خبر داغ آن کلاغم من
بر سر شاخهی چناری پیر
رفته تا کوه قاف ، شایعه ها
این شبیخون نبود در تقدیر
در نهیب سکوت فاصله ها
باز هم زابرا شدن در خواب
هق هق گریههای نیمه شبم
قرص های تمدد اعصاب
زخم پرواز یاد من مانده
تیر غیبی که از خودی خوردم
هیچکاکی نبود بنویسد...
جان از این حادثه بدر بردم
مثل جاماندههای زلزلهای
مانده از زندگی در این مرگم
نیست دیگر میان دلهره ها
آن که میگفت با تو یکرنگم
از بهار گذشته او رفته
در پی یک جدال بُردابرد
چمدانی پر از دروغ و فریب
توی دستش تکان تکان میخورد
چیست در خاطر مشوش من؟
بوی نمناک آرزوی محال
مرگ پروانه های پیله گریز
در خزانی که نیست رو به زوال
در دلم نیست حسرتی دیگر
بعد از این اتفاق روییدم
سالها فکر من مدارا بود
سالها در فراق پوسیدم
شب شده ، بی چراغ در راهم
بیصدا ،کور، کوچهای تاریک
هر طرف دشمنی کمین کرده
سایهام میکند به من شلیک
زهره فراهانی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 16
امیر عاجلو 28 تیر 1402 18:09
لطیف و دلنشین
زهره فرمهینی 31 تیر 1402 14:20
سپاسگزارم.
زهره فرمهینی 31 تیر 1402 14:24
حفیظ (بستا) پور حفیظ 28 تیر 1402 19:51
درود ها.عالی بود.بسیارزیبا
زهره فرمهینی 31 تیر 1402 14:21
درود و سپاس.
قاسم لبیکی 29 تیر 1402 07:22
درود فراوان شاعر گرامی
بسیار عالی
شعری بینقص را خواندم ولذت بردم
سپاس
زهره فرمهینی 31 تیر 1402 14:22
درود وسپاس
بهرام داودپور 29 تیر 1402 12:55
بسیار زیبا .دست مریزاد
زهره فرمهینی 31 تیر 1402 14:23
درود وسپاس
محمد علی رضا پور 31 تیر 1402 11:34
سلام و درود
زیبا سروده اید
زهره فرمهینی 31 تیر 1402 14:23
درود و سپاس
فیروزه سمیعی 31 تیر 1402 16:17
درودتان باد مهربانو فر میهنی
شعر فرازمند خواندم زیبا در سرایش و معنا
زنده باد
زهره فرمهینی 01 امرداد 1402 10:58
درود و سپاس از شما
محمدشفیع دریانورد 31 تیر 1402 17:45
سلام و درود بر شما بزرگوار
بسیار عالی
زهره فرمهینی 01 امرداد 1402 10:59
درود و سپاس از شما
انسیه فتح تبار 15 آبان 1402 15:53
درود مهرباتو