تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
رضا شیخ فلاح لنگرودی

نه من شیخم نه تو عطار من و تو سنگ هاداریم که باید وا کنیم بسیار . میان ما فرقی نیست تو تصویری در آیینه که از خود می شود بیزار . چو خر وامانده ام در خود ازین تقدیر پوشالی ندانم های تکراری چو......

ادامه شعر
مهری خسرو جودی

هر چه کردم نشدم از تو جدا . بدتر شد گفته بودم بزنم قید ترا . بدتر شد مثلا خواستم این بار موقرباشم و به جای "تو" بگوییم که "شما"بدتر شد آسمان وقت قرار من وتو ابری شد تازه با رفتن تو وضع هوا بدتر ش......

ادامه شعر
بهناز علیزاده

(بسته ی پیشنهادی) همی دانم که می دانی، نفس هستی مرا هم مونس جانی، در این دنیای بی همدم، نکردی باورم یکدم، چرا پس دستخوش تردید و بحرانی،؟ چه را شفاف می دانی،؟ بیا طرحی بهم ریزیم، بیا تردی......

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

بو گئجه دوئل یارادیر دیلکلریم.... دویغولارلا قارانلیق میدان... گوزلرین تیتره ییر سن باخا باخا!!! آیاقلاریم دوئل قوراللارین پوزور گؤز یاشلاریم دویغولاریم آغیرلاییر گئدیر دیلک یاواش - یاوا......

ادامه شعر
طارق خراسانی

تقدیم به دختر عزیزم آتنا کوچکی دلم برای تو تنگ است ... پس کجایی تو شبیهِ جبهه ی جنگ است، پس کجایی تو کُمیتِ[1] شعر و ادب بی تو آتنا جانم بیا ببین که چه لنگ است، پس کجایی تو برای آم......

ادامه شعر
سیدعلی منصوریان

(بنام خدا) خاطرت از تن من،تاب و توان می گیرد تا که در حافظه ام عشق تو جان میگیرد چون نهان از همه،بر روی شما مینگرم چشم مست تو زمن،روح و روان میگیرد هر کجا می ......

ادامه شعر
فاطمه  خواجویی راد

خضر چشمانت ،مسیر راه ِ رود می شود همسایه با دستان ِ آب عزم ابراهیم گشتی در شبی تا عیان شد بارگاه ِآفتاب نیمه شعبان ،شمیم ِچشم ِتو خوش معطرمی کند هر کوچه را ای که از نام خدا آکنده ای شوق باران......

ادامه شعر
عباس خوش عمل کاشانی

خواستـــم شــرح جفـاهــای تو را بنویسم مو به مو آنچـــه به مــن رفته جفا بنویسم لرزش دست و تپشهـای دل و جاری اشک سدّ راهـــم شـده ، نگذاشتــــه تا بنویسم پـــدر عشــق بسوزد که قلـــم دستم داد ......

ادامه شعر
فهیم بخشی

اینجا دگر یک همزبان با من هم آوا نیست یک سایه بان ساده هم گویی که بر پا نیست این راز را با هرکسی گفتم جوابم داد: یک دل نشانم ده ، بگو تنهای تنها نیست بدتر از این هم لحظه ای باشد که می گو......

ادامه شعر
علی اصغر  اقتداری

با آتش فراق، چراغانی ام مکن آشفته تر از آن چه که می دانی ام مکن با تُند باد خشم به آرامشم نتاز دیگر بس است !این همه توفانی ام مکن مسپار! ابر گیسوی خودرا به دست باد زین بیشتر دچار پریشانی ام م......

ادامه شعر
زهرا نادری بالسین شریف آبادی

صلاجویم صلاجویم صلایی از خدا جویم زمی مستی نمی جویم زغم رستی نمی پویم اگرگل باشدم بردست به جزاذنش نمی بویم وگرسروی بُوداین تن به جزباغش نمی رویم زبانم گر بُود بی حد به جزذکرش نمی گویم به هر......

ادامه شعر
منیژه رستم پور

ان فدر از تو پرم که بی تو میمیرم مرا خالی از خود نکن در حجم افکار سنگین این روز ها لبا لب از خواهشم چون گل نیلوفر مذام در پیچشم تنهایم نگذار تا نیلوفری شویم تا اسمان خیال رستم پور......

ادامه شعر
طارق خراسانی

آخر چه خوب حوصله را سَر کشیده ای[1] بر ذهـنِ من، دو بالِ کبـــوتر کشیده ای بر های های گـریه ی گل های اطلسی پای زُمختِ مسخره، محشَر کشیده ای اصلن تمـام کار تـو یک چیزِ دیگری ست ......

ادامه شعر
محمد اخباری

به ابتدای جهان بر میگردم و پیشاپیش اولین باران بی هیچ چتری به استقبالت میآیم. ازهمین پل که بگذری جهان تو آغاز میشود آغاز یعنی پایان ، و هر پایانی آغاز خویشتن است چقدراین جاده ها ترا......

ادامه شعر
کریم لقمانی سروستانی

بیاای دخترباران، مکن چشمان من گریان خدا میدونه حالم را، لبم بی تونشد خندان بیا تاهم نفس باشیم، جدا ازاین قفس باشیم رویم تا اوج فرداها، نه اینجا خاروخس باشیم منم شمع وتوپروانه، اسیرم کرده این خ......

ادامه شعر
منوچهر منوچهری(بیدل)




توی سرمای شب من .دل تنهام بی قرار بود
غم و غصه اشگ ماتم همه از رفتن یار بود
همه آدما غریبه/ همه دشمنای خونی /
همه دستا پر خنجر..سر نعش مهربونی
شاکی از دست زمونه ......

ادامه شعر
بهناز علیزاده

دلم که بی تاب شد، آمدی و قند به دلم آب شد، پا قدمت ظلمت شب شکست و نایاب شد، ماه شدی، چشم بدان دور که این کلبه چو مهتاب شد، و بر نمازم ، خم ابروی تو محراب شد، چشم من از چشم تو سیراب شد، چشم ک......

ادامه شعر
طیبه طه (تهرانیان)

دوستان گرامی اولین نوشته من در سال 1372 درکلاس ادبیات درس نگارش یکی از دانش آموزانم کتابی هدیه داد از سهراب سپهری روی جلد عکس او بود اناری در دست و همین کتاب انگیزه نوشتن شد نگاه برایم‌ چ......

ادامه شعر
فرزاد کاکاوند

آه ای آسمان ابری ببار که در این دیار خاموش کسی نای کریه کردن ندارد ببار شاید این زمین خشکیده بار دیکر با چشمه های جوشان پیوندی همیشکی ببندد تا دیکر کلهای پر پر شده عاشق حسرت آرزوهای فردا را......

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

سن...یاساق اولمادان.... شوبهه سیز سئویرم سنی آتامین قیزی یااام...!! بیر قیپ قیرمیزی یاساق آلما د ا د میشام. معصومه عبداله زاده( تبسم ) (برگردان به فارسی) تو ....را... با ممنوعه بودنت ......

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا