تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
اعظم جعفری
در10 /02/ 1394 -
حکیمه کمایی.دلتنگ
در10 /02/ 1394 -
زهره معینی منفرد
در10 /02/ 1395 -
علی سلطانی نژاد
در10 /02/ 1355 -
سیامک عشقعلی
در10 /02/ 1368
هر فـرد بشر را نظری بر هنری هست گـر نیک تکاپو بکند پـُر هنری هست هر کس به ره علم و هنـر هیچ نـپوید بیهوده بـُوَد بودن آن ، بی هنری هست ٭٭٭ هر ف......
ادامه شعربه گرمستان آغوشت مرا دعوت کن ای بانو به یک فنجان دمنوشت مرا دعوت کن ای بانو چراغ واژه های شعر خاموش است بی عشقت دل من گشته مدهوشت مرادعوت کن ای بانو شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)......
ادامه شعرسلام بیاد آبی نگاهت پرکشیدم تا اوج غرور.... خودکامگی ندیدم،دل به مهرلاجوردیت بی وفایی به رخ کشید.... م.مه...
ادامه شعرقریباست، قد بلندیام برای چیدن اناری از باغ لبت با دستهای پاکِ بوسه میخواهم از بهشت این عالم طرد و به زمین آغوش تو تبعید شوم هابیل لبخند بزایم و قابیل اخم و ادا که رسالتشان ربودن دلت باشد... بگش......
ادامه شعربرایم،،، اگرچه ﺗﻮﻓﯿﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛ --[بودن در این شهر سیمانی،] ﺍﻣﺎ،،، ﺍﺯ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ پنجرهها، ﺑﯿﺰﺍﺭﻡ! #لیلا_طیبی (رها)......
ادامه شعرعەقرەبەی کاتژێرەکەم لە ژێر ژەنگی زۆر خەوی لێکەوتووە... لە ماڵێکدا کە چاوی تۆ هەڵنایت تێپەڕبوونی کات واتایەکی نییە؟! ▪برگردان فارسی: عقربههای ساعتم زیر خروارها زنگار خواب رفتهاند در خانه......
ادامه شعرمَن مَست، زِ مَستیِ تو بودَم دِلَکَم مَن شعر، زِ پیمانه سرودَم دِلَکَم یک عُمر، تو بودی و وُدودی و اَلَک اَندَر خَمِ یک طُرِّه و دوُدَم دِلَکَم با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز......
ادامه شعرروز های دراز بی سلامت چی کنم دل دور است ز تو دنیا را چی کنم دیر است ز تو نه سلام دیدم نه کلام آن کلام بی سلام و با ریایت چی کنم......
ادامه شعراز تو چه پنهان! خودت به کنار، از یادت هم،، --شراب میریزد. #لیلا_طیبی (رها)...
ادامه شعرگر تو را مهمان شدم یک لقمه ی کافی بود. هرچه از دیدار تو حاصل کنم باقی شود. سفره ی رنگین مرا هرگز نکرد حاصل پذیر. چون که روی تو ببینم من شوم آنگاه اسیر. حسن خلقت بر سر سفره ی دیدار ما. کی به خوردن می ش......
ادامه شعرفروزانندهِ خورشید و تاباننده ماه اوست فرمانروا و عالمیان را شاه منزل هایی نهاده در مسیر ماه حساب سال آریم به گردش ماه هلال و تربیع و بدر و محاق ماه روزها هفته ها اوقات دوازده ماه جز بحق نیافریده ن......
ادامه شعربسمه اللطیف وصف گلستان اینجا گلستان است و در آن خار و خس نیست بهتر از این کی بوده و این نیز بس نیست گویا جهان غرقه به ظلم و جور بوده است اما ز عدل و داد خوبان زین سپس نیست آن قد پربار است گل افشا......
ادامه شعرسلطان در بند یک جنگل اگر شود بدون سلطان بی دغدغه، کفتار بخواند فرمان روبه صفتان به کام شان شیرین است تقدیر سیاه ، سایه اش بر بستان چون نعره شیر دیگر از بند شنید ......
ادامه شعرمشت می زند به در و دیوار وَ ناسزا می گوید به غربت پناهنده ای که مرگ را طلبکا ر است *** بربروار جنگل را فتح میکندُ در شادی بی رحم خویش انقراض را می رقصد... او ، سرچشمه ی سقوط استُ قلبش ، پناهگاه ش......
ادامه شعربسمه اللطیف یاد تو در ذهن من چو یاد تو بیدار می شود در من طنین نام تو تکرار می شود قصری از آرزو و تمنای عشق تو در سرزمین ذهن پدیدار میشود آنجا به صدر مجلس خوبان نشسته ای جانا دلم ز عشق تو سرشار ......
ادامه شعرشعله دارد عشق و ای دل گرد آن پروانه ایی لحظه ایی با احتیاط و دقت و پروا ، نه ایی هر نفس ریزد به کامت از بلا پیمانه ایی پای او اما بمانی چون هوس پیما ، نه ایی آنقدر شیرین که گویا تنگ شکرخانه ایی گرچ......
ادامه شعریاهو هر روز: من ... تو ... من ... تو، فقط استخاره کن با هر هجوم شب، نخِ تسبیح پاره کن آیینه را مقصّرِ اغوای خود بدان انگشتِ اتّهامِ خودش را اشاره کن پا در رکابِ ابر به زاری ادامه ده چخماقِ دل بس......
ادامه شعرهیچ وقت با کسی بیش از جنبه اش شوخی نکن 《حرمت ها شکسته میشود》 هیچ وقت به کسی بیش از جنبه اش خوبی نکن 《تبدیل به وظیفه میشود》 هیچ وقت به کسی بیش از جنبه اش عشق نورز ......
ادامه شعرغزل شِعرٍ شَعر گر که بگشایی به پیشم خرمن مویت به ناز عقدهء دل نازنینم میکنم پیش تو باز با سرانگشتان احساسم کنم شانه سرت تا که هر تاری ز مویت قصه ایی آرد دراز تو پریشان زلف مشکین کن ......
ادامه شعروای از شَبِ حِرمان که خَری خُل بشود اَز رویِ قَضا چَنبَرِه بَر پُل بشود "اِفضاءُ فَخذتُم لِدُبُر لَک" بکند روزی که کَمَربَندِ اِبی شُل بشود با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ای......
ادامه شعر