- لیست اشعار
- قالب
- سپید
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
علی فیروزکوهی
در08 /02/ 1394 -
عباس خوش عمل کاشانی
در08 /02/ 1394 -
علی اصغر ابراهیمی رودپشتی
در08 /02/ 1365 -
ترانه هموطن
در08 /02/ 1357 -
مائده .
در08 /02/ 1380 -
عبدالصمد اجباری
در08 /02/ 1399 -
ثریا قنبری
در08 /02/ 1389 -
آرامش ظهرابی
در08 /02/ 1361 -
سعید طهماسبی کهیانی
در08 /02/ 1369 -
حسن محمودی
در08 /02/ 1344 -
مهدی یوسفی
در08 /02/ 1377
اُحُد : در صحرای تفیدۀ سینه ام اُحُدها شکاف خورده ... یغمبرم که باشی !!! آیه هم نازل می شود ================== پنجره : پنجره هم راز دلتنگی ام را می داند ...! هر وقت که بازش م...
ادامه شعرکوش کن آهسته خوان این قلم آهسته میخواند تو را این قلم در ظلمت تنهای شب یک نفس آرام نمی ماند چرا این قلم میلغزد بر نقش ورق میکشاند من را به جاهای دور میخواند ام در این سکوت سرد همچون شبز...
ادامه شعربغض هایم را بشمار ببین اگر تمام پنجره ها را هم باز کنی نمی توانی آرامم کنی با گذر این نسیم های گاه و بی گاه بهاری وقتی حجم بی صدایی این قفس تنگ میشود برای بال هایی که روزگاری روی شان...
ادامه شعرتو در آغازی عشقی و من در پایان تو در شکوه یک لبخند و من برگ ریزان تو در اوج رویایی من در برکه ی خاموش تو در را ه رسیدن من رو به ویران تو گفتی در بهار شکوفه ای یافنی من باور نداشتم رسیدم تازه به...
ادامه شعرنوستالژی در ذهنم قدم میزند، قلک شکسته را ترمیم میکنم، چهل تکه مساوی. در سالن اشیاء گم شده ، خاطره ایی از کودکیم، به عروسک پشت ویترینی که تو میخواستی زل میزند. ونوس رد پایت را از رویاهایم پ...
ادامه شعرعاقبت روزی جایی در دوردستها به هم خواهیم رسید ... خودم دیدم خطوط موازی ریل در افق دست در دست یکدیگر داشتند
ادامه شعریئل اسیردی دونن گئجه گیلیله شیردیم اوزومده دؤرت دووارین آراسیندا آلبوم داکی شکیلینن. داریخیمیشدیم اللرینه سوزلرینه...باخیشینا سحر چاغی آغاج باشیندابیرقارقا سیخما بوغمایا سالمیشدیر باخیشیمی...
ادامه شعردرلب پنجره ی بی تابی ها باران دیدگانم برتن لاغر شیشه می پاشد وتمام ذرات وجودم تشنه ی صدای گامهای تو خیره به راه عبور دل می سپارد می آیی می آیی و به زیر خاطره ها و بم فراموشی به گوشه شکست...
ادامه شعرنماز جماعت علف ها قنوت سرو رکوع بیدمجنون روزه کویر را می بینم می خواهم سجده کنم اگر.... نیالاید سرم خاکش را
ادامه شعریئنه بیر گؤروشون سونو یئنه من یئنه داریخمالار یئنه سن یئنه قبیر داشی آه..!!!! هانسی اتوبوس؟ هانسی مترو هانسی اوچاق هانسی تیرن منی سنه گؤتورجک؟؟ آه.... سن سرین تورپاقلارین قوینوندا من س...
ادامه شعرآن سحر گاه زفاف چوبه ی دار یادت هست؟ آن مرد/دست بسته/ پا بسته/تکیه داده به دار یادت هست؟ چوبه دار یادت هست؟ او ایستاد چهچه تیر آمد /چوبه ی دار شکست سبو از دستت افتاد افتاد شکست/مرد نشست...
ادامه شعرهر چه کردم نشدم از تو جدا . بدتر شد گفته بودم بزنم قید ترا . بدتر شد مثلا خواستم این بار موقرباشم و به جای "تو" بگوییم که "شما"بدتر شد آسمان وقت قرار من وتو ابری شد تازه با رفتن تو وضع هوا بدتر ش...
ادامه شعربو گئجه دوئل یارادیر دیلکلریم.... دویغولارلا قارانلیق میدان... گوزلرین تیتره ییر سن باخا باخا!!! آیاقلاریم دوئل قوراللارین پوزور گؤز یاشلاریم دویغولاریم آغیرلاییر گئدیر دیلک یاواش - یاوا...
ادامه شعربه ابتدای جهان بر میگردم و پیشاپیش اولین باران بی هیچ چتری به استقبالت میآیم. ازهمین پل که بگذری جهان تو آغاز میشود آغاز یعنی پایان ، و هر پایانی آغاز خویشتن است چقدراین جاده ها ترا...
ادامه شعردوستان گرامی اولین نوشته من در سال 1372 درکلاس ادبیات درس نگارش یکی از دانش آموزانم کتابی هدیه داد از سهراب سپهری روی جلد عکس او بود اناری در دست و همین کتاب انگیزه نوشتن شد نگاه برایم چ...
ادامه شعرآه ای آسمان ابری ببار که در این دیار خاموش کسی نای کریه کردن ندارد ببار شاید این زمین خشکیده بار دیکر با چشمه های جوشان پیوندی همیشکی ببندد تا دیکر کلهای پر پر شده عاشق حسرت آرزوهای فردا را...
ادامه شعرسن...یاساق اولمادان.... شوبهه سیز سئویرم سنی آتامین قیزی یااام...!! بیر قیپ قیرمیزی یاساق آلما د ا د میشام. معصومه عبداله زاده( تبسم ) (برگردان به فارسی) تو ....را... با ممنوعه بودنت ...
ادامه شعرآزارهایت نیز تو را از من نگرفت ... بر پیشخوان بازارها دنبال دل و قلوه های تکه تکه ام سلاخی صورتک ها نیز تو را از من نگرفت ... خیره ام به درخت های بیزار در ضربه های کوبنده ی تبرها حتی وحش...
ادامه شعراز عاقبتم می ترسم خیال هیچ پروانه ای در سرم نیست و باغ میوه هایش طعم کودهای هراس می دهد ... نه نومیدم نه بی مایه اما تو بگو جایی را سرغ داری که بذر امید بکارند ؟؟؟؟؟؟ احمد الماسی 94/3/7...
ادامه شعرچشم ماه از پشت پنجره، می کاودم به خیالم سرک می کشد و رویاهایم را به آسمان می برد پردۀ حریر شب را می اندازم و سر بر بالین تنهایی ام می گذارم از پشت پرده، موج رقص می گیرد و لجوجانه باز به خیالم سف...
ادامه شعر