعِ زنانه در این سطره...

منبع تصویر: ؟ نام تصویر: هوهو چی چی چه در اوج باشی چه در عمق،  دیگر فقط خواب نقطه ی آغاز را  می توانی ببینی. به کلام پرویز مشکاتیان «از عاطفه ی زمان می توان سوء استفاده کرد از حافظه اش اما نه.»  ...

منبع تصویر: ؟ نام تصویر: ؟  چند وقت پیش داشتم در دیوانِ «ارزقی هروی» چشم چرانی می کردم  رسیدم به بخش رباعیات و این بیت: گر  مَردِ رَهی  امید را  جفت مگیر  که امید  چو زن  بسترِ خواب  آراید یادم آ...

به نام خدا ● مهارت نوشتن ویژه طرح خوانا ● دکتر محمد فقیری چهارم آذر نود و نه تهیه و تنظیم: احمد آذرکمان ١. نوشتن به ما بیش تر فرصت پردازش می دهد. ٢. نوشتن دو سر دارد: ➊ حس ➋ احساس ٣. حس با احساس تفاو...

زهدانکتان بچه ی بسیار گرفته منوچهری دامغانی

یک جنگجو کسی است که زندگی خود را در پشیمانی نمی گذراند. ● هاگاکوره، کتاب سامورایی، یاماموتو چونه تومو، ترجمه ی سیدرضا حسینی، ویراستار: امیر احمدی آرین، نشرچشمه(رده بندی: فلسفه)، زمستان ١٣٨٩ ...