Oliver Twist cried lustily .
If he had known that he was to grow up under the tender mercies of the Beadle and the Morton
! ,He would have cried louder *
تمامِ بودنِ کودک بسان حادثه بود
صدای گریۀ او آنچنان که طوفانی
برای ما دَمِ اول دلیل خندیدن
و یا که سکّه ای و بقچه ای و روبانی !
تمامِ هیکل او در میانِ پشم و پتو
سرش برون فقط آنسان چو عکس زندانی
شماره کم بُوَد وجُرم هم که در راهست
و یا که خود همه جُرم است اگر نه دیوانی!
چه کس ز او همه پرسیده از جوازِ ورود
کنون که آمده دیگر چه نان و دندانی ؟
که هر چه هم تو بگویی پسر خداداد است
تجددأ ماریا عنقریبِ ساسانی
دو هفته خنده و سوغات و یا مبارک باد
پس از دو هفته تو از تاجرانِ فنجانی
بلند و کوته وُ یا استکانْ کمرباریک
بساط سیسمونی آید اگر تو اعیانی
ساغ اول ؛ بویور ؛ دَنیشَه ؛ زور سپاس و دادِ تَعَل *
تمامِ مدّت جاری اسیرِ مهمانی
زنان به حرفِ مگو هدیه از تو بستانند
چنان به قیمت روز عین وزن و میزانی
ز حرف و گفته شود مادر از خودش بیخود
عرق به پشت لب و قطره ها به پیشانی
دلیل محکمِ مردان برای مصرف دود
برای بچه بَدست اَر زنی تو میدانی
ولی گهی زده مخلوط چای و هم سیگار
یکی نخود به درون آنچه از خیابانی
برای گوشکِ کودک تمام این دنگ است
ز قعرِ حنجره اش ونگِ پُر ز بهتانی
که روزی البته گردم چنان شما حُکماً !
منم نتیجۀ یک اتفاقِ شهوانی
ضمیر من همه گوید که یک شب و روزی
ضمیمه ام ز هوایی که ابر و بارانی
درون اِشکمِ مادر خودم شنیدم وای !
ز مجریانِ زمین جنگ و خون و قربانی
که زر به دست کسان فی صدی به پنج آمار
تمامِ باقیِ مردم پر از پریشانی
اگر که کارکِ دلّالی از جهان برود
و یا مسافر و تاکسی ؛ همان که میرانی ،
به دگمه ای ز دو سو کار این جهان پاک است
دگر « ادامه ندارد » ، به تیرِ پایانی !
زدم مَکی به دو شستم درون خانۀ خویش
شنیده ام غلطا ؛ وه ز نطفه افشانی
دلیل آمدنم پر ز توبهً محروم
خودم ز والدینِ خودم قصّۀ پشیمانی
*****************************************************
*اولیور تویست شدیدأ گریه میکرد . اگر او می دانست که باید تحت نظر دلسوزانه و محبت آمیز شرکت « بیدل و مورتون » رشد کند و بزرگ شود ، بسیار شدیدتر و بلندتر گریه میکرد .
الیور تویست ، نوشتۀ چارلز دیکنز
* ساغ اول ، بویور ، ترکی بترتیب : سلامت باشی ، بفرما !
دنیشه و زور سپاس ، به کردی : بنشین ! خیلی سپاسگزارم!
تَعَل ، به عربی : بیا !
علی سپهرار ، اثیر
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 2
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 06 مهر 1395 20:10
درود برشما بزرگوار
علی سپهرار 28 آذر 1395 21:31
سپاسگزارم دوست بزرگوار . عذر از دیرکرد ، مدتی نبودم. بنده را می بخشید. درودها