3 Stars

"هرچه نزدیک می آیی"

ارسال شده در تاریخ : 24 امرداد 1394 | شماره ثبت : H941020


1

لذت ازعشق گفتن چیزی نیست
که مرا به تو نزدیک کند.
دورم
چنان ماه ،
که هرچه نزدیک می آیی
دورتر می شود...

2

شاخه ،
چه نسبتی با دستانِ تو دارد
که مرگ
زندگی
جوری در تو آرام می گیرد
که من در گهواره!

3

تو رفته ای
این را قطارها می گویند
کوه ها!
چه خاکی بریزد
سقوطی که بوی آهن می دهد؟!

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 320 نفر 501 بار خواندند
عرفان ویسی (هستیار) (24 /05/ 1394)   | روح الله اصغرپور (24 /05/ 1394)   | بهناز علیزاده (24 /05/ 1394)   | منوچهر منوچهری(بیدل) (24 /05/ 1394)   | دادا بیلوردی (24 /05/ 1394)   | طارق خراسانی (24 /05/ 1394)   | کمال حسینیان (24 /05/ 1394)   | سمانه تیموریان (آسمان) (24 /05/ 1394)   | نسیم محمدجانی (25 /05/ 1394)   | نگار حسن زاده (25 /05/ 1394)   | حسین دلجویی (25 /05/ 1394)   | سلبی ناز رستمی (25 /05/ 1394)   | کریم لقمانی سروستانی (25 /05/ 1394)   | محمد دهقانی هلان (25 /05/ 1394)   | کرم عرب عامری (26 /05/ 1394)   | شکوفه دهقان (27 /05/ 1394)   | مرضیه فریدونی (27 /05/ 1394)   | سلیمان حسنی (28 /05/ 1394)   | مهدی صادقی مود (08 /06/ 1394)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :9


نظر 27

  • عرفان ویسی (هستیار)   24 امرداد 1394 15:32

    سلام و درود بانو
    بسیار دلنشین بود applause applause rose rose

    • سلبی ناز رستمی   25 امرداد 1394 17:41

      درود


      حتی ،

      در این شب دلگیر هم اتفاقی نمی افتد.

      نه سیبی پا در هوا می شود

      و نه جاذبه ای که درخت را با پرنده محرم کند.

      این شب ،

      دم بریده تر از گیسوان باد نیست

      که به ناکامی،

      قصیده ی بلند آوازهایش را

      ببندد پای پرنده ای که به هیچ سو نمی وزد.



      بلند می شوم

      از نردبانِ غروب بالا می روم

      دست می کشم به روی همچون ماهِ تو

      چه اتفاقی بالاتر از این؟!



      شب عزیز،

      بدم می آید از انگشتی که ماه را،

      به دو نیم می کند

      نیمرخی که طلوع می کند از آب و

      آیینه !

      و دیگر نیمی که از بدر تنهایی تو می آویزد.



      اصلا" انگار این شب ،

      از ظلمت ِگیسوان تو می تابد

      ماه،

      بهانه ست که تو را

      از عمق سیاهی تماشا کنم.

      "سلبی ناز رستمی "

  • روح الله اصغرپور   24 امرداد 1394 16:02

    درود بانو بسیار زیبا بود rose rose rose rose

    • سلبی ناز رستمی   25 امرداد 1394 17:42

      درود

      چه طعم تلخی دارد غرق در نبودنت

      انگار هوس کرده ام که یک امشب را شیر بنوشم

      و خودم را لاجرعه به خواب بزنم

      خواب ها که در ندارند

      دیوار ندارند

      می گویند که روحت پرنده ای ست از دیوارها می گذرد

      از پنجره ها!

      وچه خوشبخت اند درخت های سرِکوچه ،

      که به زیر سایه ات دلبری می کنند.



      نبودنت که فقط به طعم تلخ دهان بر نمی گردد

      به یائسگی این قلب ،

      به تهی دستی باغی که تیشه بر ریشه ی خود می زند.



      تا کمر راست نکرده این خواب های پریشان

      به درختان سر کوچه بگو

      خوش آوازترین پرنده ها

      ساکن تنگ ترین قفس های جهانند.

      "سلبی ناز رستمی "

  • بهناز علیزاده   24 امرداد 1394 16:43

    درود بانو سپیدهای زیبایی هستند rose rose rose rose

    • سلبی ناز رستمی   25 امرداد 1394 17:42

      درود

      چگونه پر می زند این سینه سرخ

      در کدام وقت؟

      عشق تو آیا

      پرنده ای سبز است

      پرنده ای سرخ

      که به هنگام غروب آواز می خواند.

      عشق تو چون گلی ست

      وقتی آفتاب می دمد

      آن سان شقایق هایی که بر دشت می روید

      عشق تو تیری ست که در تفنگ می جوشد

      درخشاب های پر!

      عشق تو در من سربه جنون می زند

      در جزیزه ی مجنون!
      "سلبی ناز رستمی "

  • منوچهر منوچهری(بیدل)   24 امرداد 1394 17:33

    سلام بر دختر عزیزم من که از این همه زیبائی لذت بردم ممنونم از قلم زیبای شما rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose

    • سلبی ناز رستمی   25 امرداد 1394 17:43

      درود

      زخم هایت را یکی یکی می بوسم

      می دانم که کسی جز من،

      نمی داند گلوله ای که در سینه ات بال بال می زند

      چقدر باید شبیه بال پروانه ای باشد

      که از گلستانی پر آتش می گذرد!



      در روشنایی کمرنگ ماه و

      ستاره

      نمی شود که آتش را دید

      نمی شود در ستایش گلزخم هایت چیزی نوشت

      چیزی پرسیدو

      چیزی که هیچ چیز شبیه آن نیست.



      تو بگو کنار آمدن باهرکه دلش تنگ است

      چگونه است؟!

      چگونه می شود آتش وار

      دل به ققنوسی سپرد که در خسوف و

      خاکستر هم

      به دیدار بهار دلخوش می کند.



      گلزخم هایت تابه همیشه

      تغزل سرخ لاله هایی ست

      که داغ تو را

      چون خون بر دل می کشدو

      چون سرمه

      بر چشم!

      "سلبی ناز رستمی "

  • دادا بیلوردی   24 امرداد 1394 18:44

    درود بر شما
    احساستان بهاری rose

    • سلبی ناز رستمی   25 امرداد 1394 17:44

      درود
      بی هیچ حرفی کوچ می کند

      بی هیچ شوقی تغییر فصل می دهد

      حالا بگو؛

      این مسیر جای دوری نمی رود

      همین جا بیخ گوشت

      جنگ ،

      مرگ

      کار خودش را می کند.
      "سلبی ناز رستمی "

  • طارق خراسانی   24 امرداد 1394 19:47

    با سلام و درود


    همیشه زیبا می سرایید و دل انگیز


    دستمریزاد



    در پناه خدا


    rose rose rose rose

    • سلبی ناز رستمی   25 امرداد 1394 17:44

      درود

      بی فایده است

      در انتظار کدام فصل درنگ کنم

      تا تو دوباره عاشقم شوی

      با پرنده ای در اوجِ لذت!

      با بار و بندیلی که نه با باد می آیدو

      نه با باران !

      بی فایده است قدم زدن در کوچه و خیابان

      دست کشیدن روی سنگریزه های رنگی شب!

      فانوس را بر می دارم

      پاهایم را می چسبانم به اضطراب رنگ هایی

      که به زیر قدمهایت ته نشین می شود.

      و دست هایم ،

      نذر کرانه ای که هر روز

      با هیأتی از ابرها،

      تو را به خانه بر می گرداند.



      بی فایده است باید بمیرم

      تا زنده شوم در پیراهنِ فصلی که شکوفه هایش

      دورتر از زمستان امسال

      یاد تو را ،

      بر سر و دوش این خانه

      احرام می بندد.

      "سلبی ناز رستمی "

  • کمال حسینیان   24 امرداد 1394 20:36

    درودتان باد بانو رستمی گرامی


    سه ناب کوتاه


    به عمق دریایی از معانی


    دستمریزاد

    rose

    • سلبی ناز رستمی   25 امرداد 1394 17:45

      درود

      به قابِ عکس خالی تو

      نگاه می کرد

      به سایه ای

      که هیچوقت مال خودت نبود.

      و خانه ای که همیشه خالی از هیاهو بود

      و لبخندی که سالها

      از ترکهای خسته ی دیوار چکید

      و نذری ،

      که بی بهانه بارید!

      "سلبی ناز رستمی "

  • سمانه تیموریان (آسمان)   24 امرداد 1394 23:13

    سلام بانو
    واقعا دلنشین می سرایید
    در پناه حق rose rose rose

  • نسیم محمدجانی   25 امرداد 1394 07:41

    سلامهاااا بر دوست فرهیخته ام

    کوتاه سپیدهای زیبایی خواندم از اعجاز قلمتان

    زنده باااااد rose rose rose

    • سلبی ناز رستمی   25 امرداد 1394 17:46

      درود

      از امروز ،

      نامت با من است

      با گلی که می چینم

      با درختی که برگ برگ فرو می ریزم

      با چکامه ای ،

      که می نویسم از تو!

      ولحظه هایی که مدام

      خشاب عوض می کنددر خیل گلوله هایی،

      که پروانه وار ،

      دل به آتش می زنند.

      عشق زخمی من !

      آن دم که با خویش برمی آیی و

      در خویش می شکنی

      آماج هیچ فشنگی با سرخی خون تو

      قشنگ نیست!



      این گل که بوی تو می دهد

      عقل مرا ،

      پاره پاره می کند!
      "سلبی ناز رستمی "

  • نگار حسن زاده   25 امرداد 1394 13:53

    درود بر شما بانو

    زیبا بودند
    rose

    • سلبی ناز رستمی   25 امرداد 1394 17:46

      درود

      تقویم ها ،

      آمدنت را

      به تعویق می اندازند

      خوشا ماهی ،

      که با تملک هیچ شبی

      آفتابی نمی شود!

      "سلبی ناز رستمی "

  • حسین دلجویی   25 امرداد 1394 16:53

    درود بر فراز اندیشه والا و رقص قلم زیبای مهربان دختر آذری و هنرمندم بانو رستمی بزرگوار...

    مهمان تراوش زلال قلمتان و دلگرم از شرار بی امان پیامتان و بی تاب از پیچ و تاب کلام شاعرانگی تان بودم
    متلذذ شده و آموختم ...هنرمند قلم طلایی ام...

    rose rose rose rose rose rose rose
    applause applause applause
    applause applause applause applause



    خدا میخواست از اول که بی پرواترین باشی
    از این رو شهد جامت داد تا گیراترین باشی
    /
    سپس آهسته خلقت کرد اقیانوس آرامش
    که تا آخر به چشم اطلسم دریاترین باشی
    /
    خمیرت در خیالسیب و گندم خوب تابیدش
    که در شبهای شعر آدمم حوا ترین باشی
    /
    شبی پاشید نورت را درون بستر شعرم
    که در ایهام رویاهای من پیدا ترین باشی
    /
    تو را شرط بقا کرد و مرا فانی چودنیایش
    که در احساس تنگ سینه ام ، دنیا ترین باشی
    /
    ملائک را نمود آئینه دار طرح محرابم
    که شبها در فراز قبله ام زیباترین باشی
    /
    چنان منظومه شمسی، طوافت کرد تقدیرم
    که سرگردان بمانم تا که مولاناترین باشی
    /
    خدا وقتی تو را می آفرید از جنس لیلاها
    گمان هرگز نمیکردم که واویلاترین باشی*

    حسین دلجووو

    rose rose rose rose rose rose

    • سلبی ناز رستمی   25 امرداد 1394 17:48

      درود

      خدای من تو خیلی بزرگی
      آنقدر بزرگ که درد می کند اندازه ی شعرهای نگفته ام!
      بگذار خودم را به غفلت بزنم
      به تاریکی دست هایت که مرا حرام خود می کند.
      بگذار چشم هایت را پیاله پیاله سر بکشم
      و یکی از آهنگ های قدیمی "بابا کرمی "را
      پابرهنه برایت برقصم.
      مست
      مست
      مست که شدی فراموشم کنی که زنی شبیه فرشته ها
      از کنارت رد می شود
      زنی که بوی ساز تورا می دهد چقدر باید
      از بام ملکوت پرت شده باشد.

      در کنارم قدم بزن
      عکس بگیر
      حجم مرگ آور این تنهایی را از قناعت بوسه ای خیس کن
      که انگار داری در یک شب پرستاره
      زیر تک نخلی که حتی سایه اش را با تیر می زنی
      نامه ای عاشقانه می خوانی!
      تا باورت شود
      که روزها و شب هایت این گونه تاریک و تلخ بگذرد
      اینگونه بی شعر و بی شراب!

      افسوس بخور که حتی یکی مثل تو
      برای من نبود.
      کاش می دانستی که زن بودن نیاز نوازش دست هایی ست
      که در این هوای درندشت که همه چیز و همه کس
      بوی درندگی می دهد
      فقط
      به هوای تو دلش قرص است.

      شبانه که آمدی
      بساط ِنور
      نماز
      دعا پهن است قول می دهم با تو
      در گوشه ای محقر
      کنار گل های ریز این سجاده زندگی کنم.
      قول می دهم تورا ببخشم
      تو را که مثل هیچکس دست انداخته ای برگردنم
      آنقدر که یادت برود پیش از خلقت تو نبودی
      من بودم !

      "سلبی ناز رستمی "

  • کریم لقمانی سروستانی   25 امرداد 1394 18:24

    سلام خانم رستمی گرامی
    سه ناب کوتاه با معنای بلند وبسیار زیبا
    درودبرشما
    لذت بردم
    شادزی rose

  • کرم عرب عامری   26 امرداد 1394 22:34

    امیدم
    همیشه بهارست
    حتی
    یک برگ از پاییز باخود ندارد

    برای شما گرامی
    درودتان باد

    rose rose rose

  • مرضیه فریدونی   27 امرداد 1394 09:55

    سلام بانوی عزیز
    لذت بردم rose rose rose

  • سلیمان حسنی   28 امرداد 1394 07:42

    سلام ودرودبرشما:زیبابودودلنشین.ایزدیکتاپناهتان باد rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose

  • مهدی صادقی مود   08 شهریور 1394 19:18

    applause applause applause
    درود بر شما

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا