« مسمط تضمینی » از آخرین غزل مولانا که درحالت احتضار برای سلطان ولد پسرش گفته است:
تقدیم به پیر راه عشقم حضرت مولانا جلال الدین بلخی
عمری خلاف وعده، کردی دمی وفا کن
غوغای بندگی را تنها تو با خدا کن
سوگ و ترانه ات را امشب تو بی صدا کن
شوق و علاقه ات را از ما دگر جدا کن
«رو سر بنه به با این تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن»
شد عضه در رخ ما عکس پر از تماشا
کام از عطش گرفتم در آب شور دریا
در خشک سالیِ وصل، می گرید آسمان ها
امشب سوال فردا هرگز مکن تقاضا
«مائیم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن»
خواهی که در طریقت راه خطا نیفتی
یا در سکوت مطلق ، صدر صدا نیفتی
در جمع انجمن ها پایین پا نیفتی
بیمار تا نگردی مرز شفا نیفتی
«از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ، ترک ره بلا کن»
در طول و عرض عالم عطر خدا وزیده
رعناییِ وجود زلفِ رها خمیده
تا که خبر به گوش باد صبا رسیده
آری نگار خود را در خلوت آفریده
«مائیم و آب دیده در کنج غم خزیده
بر آب دیده ما صد جای آسیاکن»
محسود عالم است این روی خوش دل ما
لیکن دو گانگی را حافظ چه گفت زیبا
«با دوستان مروت با دشمنان مدارا»
یا در کمند زلفی هرگز « مپیچ کانجا »
«خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا
بُکشَد کَسَش نگوید تدبیر خونبها کن»
در گفتگوی مستان هرگز ریا نباشد
در جمع هوشیاران لختی صفا نباشد
بر خاک غربت ما ، هم آشنا نباشد
هرگز که قصد و نیت سوی شما نباشد
«بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زرد روی عاشق تو صبر کن وفا کن»
«در انتهای آغاز ، من او و ما نباشد
صورت بقا نگیرد تا تن فنا نباشد
مجذوب گشتگان را چون و چرا نباشد
مغلوب مردمان را درمان دعا نباشد
«دردیست ، غیر مردن آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن؟؟؟؟»
از بود پُر وجودش، از غیردل بریدم
او رفت و در پی اش من پرواز را پریدم
گمنام عشق ماندم در انتظار عیدم
من در خیال واقع البته یک شهیدم
«در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن»
گر ماجراست بر ره عشقیست چون زمرد
قلب شماست برره عشقیست چون زمرد
نوری بقاست در ره عشقیست چون زمرد
دست خداست برره ، عشقیست چون زمرد
«گر اژدهاست برره ، عشقیست چون زمرد
از برق این زمرد ، هین دفع اژدها کن»
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
میثم محسن دخت املشی
-
محمود حنیفی
-
سیروس کامجو موحد
نظر 17
کمال حسینیان 03 شهریور 1394 22:26
نمی دانم چه بنویسم و از کجای این شاهکار
چند بار خواندم و می خواستم تمام مصاریع رو برای الگو قرار دادن خودم دوباره در پی نوشت و کامنت بیارم که دیدم کاری لووس است، ولی الحق که شبگردی امشبم پر نور شد با شعر زیبا و عرفانی تان
محسود عالم است این روی خوش دل ما
لیکن دو گانگی را حافظ چه گفت زیبا
«با دوستان مروت با دشمنان مدارا»
یا در کمند زلفی هرگز « مپیچ کانجا »
«خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا
بُکشَد کَسَش نگوید تدبیر خونبها کن»
در گفتگوی مستان هرگز ریا نباشد
در جمع هوشیاران لختی صفا نباشد
بر خاک غربت ما ، هم آشنا نباشد
هرگز که قصد و نیت سوی شما نباشد
«بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زرد روی عاشق تو صبر کن وفا کن»
راستی به قدری ذوق زده شدم که یادم رفت سلام بنویسم
سلام و درود
روح الله اصغرپور 04 شهریور 1394 16:38
سلام و درود خدمت استاد عزیزم
ممنون از وقتی که برای اشعار بنده حقیر گذاشتید.
مانا باشید.
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 04 شهریور 1394 00:40
درودهمیشه از اشعارتان لذت میبرم واقعن آفرین برشیوایی قلم وبلندای اندیشه تان عیدتان مبارک
روح الله اصغرپور 04 شهریور 1394 16:40
سلام و درود بی پایان خدمت شما
ممنون از وقتی که برای اشعار بنده حقیر گذاشتید.
مانا باشید.
rose rose rose rose rose
طارق خراسانی 04 شهریور 1394 01:11
با سلام و درود
بسیار عالی
دستمریزاد
در پناه حق
روح الله اصغرپور 04 شهریور 1394 16:41
سلام و درود خدمت استاد عزیزم
ممنون از وقتی که برای اشعار بنده حقیر گذاشتید.
مانا باشید.
سلبی ناز رستمی 04 شهریور 1394 12:05
درود و مرحبا
در طول و عرض عالم عطر خدا وزیده
رعناییِ وجود زلفِ رها خمیده
تا که خبر به گوش باد صبا رسیده
آری نگار خود را در خلوت آفریده
«مائیم و آب دیده در کنج غم خزیده
بر آب دیده ما صد جای آسیاکن»
روح الله اصغرپور 04 شهریور 1394 16:41
سلام و درود بی پایان خدمت شما
ممنون از وقتی که برای اشعار بنده حقیر گذاشتید.
مانا باشید
احمد البرز 04 شهریور 1394 15:08
سلام بسیار عالی
ریتم مولانایی را نیز همراه داشت
شد عضه در رخ ما عکس پر از تماشا
کام از عطش گرفتم در آب شور دریا
در خشک سالیِ وصل، می گرید آسمان ها
امشب سوال فردا هرگز مکن تقاضا
«مائیم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
روح الله اصغرپور 04 شهریور 1394 16:42
سلام و درود بی پایان خدمت شما
ممنون از وقتی که برای اشعار بنده حقیر گذاشتید.
مانا باشید
دانیال سمیعی 05 شهریور 1394 19:53
سلام جناب اصغرپور به زیبایی تمام
چقدر خوب قلم میزنید
درود برشما بزرگوار
روح الله اصغرپور 05 شهریور 1394 20:15
سلامدانیال عزیز
ممنونم از حضور تان
مانا باشید.
دادا بیلوردی 06 شهریور 1394 22:45
درود بر جناب اصغر پور
زیبا خلق کرده اید
آفرین
لذت بردم از احساس و کلامتان
سیاوش دریابار 27 شهریور 1402 16:34
درود فراوان