تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حافظ کریمی

 اللَّهُمَّ وَ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ؛ [پروردگارا؛ مرا خرج راهی کن که بخاطرش مرا آفریده ای]   الهی مرا خرج راهی کن که آفریده ای بخاطرش تو مرا دعای فاطمه است و طلب زهرا کوثراست به نبی ......

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

آنچه در مذهب رندان به نظر می رسدم با تکامل به سوی علم و ادب می بردم تا نسیم ادب از مذهب آنهـا بِـوَزد همچنان مُشک خُتن روی بدن می وزدم ٭٭٭ آدم ......

ادامه شعر
سعید فلاحی

وڵاتی من، خۆی سرگوون‌خانه‌یکه دیر و هاوێر لە زمان و جلوبەرگ و ئایینم چه سنه بێم، یان کرماشان، غوربه‌ت و سرگەشتەن پەنی و پەیاس. ▪ برگردان فارسی: سرزمینم خود تبعیدگاهی‌ست دور از زبان و لباس و آیینم......

ادامه شعر
لیلا طیبی

فاتحه‌ات را خوانده‌ام! چه باشی،،، --چه نباشی... #لیلا_طیبی(رها)...

ادامه شعر
حافظ کریمی

مداوم سجده شکر کن که نوکر در چنین کویی خوشا حافظ به حال تو که در دل عاشق اویی کسی هم که توکل کرد در دنیا چه باکی است توکلت علی الله، ذکر انسان های خاکی است بجایی می روند آنها که آنجا یک خدا دارند خو......

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《عفیف》 نمی دانم گریه های شبانه اَت را تقدیم هق هق کدام ستاره کرده ای؟ که این چنین اَبرهای حسود در حلقوم آسمان غوطه ور شده اند؛ و دست های عفیف ماه نوازش می کند گونه های تب دار شعرم را در آخرین واژه ها......

ادامه شعر
داود دوستی

یادت عطر دل انگیزیست که بر تن شعر من می پیچد و رویت مهتاب زیبایست که رخوت هستی ام را به نوازش می گیرد نامت شعله ایست که وجودم را می سوزاند تو را فریاد می زنم با نجابتی که آسمان را خوار می کند خوش......

ادامه شعر
فرهاد نیکبخت

این روزها و درشلوغی افکار آدما حتی میان تمام بی توجهی باز هم دوست داشتن ها عجب میچسبد ،یک لبخند از ته دل یا گوشه چشمهایی که زیر بار دلتنگی شانه خم کرده، یا حتی بوی سیگار یک دوست که برای معشوقه ا......

ادامه شعر
محمد نبی یاری

من هوایی شده ی موی پریشان توام من که مشهور ترین،عاشق و مجنون توام من دلم لک زده تا،تماشا بکنم روی تورا من دلم تنگ شده تا،بو بکنم موی تورا من که دلتنگ ترین،رهگذر کوی توام من که نااهل ترین،عاشق گیسوی ......

ادامه شعر
ناهید  افسری نژاد

((ذکر یار )) جوهریه وجودمی ساقی غمگسار من سبزترین بهارمی اهل دل و تبار من اوج کمال شعر من ،شاعری از وجود تو چون ز تو چشمه می شود قلت اقتدار من باده ناب من توئی نقطه ی مامنم تویی یاد تو موج می زن......

ادامه شعر
حافظ کریمی

واکسن و پاس و گذر بازی بین الملی ست کربلا رفتن ما دست حسین بن علی ست واکسن و ماسک و همش شستن دستها یعنی چه درد و درمان به خدا، عشق حسین ابن علی ست وزیر جاهل ما گریه بر آن شاه جهان علت حزنی و ا......

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

هر دل دانا که شد ، آیینه دار حرف دوست درهمان آیینه می بیندکه حرف آن نکوست گوییـا شب زنده داری در دل بیدار ما می شود آیینه گردان از برای حرف دوست ٭٭٭ در همه اشیاء عالَ......

ادامه شعر
نازنین نکیسا

دل بی تو به تنگ آمد یارا تو کجایی؟ بر جان من خسته بیمار شفایی بر حال دل سوخته ام هیچ نظر بود؟ کز راه شفقت نرساندیش دوایی عمریست به دنبال تو خاموش دویدم شاید ز محبت برسد از تو ندایی بردی ز برم هم دل و ......

ادامه شعر
کاویان هایل مقدم

دل را به یاد عشقش، هر شب بشویم از خون این دیده ی پر از اشک، باریده قدر جیحون جانی به تن نمانده، از فرط جور صیاد صیدی که مانده در دام، صیاد سوی هامون لیلای این حکایت، دل سنگ گشته یا رب با صد کرشمه ی او......

ادامه شعر
محمد  عالمی

روزو شب میگم خدا بــه صــفــا میگم خدا همه و قــت میگم خدا زجــفــا مـیـگم خدا عشق من با شــه خدا جا ن مــن بــا شه خدا این خدا مهربونه این خدا مثل جونه همــیشـه میــگــم خــد ا مــرا آف......

ادامه شعر
حافظ کریمی

[دل نوشته ای بر حزب ۱۱۷ آیات ۱ سوره مبارکه نساء تا ۲۹ سوره مبارکه تکویر] 110 الهم صل علی محمد و آل محمد: سوره النبأ  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ ﴿۱﴾عَنِ النَّبَإِ الْع......

ادامه شعر
مینا یارعلی زاده

ترسیده چشم‌مان بارها ، بسیار چونان بید نکند پیک نابودی است این نم نم بارانی که بر دوش های افق می آید آنقدر گرفته دل‌مان که با هیچ پنجره ای وا نمی شود سقف ها دیگر امن نیست به نفس افتاده زندگی از خاک گذ......

ادامه شعر
علی آقا  اخوان ملایری

مائیم و مهرِ یار اندر خاطرات بسیار ...

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《دنیای بکر》 خو کرده ام به زیر سایه اَت همچون دلداده ای تنها بدون چتر زیر باران بنویس مرا؛ با نوازش رقص انگشتانت مثل شعری نیمه تمام بخوان مرا؛ مثل واژه ای ابتر در دنیای بکر بنوش مرا؛ مثل استکان خُمارِ......

ادامه شعر
داود دوستی

وقتی که نگاهم می کنی گل سرخی در دلم می روید وقتی باران بوسه ات می بارد گلی وحشی است وقتی که نبض عشق می زند ساقه ای پیچنده است نگاه کن! گلی پژمرده است بی باغبانی که تویی... ......

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا