تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
قاسم پیرنظر
در14 /02/ 1318 -
salman mohabbati
در14 /02/ 1394 -
امیرحسین دایمی پویا
در14 /02/ 1378 -
احسان بابادی
در14 /02/ 1383 -
سینا پیغامی
در14 /02/ 1388 -
شهریار جعفری منصور
در14 /02/ 1348
بــــــــاز آمدی که ذهن مرا تو کنی پر از شعر و غــزل و قافیه و مصرعی سر از نــــــام و نشان ثروت و جاه و جلالی هم تــــــا اوج ها بری غزلم پشت کوه در از کان و مکان و زیور و مروارید و صدف ریـــــــزی ز......
ادامه شعروطن ستاره های شانه ی پدربزرگست وطن... ، نغمه های گرم آغوش پدریست وطن کیک شکلاتی نیم خورده ای ، در جیغ زنبق های شهریور .. . . . وطن ، غازهای وحشی زرینیست آویخته بر گلوی آسمانها.. وطن چمدان غم توست ، آ......
ادامه شعرچشم به گنجشکان که می دوزی قفس را در خیالت نبند بند کن پرنده را به آزادی......
ادامه شعربیخرد را مثل دانشمندها دیدن خطاست کوه را همسنگ مشتی سنگپا گفتن خطاست تکیه بر انسان جاهل، اتکا بر آتش است گوش بر اندرز پیری بیخرد دادن خطاست ربِّ انسان از چه موزون است با آسودگی؟ نفس خود را ربِ خ......
ادامه شعرخداونـدا تـو مـعیارت ،چه رنگ است که هـر آهـو، شکار هـر پلنگ است هـر آن فردی که کارش با خـدا شد به هـر جا رو کنـد، پایش به سنگ است ٭٭٭ رفیقـان ......
ادامه شعرچموشم! اگرچه اسیرِ غل و زنجیر... اما، زیر بارِ زور نمیرود؛ --باورم! #لیلا_طیبی (رها) ...
ادامه شعرصدایت آشناست آنچنانی که بلبلی در حنجره ات آشیانه ساخته است بخوان نشود گل های قشنگت خشک شوند آغوش حنجره ات قلبی را باخود میکشد تارهای رنگین حنجره ات سازی از آرامش را به نوار میکشد بخوان دلم به همین امی......
ادامه شعربا کشتن من فکر نکن بیخ شوی با مرگ پدر یکسره در سیخ شوی بدمست شدی تا که نه اینی و نه آن تاریخ نخوانی خودِ تاریخ شوی با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ......
ادامه شعر《ضحاک》 پیکر شعرهایم را ورق می زنم که جای خراش قلم را پلک های ابریشم گونه اَت درمان می کند، آه..، تو نمی دانی؟ چه روزگاری بر من گذشت که با عطر شقایق زُلف پریشانت عاشق شعر و موج موهایت شدم، نه کاوه ام ......
ادامه شعرهر خانه که دیدیم درین دوره ی ناپاک انگار که بی ریشه ترینست درین خاک هرجا به بدی یاد شود شهرت جمشید آن مُلک اسیر است به سرپنجه ی ضحاک در باورِ هر کورِ سیه خوی سبکبار هیچ است سراپرده ی تابنده ی افلاک ......
ادامه شعرزمین خوار و زمان خوار و تویی خوار و منم خوار از این پس راه خوشبختی مسیری نیست هموار نفس را و تمام شوق بودن را گرفتند همانانی که کردند عشق را بر چوبه ی دار به نام عاشقی هر عاشقی را سر بریدند چه دار......
ادامه شعرکسی که فکر نکو، بهر کاردانی کرد هـزار کار معیّـن ،که در نهانـی کرد هر آنکه در ره علم و ادب پیش رَوَد به راه علم و ادب ،کار پاسبانی کرد ٭٭٭ خـ......
ادامه شعرسرو را ماند مقاوم ایستا جان طاها نور ایمان بین ما منتظر افراد بینی با خلوص منتظر آن لحظه ای حاکم تو را امر فرماید قیامی ای عزیز تحت فرمان حاکمیّت را بنا عدل گستر در جهانی دنیوی دست هر حاکم که غالب......
ادامه شعربنمای از فراسوی عدم. چنان بنمای که شک های دلم حیران تو گردند. حقیقت روزی را نامم که چون تو مهره یی را در حضور زندگی باعشق پیوندم. مسروری لحظ ی باشد که تو یک رنگ برگردی. فدای لحظه ی برگشت.......
ادامه شعرای جان جهان سرو بلند قامت زهرا... آغاز امامتت مبارک ای شاه زمان، نورامید و جان طاها...آغاز امامتت مبارک ما منتظران منتظر لطف توهستیم... گریار تو هستیم ایمان به تو داریم پسر ام ابیها... آغاز اماتت مب......
ادامه شعرابر و باد مه و خورشید و فلک در کارند تا به دستت نرسد لقمهٔ نانی هرگز! واثق جامی...
ادامه شعردیدم پی آن زلف پریشان تو افواج در فکر و خیالات تو حیرت زده ای، واج ای خاک رهت بر سر شاهان جهان، تاج با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج آن چشمه ی چشمت بودم باده ی ج......
ادامه شعربسپارید شکوه برگ ترم را به یاد بسپارید به یاد خود نظرم را زیاد بسپارید در آسمان پر از لحظه های زیبائی تمام بال و پرم را به باد بسپارید تن مرا به خزانی که زیر شلاقش فسردم و خبرم را نداد بسپارید کن......
ادامه شعرآفتابی که بر بامِ آسمان امروزِ خود را دود ... کومه ای در مه که آخرین هیزم را بر لب دود ... قطاری در کوهستان که دهقان دهقان دود ... دستم، بوی دود خودکار، رنگِ دود کاغذ، نقشِ دود تا واژه هایم نسوخته......
ادامه شعرشب است وسکوت و چراغی روشن حال مان خوب است, ولی خیلی کم چه کرده گذشته مان با حالمان امروز افسوس گذشته و حال, اینده را بربود دوبال میخواهم که اوج گیرم باز پرواز میباید تا اخر این راز هرجا کم اوردیم هر ج......
ادامه شعر