3 Stars

آهـوی وحشــی

ارسال شده در تاریخ : 30 اردیبهشت 1394 | شماره ثبت : H94285




از عشق تو حاصل به جز از دربدری، شد؟
رفتــی که رها تر شَـــوی، آیا اثری شد ؟

ای آهــوی وحشــت زدۀ وحشــیِ نازم
عمـمر همه در فکر شکارت سپــری شد

از بســکه به دنبـال تو من زار بگـریم
دریای سیا هم به نظـر مختصـری شد

شاداب ترین جفت زمین بودی و بودم
اقبالِ خوشِ عشـق مرا بد نظـری شد

«و»

تو پاک و صمیمی و زلال عینِ شرابی
خوشبوی ترین باغ جهان، لذت خوابی

خواب! لعنت به همین خواب زدستم رفتی
هرچه من پای دل خود به تو بستم رفتی

بی وفا، ناله زدم، داد کشیــدم رفتی
یک کلامی زتو هرگز نشنیدم رفتی

منِ ویرانه نشین، این همه آوار ؟ چرا ؟
دمِ آخر ندهی فرصت دیدار ؟ چرا ؟

من کی از وصف جمال تو دمی سیر شدم
تو چه کردی که به یکباره چنین پیر شدم

((ای که از کوچۀ معشوقۀ ما می گذری))
جان من باز بیاور تو برایم خبری

بی خبر مانده ام و مضطرب و بدحالم
نکند، او بخـــورد غصــۀ این اقبالم

نکند، زود زعشقِ نوی خود سیر شود
آهوی وحشیِ من بستۀ زنجیر شود

اگر آزاد و رها بود، قشنگ است آهو
کاش دانیکه دلم لک زده،تنگ است آهو

«و»

بی تو از خیر جوانی و جهان می گذرم
هر چه خواهی تو بگو زود ازآن می گذرم

رنگ شرمندگی از روی تو دیدن سخت است
همچو شبگرد ازین کوچه نهان می گذرم

دو سه سالی که گذشت پاک شوم از یادت
خسته ام از دودلی، شک و گمان، می گذرم

چشمۀ آب روانست دو چشمان «حزین»
جان دهم پای همین آب روان ، می گذرم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 5 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 415 نفر 823 بار خواندند
طارق خراسانی (01 /03/ 1394)   | زیبا آصفی (آمین) (01 /03/ 1394)   | کمال حسینیان (01 /03/ 1394)   | علی اصغر اقتداری (01 /03/ 1394)   | نگار حسن زاده (01 /03/ 1394)   | مینا آقازاده (01 /03/ 1394)   | سمانه تیموریان (آسمان) (02 /03/ 1394)   | رضا شیخ فلاح لنگرودی (02 /03/ 1394)   | عباس خوش عمل کاشانی (02 /03/ 1394)   | کرم عرب عامری (02 /03/ 1394)   | منوچهر منوچهری(بیدل) (03 /03/ 1394)   | رضا کنی (03 /03/ 1394)   | دادا بیلوردی (03 /03/ 1394)   | سید محمد میرسلیمانی بافقی (04 /03/ 1394)   | کریم لقمانی سروستانی (05 /03/ 1394)   | فاطمه خواجویی راد (06 /03/ 1394)   | محمد اخباری (08 /03/ 1394)   | امیر عاجلو (13 /08/ 1394)   | محمد مولوی (05 /04/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :6


نقد 10

  • کمال حسینیان   01 خرداد 1394 13:19

    نقدی که استاد بزرگوارم جناب آقای طارق خراسانی به ذیل سیاه واره هایم مرقوم کرده اند
    صمیمانه از ایشان سپاسگزارم

    نقد استاد :



    سلام هزاران درود بر عزیز جانم جناب حسینیان
    بنده تواضع و فروتنی شما را می ستایم و خدا می داند که از عاشقان شما هستم.
    چون نمی خواهم خاطر خطیر خدای ناکرده آزده شود لذا بصورت خصوصی این نظر را تقدیم می کنم
    شما فرموده اید غزل - مثنوی که این اثر شما متأسفانه غزلی ندارد...
    چون ابیات یک غزل کمترین اش 5 و بیشترین آن بین 13 تا 15 بیت است.
    شما مل احظه بفرمایید غزل اول 4 بیت است و غزل دوم هم 4 بیت

    از عشق تو حاصل به جز از دربدری، شد؟
    رفتــی که رها تر شَـــوی، آیا اثری شد ؟

    ای آهــوی وحشــت زدۀ وحشــیِ نازم
    عمـر همه در فکر شکارت سپــری شد

    از بســکه به دنبـال تو من زار بگـریم
    دریای سیا هم به نظـر مختصـری شد

    شاداب ترین جفت زمین بودی و بودم
    اقبالِ خوشِ عشـقِ مرا بد نظـری شد

    //اینجا یک بیت کم دارد//

    تو پاک و صمیمی و زلال عینِ شرابی
    خوشبوی ترین باغ جهان، لذت خوابی

    خواب! لعنت به همین خواب زدستم رفتی
    هرچه من پای دل خود به تو بستم رفتی

    بی وفا، ناله زدم، داد کشیــدم رفتی
    یک کلامی زتو هرگز نشنیدم رفتی

    منِ ویرانه نشین، این همه آوار ؟ چرا ؟
    دمِ آخر ندهی فرصت دیدار ؟ چرا ؟

    من کی از وصف جمال تو دمی سیر شدم
    تو چه کردی که به یکباره چنین پیر شدم

    ((ای که از کوچۀ معشوقۀ ما می گذری))
    جان من باز بیاور تو برایم خبری

    بی خبر مانده ام و مضطرب و بدحالم
    نکند، او بخـــورد غصــۀ این اقبالم

    نکند، زود زعشقِ نوی خود سیر شود
    آهوی وحشیِ من بستۀ زنجیر شود

    اگر آزاد و رها بود، قشنگ است آهو
    کاش دانیکه دلم لک زده،تنگ است آهو

    بی تو از خیر جوانی و جهان می گذرم
    هر چه خواهی تو بگو زود ازآن می گذرم

    رنگ شرمندگی از روی تو دیدن سخت است
    همچو شبگرد ازین کوچه نهان می گذرم

    دو سه سالی که گذشت پاک شوم از یادت
    خسته ام از دودلی، شک و گمان، می گذرم

    چشمۀ آب روانست دو چشمان «حزین»
    جان دهم پای همین آب روان ، می گذرم

    /// یک بیت کم دارد///

    اما چهار بیت اول الحق زیباست
    شما می توانید این اثر را تبدیل به شعر خوشه ای کنید کافی ست پس از هر تغییری از این علامات سود ببرید
    «و »

    در پناه خدا




    rose rose rose rose

    • کمال حسینیان   01 خرداد 1394 13:22

      استاد عزیز و بزرگوارم سپاس که باز هم چون گذشته راهنمایم بودید
      و همانگونه که فرمدید دوباره این شعر را ویرایش کردم و باز سعی ام این است که با اضافه کردن چند بیت به قسمت هایی که فرمودید ، باز به صورت غزل مثنوی ارائه دهم.

      و از استاد اقتداری عزیز هم تقاضا دارم که نقد مورد نظرشان را مرقوم بفرمایند تا از این بحث ادبی ، هم بنده و دیگر دوستان استفادۀ لازم را ببرند

      سپاس از تمام شما عزیزان

      rose

      • کمال حسینیان   01 خرداد 1394 13:46

        بیت دوم اشتباه تایپی داشت و
        اصلاحیه :
        ای آهوی وحشت زدۀ وحشی نازم
        عمرم همه در فکر شکارت سپری شد


        اگه به بی سوادی من ، ضعف چشم را هم اضافه بکنید میشه همین که اون بالا نوشتم
        سپاس مجدد

    • طارق خراسانی   01 خرداد 1394 19:16

      سلام بر جناب حسینیان



      نقد را ادیبان انجام می دهند مانند حضرت استاد اقتداری و خوش عمل ها بنده گاهی شعر می گویم ولی ادیب نیستم .

      این هم که عرض کردم غزل از 5 بیت آغاز و به 13 الی 15 ختم می شوداز واضحات می باشد.
      حال چرا به این نکته اشاره کردم؟
      چون اعتقاد دارم غیر از ادیبان کسی حق نقد و بررسی شعر را ندارد.

      در پناه خدا



      rose rose rose

      • کمال حسینیان   02 خرداد 1394 22:44

        استادم شما صاحب قلم و ادیبی هستید که پیوسته راه گشا و راهنمایم بودید
        و خودتان می دانید که چقدر این گوشزدهایتان برایم با ارزش است
        پاینده باشید
        rose

  • طارق خراسانی   03 خرداد 1394 13:32

    سالروز فتح خرمشهر را بر عزیزان همراه تبریک و تهنیت عرض می کنم :


    چشم خود را می نهی بر روی هم یک ثانیه؟
    می شـوی همراهِ من تا مرگِ غـم، یک ثانیه؟


    این عبـارت گفت "جانی" از تبـارِ عشقِ و نور
    او به انگشـتان...، فضــا را زد رَقــم، یک ثانیه


    پلــک هایش را به هـم آورد و لبخنـدی به لب
    گفت:«دیدم مرگِ غم، دفعِ ستم، یک ثانیه»


    پشت سَــر...، رنگین کمانِ آرزو ها بود و بس
    روبرویش جبهه، فرصت بُد چه کم، یک ثانیه!


    "عشق" آمد، "جان" او همراه وی شد تا خدا
    ذکرِ یارب یاربی بودش...، به دَم...، یک ثانیه!


    گاهِ هجرت...، با اناالحق...، "جانِ" او آمیخـته
    فَتح خرمشهر ...، تنهـا یک قَــدَم...، یک ثانیه


    نغمــه ی اللهُ اکبـــر...، با نوای یا حسین (ع)
    در دلِ هـم...، پلکهایش روی هـم...، یک ثانیه


    طارق خراسانی

  • علی اصغر اقتداری   03 خرداد 1394 22:24

    از عشق تو حاصل به جز از دربدری، شد؟
    رفتــی که رها تر شَـــوی، آیا اثری شد ؟

    سلام چون فر موده بودید نگاهی احجمالی دارم بر شعرتان
    مصرع اول بسیار زیبا ورسا بیان شده ولی مصراع دوم کمی در هماهنگی بامصراع اول می لنگد
    وقتی که رهاتر شوی(شدی ) آیا اثری (خبری) شد
    اگر داخل پرانتز هارا به جای کلمات قبل از آن ها بگذارید روان تر می شود
    ای آهــوی وحشــت زدۀ وحشــیِ نازم
    عمـمر همه در فکر شکارت سپــری شد

    ای آهوی وحشت زده ای آهوی نازم یا دلبر نازم
    از بســکه به دنبـال تو من زار بگـریم
    دریای سیا هم به نظـر مختصـری شد
    این بیت حرفی برای گفتن ندارد واگر هم داشته در بیان آن موفق عمل نکرده اید

    شاداب ترین جفت زمین بودی و بودم باید می گفتید شاداب ترین زئوج جهان بودیم اما
    اقبالِ خوشِ عشـق مرا بد نظـری شد این مصرع هم ایفای نقش نکرده چشم زدن را نمی رساند

    «و»

    تو پاک و صمیمی و زلال عینِ شرابی زیباست ولی حذف ع نداریم حذف حمزه داریم
    خوشبوی ترین باغ جهان، لذت خوابی

    خواب! لعنت به همین خواب زدستم رفتی
    هرچه من پای دل خود به تو بستم رفتی

    بی وفا، ناله زدم، داد کشیــدم رفتی
    یک کلامی زتو هرگز نشنیدم رفتی

    منِ ویرانه نشین، این همه آوار ؟ چرا ؟
    دمِ آخر ندهی فرصت دیدار ؟ چرا ؟

    من کی از وصف جمال تو دمی سیر شدم
    تو چه کردی که به یکباره چنین پیر شدم

    ((ای که از کوچۀ معشوقۀ ما می گذری))
    جان من باز بیاور تو برایم خبری

    بی خبر مانده ام و مضطرب و بدحالم
    نکند، او بخـــورد غصــۀ این اقبالم

    نکند، زود زعشقِ نوی خود سیر شود
    آهوی وحشیِ من بستۀ زنجیر شود

    اگر آزاد و رها بود، قشنگ است آهو
    کاش دانیکه دلم لک زده،تنگ است آهو

    «و»

    بی تو از خیر جوانی و جهان می گذرم
    هر چه خواهی تو بگو زود ازآن می گذرم

    رنگ شرمندگی از روی تو دیدن سخت است
    همچو شبگرد ازین کوچه نهان می گذرم

    دو سه سالی که گذشت پاک شوم از یادت
    خسته ام از دودلی، شک و گمان، می گذرم

    چشمۀ آب روانست دو چشمان «حزین»
    جان دهم پای همین آب روان ، می گذرم
    کار آخر هم جز یک مورد لنگش وزنی خوب بود وزن در بعضی قسمت ها فرق می کرد کاش یک کار می گذاشتید تا بیشتر بتوانیم به آن بپردازیم


    • کمال حسینیان   04 خرداد 1394 00:38

      سلام و درود استاد اقتداری عزیز

      از صمیم قلب خوشحالم که مورد مهر پروری و شاگرد نوازی استاد قرار گرفتم و منت دار مکتب تان هستم

      دوستان همه می دانند که بنده بیشتر به عنوان سپید و کوتاه نویسی ، صفحه هارا سیاه می کردم

      ولی از آنجایی که اعتقاد دارم ، شعر کلاسیک مثل یک دورۀ عمومی هست (مانند رشتۀ پزشکی) و لازم هست تمام شعر نویسان به اندازۀ ادراک و اجرا ، از آن اطلاع داشته و اهتمام بورزند ، اقدام به این جسارت کردم

      و از اینکه تا این جا توانسته ام با تک ماده و تبصره، نمره ای نسبی بگیرم (به همت و راهنمایی شما بزرگواران) از صمیم قلب خوشحالم

      بعد از قبولی از مکتب شما بزرگواران دوباره به شاخۀ اختصاصی خودم (سپید) باز خواهم گشت

      ولی باز این نمی تواند توجیحی بر نقص قلمم باشد ، لذا خواهشمندم که همواره کمک حال و منتقد نوشته هایم باشید تا شاید این شاگرد تنبل تان، کلامی بیاموزد در خور تقدیم، و از شرمساری این روزهایش بدر شود

      پاینده باشید

      rose

  • علی اصغر اقتداری   03 خرداد 1394 22:26

    سلام اگر از این همه بیت 6یا 7 بیت ناب را که دارد انتخاب می کردید غزل موفقی می شد

    • کمال حسینیان   04 خرداد 1394 22:24

      درود استاد عزیزم جناب اقتداری گرامی
      نظرتان برایم حکم مطلق است و اگر در آینده هر شعری را که میزان ابیاتش زیاد بود حتمن بالاجمال نوشته و ابیات برگزیده اش را انتخاب خواهم کرد
      از تمام لطف تان سپاس
      rose

نظر 25

  • زیبا آصفی (آمین)   01 خرداد 1394 03:44

    بی تو از خیر جوانی و جهان می گذرم
    هر چه خواهی تو بگو زود ازآن می گذرم
    درود بر شما بسیار زیبا بود rose rose rose applause applause applause

    • کمال حسینیان   02 خرداد 1394 22:46

      سپاس تان باد بانو آصفی گرامی
      بودن تان در صفحۀ حزن نوشته هایم را منت دارم
      پاینده باشید
      rose

  • طارق خراسانی   01 خرداد 1394 12:27

    با سلام و درود بی حد


    بسیار زیبا و جانبخش

    خواندم و لذت بردم

    دستمریزاد


    در پناه خدا


    rose rose rose rose
    applause applause applause applause
    rose rose rose rose

    • کمال حسینیان   02 خرداد 1394 22:51

      درود بر شما استاد گرامی ام
      همیشه با بزرگواری هایتان مشوقی بودید بر ذوق ناقصم
      مهر حضورتان را سپاس
      rose

  • علی اصغر اقتداری   01 خرداد 1394 12:59

    سلام
    شعرتان نیاز به نقد دارد اگر خواستی بگو در خدمتتانم

    • کمال حسینیان   01 خرداد 1394 13:16

      سلام و درود استاد عزیزم جناب اقتداری بزرگوار
      یقین داشته باشید که بنده همیشه آمادۀ شنیدن تمام نقد های دوستان هستم
      چون غیر از این بود شاید برای نوشتن همین چند خط معمولی هم الان مشکل داشتم
      بنابر این تقاضا دارم که این لطف را (نقد) هیچ زمانی از من نگیرید
      با سپاس از محضر و منظر والایتان
      rose

  • نگار حسن زاده   01 خرداد 1394 21:31

    سلام و عرض ادب و ارادت و احترام استاد حسنیان گرامی
    بسیار بسیار زیبا بود
    می اموزم در محضرتون
    شاد وسلامت باشید

    با احترام
    rose

    • کمال حسینیان   02 خرداد 1394 22:52

      درود بر شما بانو حسن زادۀ گرامی
      شما خود صاحب قلم و استادید
      و منت دار این حضور پر مهرتان هستم
      پاینده باشید
      rose

  • رضا شیخ فلاح لنگرودی   02 خرداد 1394 16:01

    عزیز دلم
    جناب حسینیان بزرگوار
    بسیار لذت بردم از این سرایش زیبا
    قلمت نویسا باد.. applause applause applause applause applause applause rose rose rose rose

    • کمال حسینیان   02 خرداد 1394 22:54

      سلام و درود بر جناب لنگرودی ، دوست عزیز و بزرگوارم
      سپاس که چون گذشته ، مشوقم هستید
      دوستی را افتخار می کنم و دلتنگ تان هستم
      پاینده باشید
      rose

  • کرم عرب عامری   02 خرداد 1394 23:59

    استاد لذت بردم
    rose rose rose

    • کمال حسینیان   04 خرداد 1394 22:25

      درود بر استاد و دوست گرامی ام جناب عامری عزیز
      پاینده باشید
      rose

  • سمانه تیموریان (آسمان)   03 خرداد 1394 08:36

    سلام و درود
    بسیارزیبا سرودید و واقعالذت بردم
    در محضرتون می آموزم
    در پناه حق rose rose rose rose

    • کمال حسینیان   04 خرداد 1394 22:32

      درود بانو آسمان گرامی
      و مهر حضورتان را سپاس
      rose

  • منوچهر منوچهری(بیدل)   03 خرداد 1394 10:28

    سلام برادرم جناب حسینیان عزیز بسیار زیبا آفرین بر شم ممنونم از قلم زیبای شما جناب حسینی عزیز اول اینکه نام ترانه در صورت نیست ممنونم دوم این که شاید من اشتباه میکنم نظر ها را بالا فقط مثل شما فقط نام نوشته میشود زنگ زدم خواب بودید ممنونم عزیزم rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose

    • کمال حسینیان   04 خرداد 1394 22:33

      سلام و درود استاد عزیزم
      هر وقت اسم مبارک تان را در صفحۀ گوشی می بینم از خواب هزار ساله هم که باشم، بیدار می شوم، یا بهتر بگم، بیدارترین ساعات عمرم با شما دوستان است
      پاینده باشید
      rose

  • دادا بیلوردی   03 خرداد 1394 23:58

    درود بر جناب حسینیان
    احساستان همواره جوشان و جاری rose rose

    • کمال حسینیان   04 خرداد 1394 22:34

      درود جناب بیلوردی عزیز
      و مهر حضورتان را سپاس
      rose

  • سید محمد میرسلیمانی بافقی   04 خرداد 1394 11:38

    درودها حضرت دوست جناب حسینیان گرانقدرم
    خواندم و لذت وافر بردم.یاد مثنوی آهوی وحشی حافظ افتادم . قلمتان نویسا و روان باااد applause applause applause applause applause rose rose rose

    • کمال حسینیان   04 خرداد 1394 22:38

      درود بر استاد عزیزم جناب میر سلیمانی گرامی
      همیشه وامدار مهر افشانی های تان هستم، از اینکه چون گذشته مشوق ذوق ناقصم هستید ، سپاس
      rose

  • کریم لقمانی سروستانی   05 خرداد 1394 17:04

    سلام استادم جناب حسینیان گرانقدر
    قبل هم کامنت گذاشتم اما ناشی گری بنده شایدبه تصویر نرسید
    خوشحالم دراین محفل عاشقانه هم سعادت خواندنتان دارم
    با این سروده ی زیبا وارزشمندبا تصویر سازی ناب
    لذت بردم
    شادزی rose

    • کمال حسینیان   05 خرداد 1394 20:12

      سلام و درود استاد عزیزم جناب لقمانی
      بودن تان درین صفحه ، برایم مغتنم است و فخر
      از بزرگ مردی چون شما یک نقطه هم مرا به اوج می رساند
      سپاس که چون گذشته مشوقم بودید
      برقرار و برفراز بمانید
      rose

  • فاطمه خواجویی راد   06 خرداد 1394 21:38

    با سلام ودرود بر شما برادر فرزانه جناب حسنیان
    خوشحالم از این که سعادت قرین شدو از غزل های زیبایت محضوظ شدم

    درود بر احساس پاکت

    applause applause rose rose rose

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا