- لیست اشعار
- قالب
- چهارپاره
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
ایرج قبادی
در09 /02/ 1341 -
Moslem Ahangari
در09 /02/ 1399
چه کنی گر که باز، باز آیی؟ این سئوالی ز طارقی کردم پاسخم داد نغز و بس زیبا مثلِ عمری که عاشقی کردم 5 آبان 1399
ادامه شعر" مردم آذری زبان وطن"، تقدیم به هم میهنان عزیز آذری زبان مان و در محکوم کردن رژیم های اسرائیلی و ایران ستیز آنکارا و باکو 1_مردم آذری زبان وطن/ در زمان قیام مشروطه/ خون دل ها خریده اندبه جان/ تا...
ادامه شعرسر سپردم به تیغ چشمانت تا رجز خوان مرگ من باشی عاشقی کن برقص در شعرم تا خودت شاخ و برگ من باشی فصل بارانی ام پر از شورم روز و شب بی اشاره می بارم ابر آواره ای که سرگردان شده ام پاره پاره می بارم ...
ادامه شعرخداوندا تویی سرشارِ حکمت ز دستم میوه ی نارس گرفتی بجز حمد و ثنای تو سزا نیست از آنچه داده ای، یا پس گرفتی 8 اردیبهشت 1397...
ادامه شعربا سیاهیهای پیوسته نور آزادی نمی بینم با نشاط رنگ و رو رفته رنگی از شادی نمی بینم گرچه در خوابیم و میدانیم در میان خواب بیداریم در دل شبهای بیداری از طلوع صبح،بیزاریم آن جوانیهای در برزخ در جوانی،زود...
ادامه شعرمرا خیال تو آواره ی بیابان کرد فرامُشت کند این دل؟ سخن چه می گویی؟ به انتظار تو جان داد و باز می بینم ز گورِ سبزِ خیالم هنوز میرویی...
ادامه شعراگر دلتنگ من هستی مرا چون ابر بر تن کن هراس شب به تن دارم به یادم شمع روشن کن برای غربت شب ها تو ماهی بر زمینم باش من اینجا سخت دلتنگم هوای سرزمینم باش من آن ابرم که می بارد سراپای سکوتش را بیا از...
ادامه شعراز دست لجبازی تو، اندیشه ام لجباز شد ای اختر طالع چه شد با ما تو بد تا میکنی دکّان ما تخته کنی ،گیری بساطِ معرکه در پیش پای مشتری ما را تو رسوا میکنی ولی اله بایبوردی...
ادامه شعرزندگی طرحیست خاکستری با نقش ها و صحنه هایی رنگارنگ می تپد ریا در حقایقِ تلخش می گوید فراوان دروغ های قشنگ زندگی روزهاییست که میگذرد با سری بلند یا نگاهِ آلوده به ننگ در کلیات ، تفاوتها اندک است در اج...
ادامه شعرکودکی دنیای شادیهاست اما کودکان همه شاد نیستند آنانکه رُخشان لبخند است از کجایند ، نمی دانم کیستند کودکان ما می لولند در کُپه های درد آلود خاک آرزویشان یک سقف است در دل کوچه های ترسناک بازی هایشان ب...
ادامه شعر???????????? شب ???????????? شب میچکه از گوشه چشمم کابوس روی شهر میتابه پشت دری با قفل تاریکی ایمان من با کفر همخوابه شب میرسه با خاطراتی که زیر نقاب روز گم کردم با ژانر تلخش،صحنه به صحنه اکران میشه...
ادامه شعرنگاهش روی به زرتشت بود پندار و گفتار و کردار نیک به دنبال روزی اصیل می گشت در ورای مدارهای الکترونیک در خاطراتش می زد جَست واگنر و اپرای ندیمه های اودین گویی بدون سالومه هرگز نمی گذاشت سر بر روی بالی...
ادامه شعر. " شعر بی سایه" باز حجم خیال های پشت در مانده باز تکرار کوچه های سرد بی عابر از حوالی دشت های شعر بی سایه بگذر و جان واژه ها بمن نگو شاعر بگذر و ساده کنار دقایقم بنشین بنشین پای حرفهای زیر ...
ادامه شعردوباره گم شده در اضطراب پنجره ها زنی که با تو و یادت همیشه درگیراست به اوج می رسد از شدت جنون گاهی⬇ روانپریشیِ ذهنی که در تو زنجیر است دوباره دور خودش را حصار می بندد دوباره ثانیه ها را قمار خواهد...
ادامه شعر_ منم جزیره ی تنها میان اقیانوس اَسیر زخم زبان های موج و طوفان ها میان مردم این شهرِ ناکُجا آباد که یک طرف منم و در هزار سو آنها همیشه مَحرَم من گوشِ گوش ماهی بود همیشه غُصّه ی هر غُصّه ی مرا خو...
ادامه شعر آمده ام سوے تو
سوے تو اے شهد ناب
بے سرو سامان شدم
بر من و قلبم بتاب
کام مرا نوش ده
جرعه اے آبم بده
مست و خراب توام
پیکِ شرابم بده
زُلف تو از من ربود...
ساقی پُر کن پیاله را از شرابِ نابِ کلمات می خواهم شوم مست از آوایِ حزینِ جُملات می خواهم که با حروف پَر کِشم و به مِعراج رَوَم با آتشِ سرکشِ عشق به سمتِ دردِ لاعلاج روم تا به کی خواهد ریخت خونِ قل...
ادامه شعریک گوشه از چشمت برای بودنم کافیست دنیای بی تو ، در سراشیبی ِپایان است در مغز من انگارجغدی شوم می خواند از بسکه افکارم خراب و سست و ویران است می خواهمت ، می خواهی ام یعنی پریشانی این دلرباییها برای م...
ادامه شعر. چشم نگشوده, به دامان زمین سوخته ام "عشق رازیست" که از "شاملو" آموخته ام سنگ را بر دل نفرین شده ام دوخته ام آنکه دل را به سر حادثه آویخت منم در پی رؤیت خود آینه را پیمودم با فریبی که به چشمان تو ...
ادامه شعرخسته ام ، خسته از شکستن ها پشت دنیایی از نبودن ها پای احساس هر غزل دارم دردهایی پس از سرودن ها به زمین می کشد نگاهم را ردپایی که از تو جامانده دل آشفته ام در این بلوا لای بغضی شکسته وامانده روزها م...
ادامه شعر