نوشته های ادبی کاویان هایل مقدم
《ویرژیل گئورگیو که به عنوان عضو وزارت خارجه رومانی به عالیترین مقامات دنیایی رسیده بعد از استقرار رژیم کمونیستی در آن کشور، به فرانسه مهاجرت کرده به عنوان یک نویسنده ( نویسنده آثاری چون دومین شانس، خا...
ادامه نوشتهنوعی اختلال شخصیت است که در آن فرد نمیتواند با موازین اجتماعی سازگار شود و در قبال رفتارهایش احساس گناه و اضطراب ندارد. مشخصه این اختلال، اعمال مداوم ضد اجتماعی یا خلاف قانون است، اما این اختلال مترا...
ادامه نوشتهدیشب، 25 اسفند 1399، روی آنتن زنده سیما از شبکه جهانی جام جم، برای نخستین بار در عمر کوتاه فعالیتهای نمایشی ام تجربه خاص و عجیبی را از سر گذراندم. همبازی خوبم هم نهایت تلاش و همکاری که باید بین دو باز...
ادامه نوشتهعید آمد و ما لختیم رفتیم به بابا گفتیم اما چیزی نشنُفتیم بعد هم کپیدیم خُفتیم! صبح با لگد آشفتیم عین غازقولنگ جُفتیم ظهر گشنه پلو پُختیم خاک اتاقو رُفتیم کلاً پیِ یا مُفتیم دنبال قزن قُفلیم عید آمد و...
ادامه نوشتههمیشه در کلنجار با خودم بوده و هستم که حماقت بشر آیا حجم و مرز مشخصی دارد یا بیکران است؟ تا اینکه چند روز پیش در اخبار مطلع شدم حضور شخصیت "سیاه" با مشخصه های سنتی و آئینی چند صد ساله اش در نمایش های ...
ادامه نوشتهشاید مخاطبین نمایش ایرانی به طور عام، در بین اجراهای مرسوم در سالنها و تماشاخانه های کشور، کمتر با اجراهای مبتنی بر فرم و بی کلام ارتباط برقرار کنند اما برای آن دسته از علاقمندان قصه پردازی فیزیکال مط...
ادامه نوشتهمرسوم است برای استقبال از عزیزان و نور چشمان خود، خانه را مزین می کنیم، آب و جارو می زنیم، پلیدی ها و کثیفی را می زدائیم، عطر و گلاب می افشانیم، حشو و لغو را می پالائیم و خلاصه به حد اخلاص و ارادتمان ...
ادامه نوشتهفرخی یزدی، (۱۲۶۸ هجری قمری در یزد - ۱۳۱۸ هجری شمسی در زندان تهران) به نام اصلی میرزا محمد فرزند محمدابراهیم یزدی، شاعر و روزنامهنگار آزادیخواه ایرانی بود. وی جزء شاعران آزادیخواه کشور در زمان خود مح...
ادامه نوشتهسرقت ادبی (به انگلیسی Plagiarism ) یا سرقت علمی عبارت است از استفاده عمدی یا غیر عمدی از ایده ها ، نظرات ، نوشتارها و یا دستاوردهای دیگران به اسم خود و بدون کسب اجازه از صاحب اصلی اثر. بررسی سرقت ادبی...
ادامه نوشته۹سفارش از قران که اگر عمل کنیم خیلی از رفتارهایمان شاید شکل دیگری بخود گیرد: ????فَتَبَیَّنُوا: اهل تحقیق و بررسی باشید، قبل از اینکه سخنی بگویید، خوب در باره آن تحقیق کنید. ????فَأَصْلِحوُا اگر بین...
ادامه نوشتهبه بهانه حلول ماه مبارک رمضان تقدیم به همه عاشقان ماه صیام و بخشش الهی: روزه به معنی خودداری از خوردن خوراک و نوشیدن مایعات برای دوره مشخصی است. روزه بخشی از کردارهای دینی در گروهی از دینها است از جمل...
ادامه نوشتهگاهی انسان مثل دریا می شود از وجود خود مبرا می شود گاهی از آشفتگی در می رود همچو اقیانوس تنها می شود خود میان جمع خاموش است ولی در دلش هرلحظه غوغا می شود با سکوتش زخمه بر سازی زند لیک بی نغمه هویدا می...
ادامه نوشتهاستحاله هنر تئاتر از سالنهای کوچک و بزرگ پذیرای علاقمندان به این رشته تا ارائه فیلم تئاتر یا مونولوگ خوانی یا نمایشنامه خوانی و سایر انواع ارائه نمایش از راه دور و در فضای مجازی، واقعیتی است که چه خوش...
ادامه نوشتههوای کوچه باغ های دل امروز نمناک است. گوئی که اوج فلک سر بر خاک است. زانوی غم بغل گرفته اند قدسیان. خالی ز انفاس مسیحا پهنه افلاک است. این شصت و سه بهار اگر چه زود طی شد. لیکن حدیث بلندش بسته به هر تا...
ادامه نوشتهحس عجیبی است برآمدن ماه نو و خداحافظی از ضیافت تا سالی بعد آن هم به شرط شانس و بودن.... فصل مشترک دو حس: شادی عید طاعت و بندگی و ابراز اخلاص به درگاه ابدیت با غم از دست رفتن فرصت برای نوشدن و دوباره ا...
ادامه نوشتهای بی نهایت ذره در بی نهایت کهکشان، ای جمع نقیضین در یک تجسد مادی واحد، ای هزازارن هزار کیلومتر رگ و پی در یک بدن، چندین برابر محیط زمین! ای اوج حقارت در پیشگاه عظمت کوههای سر به فلک کشیده، ای تجسم ار...
ادامه نوشتهیکی از عناصری که دست به دست هم داده تا تئاتر از هر زاویهای دارای بیان تفکرات و تحلیل های پدیدآورنده باشد، موسیقی است. اصولا موسیقی در تئاتر را میتوان به دو فرم یا حالت درونگرا و برونگرا تقسیم کرد که...
ادامه نوشتهگفتم: دلم خون کرده ای... گفتی: به خون آغشته شو گفتم: به زخمم می کُشی؟ گفتی: زِ زخمم زنده شو گفتم: تهی دستم زِ زر گفتی: از آن پالوده شو گفتم: غریبم نزد تو گفتی: ز خود بیگانه شو گفتم: تو تیمارم کنی؟...
ادامه نوشته"زندگی"------------------------------------------------------------- مرگ گاهی زود به سراغ آدم ها میآید، آنها که عمرشان کوتاه است . اما بعضی از ما زنده نیستیم! مرده ایم ! چرا که نه زندگی را شناخ...
ادامه نوشتهمن نگویم که مرا از قفس آزاد کنید قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید سالهاست که این "منِ" سرگردان، در این وادی بی سامان، سر در پیِ امن و امان، می کوشد تا بی گمان، گوهر وجود خویش بسازد عیان؛ لیک از زمین ...
ادامه نوشته