تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حافظ کریمی

جهان بی نظم نیست ناظمی دارد که ناظم علم و حکمت لازمی دارد به حکمت آن لزومها انبیاء گشتند که بعد از انبیاء هم جانشین هستند که آنان اولیاء و اوصیایِ اصلی علم اند حکیمی عالِمند آنها معلم های آن علم ا...

ادامه شعر
علی حاتمیان

دخترک نگاهش را به زمین دوخته بود ناگهان ندایی در دلش طنین انداز شد؛ ما هنوز هم زنده ایم... و این بهترین بهانه برای زندگی کردن بود (بداهه)...

ادامه شعر
jalal babaie

با اشتیاق رفت خواستگار خانه ی دختر.تا یار گیرد اورا شوند همسر.چون درون خانه شد وحشت نمود.از سوالاتی که از بابای دختر اوشنید حیرت نمود.گفت پولت تا چه اندازه بود.پول هایت تو بگو آیا که خانه می شود.تو چه...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« فریاد رس » امروزه رسم ایران ، محتاج پند کس نیست رسمش به رسم کبر است،بر پند دسترس نیست پند و نصیحت امروز، بر ضد رأی خلق است این خلق مست مغرور، رأیش بجر هوس نیست ای ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

زِ مهـر خـود ، به عهــد حـق وفــا کُــن بـه عهــد حـق ،خـودت را آشنــا کــن دلیل از بهــر قـرآن خواندنـت هســت زِ قـرآن خــواندنـت دردت دوا کــن ٭٭٭ دلـ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« چشمه ی فیض خدا » کار دانایی ما باشد و فرجامش نیست ابتدایش سر دست است ، سرانجامش نیست شغل عرفانی ما ، در همه جا منتشر است انتشارش به دل تنگ کسی...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

رو به فلک مـی رویـم ،مـا به تولـی دوست رفتــن مـا همــره صحبـت اعلای اوست کوشش ما جملـگی در پـی امـرش بُـوَد کوشش جمع بشــردر پـی معنــای اوست ٭٭٭ منم بینا بصـرگردم که...

ادامه شعر
jalal babaie

خسته ومانده تو از راه رسیدی ازکار.جای مهر وعاطفه مشت شود رد وبدل در پیکار.گفت از روی حسد خانه ی همکار ببین .شب وروزت تو دگر برسرجایت ننشین.تو چه کردی که نداری ماشین گران.بعداز این هیچ زمانی تو در خانه...

ادامه شعر
jalal babaie

در خیابان کودکی دیدم که اودر زیر مشت فریاد کرد.رحم مادر مرده است، شهوتش اوراچنین شیاد کرد.شوهر بیچاره اش لقمه ای نان را طلب می کرد به زحمت.زن برون آمد زخانه تا کند اورا خیانت.پستی ونامردمی افسارها را ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

هـر آدمـی که ظلم نـمی بوده بـر سـرش هـر کـه بـبیند آن ، بـشود ظلـم باورش گوینـد که آدمـی به برادر نکرده ظلـم یوسف که ظلـم تلـخ بـدید از بـرادرش ٭٭٭ یوسف...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

هرعاشق بی دانش خواهد زِخود کاری کند اما حساب اینجا بودکزدانش آن کاری کند دانش به مغز هر کسی تاثیر نیکویی نهاد آن دانشی کان روشنگرست نکوکاری کند ٭٭٭ قطـره قطـره آب دریــ...

ادامه شعر
Kazem Keshavarzkalhori

به عطر ناهِ دانه دانه یا جمع یک مشت حمار نه آن درویش دو بهارم نه آن قیصر نقاب دار

ادامه شعر
حافظ کریمی

[دل نوشته ای بر حزب ۲، آیات ۴۴ تا ۷۴ سوره بقره] شکر یزدان که به حافظ آموخت قطره ای درک کند از اقیانوس قطره شد اما به حافظ دریاست سیر، در اقیانوس الله زیباست آیه ۴۴- أَ تَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبِ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

نصیحتی کنم ات ، ای بـرادرا بِـپسنـد که مرگ در پس این گردنت نهاده کمند برای مرگ بنـی آدمی تفاوت نیست چه سوی کلبه بمیرد ، چه سوی کاخ بلند ٭٭٭ هـزار مـرد ...

ادامه شعر
ادریس علیزاده

مرا این خاک بی منت در آغوش کشید بار سنگین قدم هایی که از دوش خمید دیده‌ را آغاز دیدن بر جمال خاک پاک گرمی آغوش را با مهر دستانش نوید در تمام‌ سال های عمر . او با من بماند هر تبسم، بغض را آرام از گوش...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« یادگار » چون روزگار بر احدی1 ، پایدار نیست از نیک ، بهتری به جهان یادگار نیست این نیک نامی است و نکویی که پیش ماست این پیش ما نکوست ، بَـرِ2 کر...

ادامه شعر
حافظ کریمی

روز پنج شنبه در ایران روز دیدار قبور است روز یاد آوری بر ما که ز دنیا به عبور است پس بنی آدم بدانید که نباید دنیا دل بست بلیط مسافرت را فردی میدند یا که در بست ردیف دویست و هشتاد قطعه یکصد و هفتاد...

ادامه شعر
jalal babaie

کسی را من شناسم پول اورا هدف بود.چو مرواریدی میان یک صدف بود.به هنگام خوردن شام ونهارش .به کلوچه خوردن ونان خشک کارش.نه تفریحی ونه خوشحالی نه لذت.فقط پول را طلب کرداو به شدت.زمانی تا رسید او در کفن شد...

ادامه شعر
عباس پاریزی

چرا با نام هر آییـن چرا هر جـا چــرا اوهـــام ؟ چرا وجدان نابیدار چنین خون ریز و خون آشــام ؟ چرا هرکس به زعم خود کند فریاد وا انســان ؟ چـرا منجــی نمــی آیــد ...

ادامه شعر
حافظ کریمی

یک دل دیوانه دارم می خرید عاشق پروانه دارم می خرید کینه ای نیست اندرون این دلم بی نهایت ناله دارم می خرید یک دل دریایی با آب زلال همچو ماهِ کاملی شکل هلال بی غرور و بی تکبر خیر خوا...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا