تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
علی اصغر رضایی مقدم

نامه ای بخوان که دلم ناله سر دهد بُغضِ گرفته را به دو چشمانِ تر دهد کِلکِ سکوت را به دُرِ دیده گان شب بر برگ گل به دست نسیم سحر دهد نی نامه ای بخوان که دل قد خمیده ام خود را به دستِ قامتِ سروی، ثمر ده......

ادامه شعر
عباس پاریزی

سوزی مرا سازی مرا در آتش اندازی مــرا راهــم کنی سـوی خطــر بر اندکـی باری مرا با نازِ خود نازم کنی انــدک سرافرازم کنـی دستی به دستم آوری در شـور دراندازی مرا شادم......

ادامه شعر
کاظم قادری

بعد از این سینه ی من خانه ی اولاد غم است پر از این طایفه ی ظالم نامحترم است شرح آشفتگی از عشق قمر چهره ای است که برای من از او بهره تماما(تمامن) ستم است طفل احساس مرا برد و به من گفت نیا که سزای ت......

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

ای بهانه! چقدر زیبایی! اصلِ مهر یّ و پاک و بالایی مقصدِ بهترین تمنّایی شاهدِ خوش ترین تماشایی عاشقت شده ام. شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپور (مهدی)......

ادامه شعر
محمد جواد تک فلاح

ان پل که خراب کرده ام پشت سرم ! پشتم به تو گرم بود ای تاج سرم از گرمیه ما, تو گرمتر هم دیده ای؟ بی بحث و جدل, مهربانتر دیده ای؟......

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

یک بوسه دهی، از تو دگر هیچ نخواهم با من سخن از صبر نگو، دلبر ماهم! در چشم من انگار جهان پیله‌یِ تنگی ست از بس که به در مانده شب و روز، نگاهم این شک، چو خوره روح مرا می خورد آخر: "جز عشق تو ای دوست......

ادامه شعر
سیدیحیی حسینی

*** دلتنگ *** دائماًدنیا بدان سمتی که بایدگشت نمی چرخد.. دلتنگ استدلال اجدادم به هنگام بلا که بسی دیرینه است سرگشته ام.. بنازم به کارگردان هستی به تکوین محبت" پدر" که ‌بادلی آکنده از ایمان......

ادامه شعر
سکینه شهبازی

یارب باز کردم به مهرت پنجره ای از سوی دلم من مرغ نغمه خوان توام در دل صبح و شام تسبیح گوی فرمان توام یارب در اوج دردهایم سخت محتاج درمان توام یارب در قلب سختی ها دنیا سخت محتاج رحمان توام #سکینه_شهبا......

ادامه شعر
فروغ گودرزی

چشم بر پنجره ای دارم من که تو را از دور نشانم می دهد......

ادامه شعر
محمد  عالمی

هر کسی نا له د ل ر ا به تو گو یــد خــد ا هر کسی ســوز در و ن را بــه تــو گوید خدا چـه بــگـو یم ز ز ما نه که پــُر ا ز نا له بـُود نـظری کن بــه جـهـان از راه مهرت خدا دل غمدیده فرا ......

ادامه شعر
مهدی فصیحی رامندی

ترک کردم مردمان را، جان پناهی شد مرا قلب خود را باز کردم، خوابگاهی شد مرا ای امان این مردمان بر خلوتم هم می‌پرند چاه یوسف، از خطر آرامگاهی شد مرا قلبِ رب را محضِ رب با نامِ رب هی کوفتند از جماعت سوی......

ادامه شعر
علی معصومی

می دیدی اگر آنشب که به صحرای بلا گم شده بودم آواره ی گرداب تهاجم شده بودم در ظلمتی از گرد و غبار و تب و آتش با شعله صد دلهره هیزم شده بودم از آن شب عقرب زده بهتر که نگویم پروانه که در لانه کژدم ......

ادامه شعر
کاظم قادری

تا سر کوچه ی دل آمد و خندید و برفت یک بغل عاطفه از باغ دلم چید و برفت پر کشید از سر دیوار نگاهم به شتاب پلک بر هم زدم انگار که ترسید و برفت مثل نوری که رها می شود از روزن ابر لحظه ای بر سر من آمد و......

ادامه شعر
حافظ کریمی

همه جا دیوارست پنجره ، در خواب می بینیم سر تا پا بده کاریم ژشت طلب کار می گیریم از خدا جدا شدیم ، فکر می کنیم خدا شدیم غافل هستیم که داریم ،جهالت و پس می گیریم وقتی بیدار می شیم ، که تا ......

ادامه شعر
حافظ کریمی

دوستی داشتم بَسا دوست داشتنی بسی خردمند بود و بسی ماندنی دو سال شبانه روز با کمال عشق در نجف و کربلا و گاهی دمشق کنارم بود و کنارش به آرامی دل آرام بودم و گاهی نا آرامی نا آرام نبود او مطلق آرام......

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

ای وای بر آنکس که به دنیا به شتاب است مشغول به دنیاوهمین خوردن وخواب است هر کس نشناسد اثـر حکمت حق را از آتش دنیای دنـی غرق عذاب است ٭٭٭ همین چرخ است ،با ......

ادامه شعر
عزیز حسینی

گر نباشد دیده ی تو بر دنیای خویش عزیز کسی دگر نخواهم گشت جز فرشته ی مرگ عزیزحسینی ...

ادامه شعر
نادیا رودکی

مثل یک ماهی شدم که روی آب شنا میکرد ز تمام بی مهری ها فقط تماشاگری میکرد برای دیده شدن دعا میکرد به خودش گفت چرا غرق این آب شده ام نکند آب عاشقم است که اینگونه بی تاب شده ام حتما آب هم عاشق شده است ......

ادامه شعر
محمد جواد تک فلاح

ملیح تر از ملیح بود با ما عاشق تر از او ندیده ام اینجا اما کنون برده از یاد ما را مائیم و خلوت و خاطرات او اینجا...

ادامه شعر
سعید فلاحی

ڕۆژئەژمێر چه‌ند مانگه نه‌هاتنت ئه‌یکیشی به په‌چه‌کم! ◇ برگردان فارسی: تقویم ماه‌هاست نیامدن ات را به رخ‌ام می‌کشد. #زانا_کوردستانی ......

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا