دل عاشق شده ام در پی القابی نیست
بی نقاب است...، ورا حوصله ی قابی نیست
شب چه تاریک و به بَر، بوسه ی مهتابی نیست
دلبرم رفت و دلم رفت و دگر تابی نیست
ای دریغا که به لب جام می نابی نیست
شاخه آفت زده شد میوه ی کالی نرسید
حال زار است ! الی احسن حالی نرسید
روزِ ما رفت و بجز شام زوالی نرسید
حسرتم مانده و دستم به وصالی نرسید
کوچه ها خالی و دیگر دل شادابی نیست
ملت عشق کجا فکر نقابَ ند؟ ولی
جمله بر آتشِ عشقی که کبابَ ند ، ولی
بهر آبادی دل ها چه خرابَ ند، ولی
شب شد و چشم جهان در تب خوابَ ند ،ولی
سهم این منتظر خسته نظر ، خوابی نیست
سال ها طارقِ ما، کارِ دلم سوختن است
جان به لب آمدو کارم همه لب دوختن است
بر چنین قوم ریا معرفت آموختن است
گرچه سهم دل ما شعله برافروختن است
باز هم در شب من جلوه ی مهتابی نیست
همه شب از غم هجرت به سحر بیدارم
سال ها بی تو چه بارانی ام و می بارم
غم هجران دگرم بس...، مده هی آزارم
چه قدر پلک به راه تو به هم بفشارم
بر سر چشمه ی چشمی که دگر آبی نیست
یادم اصلن نرود دلبری و سروری ات
خنده هایت، همه آیینِ هنر پروری ات
تو بیا گوهر من ، طالبِ تو، گوهری ات
باز ای کاش که تکرار شود دلبری ات...
نازنین بعد تو ... دیگر به دلم تابی نیست
مخمس با تضمین از غزل استاد حسین دلجویی گرانمهر
11 مرداد 1394 طارق خراسانی
نظر 26
-
عرفان ویسی (هستیار) 13 امرداد 1394 02:06
ملت عشق کجا فکر نقابَ ند؟ ولی
جمله بر آتشِ عشقی که کبابَ ند ، ولی ....
باسلام
فوق العاده بود استاد.زیبا بود
راستی منتظر اون حرف خصوصی هستم هنوز استاد
-
طارق خراسانی 13 امرداد 1394 15:12
سلام بر ویسی عزیزم
یار تازه واردم هستی ولی انگار هزار سال می شناسمت.
چشم اون راز را هم خصوصی می گویم عمومی که خطرناکه
یعنی برای خودت درد سر میشه
سپاس از حضور پر مهرت
در پناه خدا
-
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 13 امرداد 1394 09:00
سلام استاد خوش نگار باز هم باشاهکاری دلهارا به شور دعوت کردید واژه واژه شعرتان پرمفهوم ودلنشین است وانتخاب را مشکل میکندشادوسلامت وجاودان زی
-
طارق خراسانی 13 امرداد 1394 15:13
سلام و درود بر سرکار خانم نادری بزرگوار
سپاس فراوان از حضور مشوقانه و پر مهرتان
در پناه خدا
-
روح الله اصغرپور 13 امرداد 1394 10:30
آیینه در آیینه نگه کرد مرا دید
گفت از تن آلوده شب خار و خسی رفت
ر.ا.راجی
درود بر دو یار شیرین سخن -
طارق خراسانی 13 امرداد 1394 15:14
سلام بر شاعر و ادیب بزرگوار و عزیز
جناب اصغرزاده
سپاس ار حضور همیشه گرمتان
در پناه خدا
-
بهناز علیزاده 13 امرداد 1394 13:39
بسیار عالی درود بر شما استاد ارجمند سالها باید که شاگردی کنیم تا به این زیبایی شعر بسراییم،
-
طارق خراسانی 13 امرداد 1394 15:16
سلام و درود بر خانم علیزاده عزیز
ما ریزه خوار سفره ی دانش شما عزیزان هستیم
وقتی سن شما را داشتم محال بود که مانند شما شعر بگویم.
کار نیکو کرد از پر کردن است
سپاس از حضور مشوقانه آن بانوی فرهیخته
در پناه خدا
-
-
طارق خراسانی 14 امرداد 1394 07:39
سلام بر نور چشمانم
سرکار خانم علیزاده
سپاس از حضور پر مهرت ای مهر آیین دور از وطن
در پناه خدا
-
-
سمانه تیموریان (آسمان) 13 امرداد 1394 18:22
یادم اصلا نرود دلبری و سروری ات
خنده هایت، همه آیینِ هنر پروری ات
تو بیا گوهر من ، طالبِ تو، گوهری ات
خیلی عاااااالی
بسیارزیبا و دلنشین مثل همیشه-
طارق خراسانی 14 امرداد 1394 07:40
سلام بر سمانه فرشته ی خدا
عجیب بنده هم این بند را دوست دارم
سپاس از حضور بسیار زیبا و دلگرم کننده ی شما نازنین
در پناه خدا
-
منوچهر منوچهری(بیدل) 13 امرداد 1394 20:23
سلام بر مقام بزرگ استاد طارق خراسانی سخنانت امید وارم میکند ومرا بیاد ساله پیش انداخت که با مرحوم سیمین بهبهانی عزیزم بودم استاد سایه فرمود سیمین ولش کن بزار غزل بگه ترانه برای منوچهر نون و آب نمیشه شما منو بیاد آنشب شب 21 آذر بود انداختید استادم دمای آخراست
همیشه دوستتان داشتم واز دور شاهد کار های زیبای شما بودم ما کجا وشما کجا استادم همین که از دهان مبارک شما چنین سخنی میشنوم لذتش
برابر دنیاست میبوسمت -
طارق خراسانی 14 امرداد 1394 07:42
سلام و هزاران درود بر حضرت استاد منوچهری عزیز
دست بوسم استاد
به وجودتان با تمام وجود افتخار می کنم
خدا رحمت کند سیمین بهبهانی و همه شعرای بزرگی که برای رشد و اعتلای شعر و ادب ایران قلم زدند.
سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه خدا
-
علی اکبر سلطانی 13 امرداد 1394 22:05
سلام و عرض ارااااااادت استاد نازنین ..
مخمس زیبایی ست ...دست مریزاد ...
همه شب از غم هجرت به سحر بیدارم
سال ها بی تو چه بارانی ام و می بارم
غم هجران دگرم بس...، مده هی آزارم
"چه قدر پلک به راه تو به هم بفشارم
بر سر چشمه ی چشمی که دگر آبی نیست"
در مخمس به قولی ید طولایی دارین استاد
از شاگرد نوازی تونم صمیمانه تشکر می کنم ...
از راه دور پیشانیتان را می
م ....
-
طارق خراسانی 14 امرداد 1394 07:43
سلامی چو بوی خوش آشنایی
تصدقت
مایه مباهات همه دوستانت هستی
سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه خدا
-
-
طارق خراسانی 14 امرداد 1394 07:44
با سلام و هزاران درود بر اقتدار ادب ایران
حضرت استاد اقتداری
سپاس از حضور مشوقانه ی آنحضرت
در پناه حق
-
-
نگار حسن زاده 14 امرداد 1394 13:47
شاخه آفت زده شد میوه ی کالی نرسید
حال زار است ! الی احسن حالی نرسید
روزِ ما رفت و بجز شام زوالی نرسید
سلام و عرض ادب و احترام بابایی عزیزم
مخمس بسیار بسیار ناب و زیبایی بود
سپااااس از قلم هنرمندتون
لذت بردم
می آموزم در محضرشما
بمانید و بتابید تا ابد
-
طارق خراسانی 14 امرداد 1394 14:45
سلام بر ماه آسمان شعر و ادب
نگار عزیزم
سپاس از حضور گرمت
جانمی
در پناه خدا
-
-
طارق خراسانی 14 امرداد 1394 21:29
سلام و درود بر دادای عشق
جانمی
سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه رب العالمین
-
-
الهه دهقان 15 امرداد 1394 16:19
درودها نثار شما استادگرانقدر.....
قلمتان زیباوبی ماننداست.....
شاگرد کوچک شما هستم استاد...
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
ایرج قبادی
-
Moslem Ahangari
نقد 2
حسین دلجویی 14 امرداد 1394 16:11
سال ها طارقِ ما، کارِ دلم سوختن است
;
جان به لب آمدو کارم همه لب دوختن است
بر چنین قوم ریا معرفت آموختن است
گرچه سهم دل ما شعله برافروختن است
باز هم در شب من جلوه ی مهتابی نیست
درود بر استاد قلم طلایی دلم جناب طارق عزیز ک الحق و والانصاف مخمس تضمینی دلنوازشون رونقی داده و بهایی فزوده به بازار دلنوشته ی سیاه مشقم...
سپاسگزارم که منت نهادید و بها دادید
و بی اندازه خوشحالم که مورد تایید و نظر نیک حضرتتون واقع شد..
از تک تک عزیزان و اساتید بزرگواری که محبت و لطف فرمودند و نامی از بنده بردند ،بی نهایت سپاسگزارم...
تقدیم به گل روی و ایینه سرای سینه منیر شما
گر چه در چشم عزیز تو خـدای سخنم
باز شرمنده ترین یوسف یک پـیرهـنم
.
چشم استاد تو میخواست که شاعر بشوم
ورنه بی آینه ات طـوطی گنگ چمنم
.
آنقدر عطر نگاه تو به شـعرم جان داد
که پس از مرگ فقط یاس دمد از کفنم
.
باز ای سبزترین واژه بیا قافـیه باش
تا غزل بشکفد از دامن دشت ودمـنم
.
سبز شو در غـزلم تا به سـبایم نبرند
از سلیـمان غزل اشک عقیق یــمنم
.
من همانم که به هر پرسش برزخ با عشق
باز هم نام تو را می شنوند از دهـنم
.
مهر تو آمده با شیر و به جان خواهد شد
همچو عـشقی که سرشتند به مهر وطنم
.
بعد مرگم بدنم جای بلــــندی ببرید
تا مـگر باد برد در وطـنم خاک تـنم *
حسین دلجووو
D>
طارق خراسانی 14 امرداد 1394 16:28
درود بر حافظ زمان
خدا گواه است اگر بنا بر ارادتی که بدان حضرت دارم مطلبی می گویم... غزلیات شما اگر تک چین شوند
و مجموعه ای بشود همه را حیرت زده خواهد کرد.
غزل باید عاشقانه باشد و شما بسیار غزل عاشقانه دارید.
جناب دلجویی عزیز دست از دامنت براحتی بر نمی دارم باید بیایم شیراز نمیدانم آنجا هستید یا جای دیگر ولی
من مسافر دیدار عشقم خودت را آماده کن...
خوشحالم این مخمس را پسندیده اید.
در پناه خدا شاد زی