شعر و مِعر با چاشنی خنده

عید آمد و ما لختیم
رفتیم به بابا گفتیم
اما چیزی نشنُفتیم
بعد هم کپیدیم خُفتیم!
صبح با لگد آشفتیم
عین غازقولنگ جُفتیم
ظهر گشنه پلو پُختیم
خاک اتاقو رُفتیم
کلاً پیِ یا مُفتیم
دنبال قزن قُفلیم
عید آمد و ما لختیم
عید آمد ما لختیم
.....

اینم یه شعر قدیمی کوچه و بازار فقط برای شاد کردن دلتون
البته مطلع اش قرضی است ادامه اش رو هر کسی یه جوری گفته، منم اینجوری دیگه......
شما هم می تونید به دلخواه ادامه اش رو بنویسید....
ان شاء الله در سال نو هیچکس لخت و گرسنه و مایوس نمونه...
سال نو بر شما مبارک

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 294 نفر 620 بار خواندند
علی معصومی (29 /12/ 1399)   | کیوان هایلی (02 /01/ 1400)   | Milad Kaviani (10 /10/ 1400)   | محمد محمدی (20 /03/ 1401)   |

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا